خاطرم میآید زمانی که خودم کودک بودم و آن دوره هیچ خبری از اینترنت و فضای مجازی، گوشیهای همراه و رایانه نبود، ارتباط اعضای خانواده مان گرم و صمیمی بود، بیشتر با هم صحبت میکردیم، به تفریح و گردش دسته جمعی میرفتیم یا با اقوام ارتباط داشتیم. شاید نسل جدید این مطلب را بخوانند و روی ترش کنند، اما واقعیت همین سفرههای کم رنگ و دورهمیهای دیرهنگام و صحبت نکردن هایمان با هم است. بله درست است عصر امروز، عصر فرزندان مجازی است که خودشان را هم کمتر میبینند، وای به حال پدر و مادرشان و همه تأثیرپذیری شان از همین فضای خاکستری مجازی است چه اینکه میبینیم همین تاثیرپذیری باعث چه مصیبتها و داستانهایی در سطح خانوادهها و اجتماع میشود.
خانواده قربانی زندگی الکترونیک
یکی از مهمترین نکتههای زندگی امروزی کاهش روابط خانوادگی و انزوای اجتماعی افراد است. شهروند دنیای مجازی شدن با آشنایی فناوریهای عصر سایبر به طور طبیعی با چالشها و تنشهای خاص خود همراه خواهد بود. برای نمونه رابطه والدین و فرزندان اولین قربانیهای زندگی الکترونیک به شمار میروند، به واسطه فرد محوری شدید فناوریهای نوین ارتباطی، با چالشهای ویژهای روبه رو خواهد شد.
نگاه و نگرش صاحب نظران درباره کیفیت و چگونگی اثربخشی ابزارهای الکترونیک با سبک زندگی بشر امروز میتواند با یکدیگر متفاوت باشد. بعضی از نظرات بر تاثیر منفی و برخی از آنها بر تاثیر مثبت فناوریهای جدید ارتباطی در روابط اجتماعی افراد صحه میگذارد. دنیای مجازی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است. مایکل لینچ در کتاب «اینترنت ما: اطلاعات زیاد و فهم کم در عصر کلان داده ها» به زوایای متفاوت دقت کرده است. بنابردیدگاه او انسان شیوههای مختلف برای دانستن دارد: گاهی صرفا دادهها را از جهان اخذ میکند، گاهی درباره آنها تأمل و برایش استدلال میکند و گاهی آنها را میفهمد. از این میان شیوه آخر که به فهم منجر میشود، ارزش بالایی دارد. در واقع اینترنت ما را وادار کرده است که برای رشد شرایط حاصل از تجربه دیجیتالی را برای توجه و تمرکز بیشتر مورد توجه قرار میدهیم:
مقایسه فرزندان طبیعی و مجازی
صفورا جهانشاهی نویسنده کتاب «دختر مامان، پسر بابا» درباره تفاوتهای روابط قبل و بعد از ظهور اینترنت میگوید: «در روابط قبل از ظهور اینترنت زمان گفت وگوی مطلوب در بین خانواده، درک متقابل کوچکترها با والدین، وعدههای غذایی مشترک و داشتن اطاعات بسیار از همدیگر صورت میگرفت، اما تعاملات عصر سایبر محدود به حضور فیزیکی و داشتن جریان تنهایی فردیت گرا و تاثیرپذیری زیاد از ارزشهای جهانی و دور از آداب و سنت ملی و منطقهای است.
در عصر گذشته پرجمعیت بودن خانواده موجب نظارت اعضای خانواده بر هم میشد. شلوغی و گرمی روابط فامیلی، اکسیژن عاطفی بین خانواده را تقویت میکرد، اما عصر سایبر خانوادههای کم جمعیت و دور از هم با احساس تنهایی و حسرت ایجاد کرده است. در دوره گذشته عوامل موثر بر رشد و تربیت محدود به دانش و مهارت والدین بود، اما عصر سایبر ارزشهای تربیتی خانواده را زیرسوال میبرد و درگیری فرزندان با والدین را بیشتر کرده است و در نهایت در گذشته رشد طبیعی فرزندان با تحرک و نشاط جسمی بود، اما عصر کنونی علیرغم رشد ذهنی بچه ها، کم تحرکی و وابستگی به یادگیری سایبری و اعتیاد به بازیهای آنلاین را تقویت میکند.»
با این حال علاوه بر همه این مباحث استفاده نیمه دانی بزرگترها را نباید کاملا بر گردن فناوریهای دیجیتال انداخت، به هرحال هر تکنولوژی جدیدی دارای محاسن و معایبی است. تعامل با جهان واقع فهم چگونگی و چرایی وقوع فیزیکی اطلاعات را به ارمغان میآورد. حال آنکه هیچ تجربه آنلاینی از پس ایجاد چنین مفهومی بر نمیآید. به همین دلیل است که بسیاری از کاربران فیس بوک یا هر فضای مجازی دیگری هنوز هم احساس میکنند یک جای روابط در آن میلنگد، چون چیزی که این فضاها به ما میدهد، بدل صمیمیت و فهم دو طرفه است نمونه واقعی آن الگوی لایکها و دیس لایکهای آدم حرفهای زیادی در خود دارد. این الگوها به ما اجازه نمیدهد که آنها را بفهمیم بدین ترتیب فیسبوک یا هر فضای مجازی دیگر میداند، اما نمیفهمد.
چطور در این عصر فرزند تربیت کنیم
صفورا جهانشاهی در این باره میگوید: شامل برخی موارد زیر بتواند به فرایند تربیت فرزندان در عصر سایبر ما را یاری برساند:
۱-شناختن این پدیده: نادانی یا نیمه دانی والدین درباره عصر سایبر و نحوه ارتباط بچهها با فضای مجازی و اینرنت باعث میشود که مشکلات زیادی دامنشان را بگیرد. فرزندان جهان دیجیتال به جهت کم کاری و نیمه دانی ما به شرایط دشوار نزدیک میشوند. متاسفانه بسیاری از والدین امروزی برای پرداخت هزینه خرید وسایل الکترونیک و اینترنت همه گونه رنجی را به خود تحمیل میکنند، اما برای درک فرهنگ و ملاحظات تربیتی آنگونه که باید اولویت قائل نمیشوند.
۲-شناختن بهتر خود: یعنی شناخت حالات روحی و روانی و جسمی خود
۳-درک تفاوت احساس سایبری و حالتهای طبیعی به معنای همان تفاوتهایی که در موارد بالا بین دنیای سایبر و دنیای واقعی مطرح شد.
۴-مصرف همراه با زمان و برنامه: خانوادهها میبایست برای استفاده فرزندانشان از فضای مجازی زمان و مکان مناسب طراحی کنند تا با چالش روبه رو نشوند.
۵-در اختیار داشتن کیفیت عملکرد فرد در دنیای مجازی: به معنای نظارت درست بر اینترنت و فضای مجازی و دوستان فرزندانشان در این فضا
۶-پرهیز از وسوسههای سایبری: خود پدر و مادر در این زمینه بهتر است مراقب باشند که الگوی نامناسبی برای فرزندانشان نشوند.
۷-داشتن برنامههای جذاب گوناگون و ایجاد برنامههای متنوع برای همه اعضای خانواده: اگر انتظار داریم که صبح تا شب فرزندمان سرش در گوشی یا لب تاپ نباشد، برایش برنامه بگذاریم و تفریحات مناسب ایجاد کنیم.
۸- استفاده از مشاوران و روانشناسان معتبر و مطمئن که در مواردی که احساس خطر میکنیم، مورد نیاز است.
در نهایت اینکه امروزه کمتر خانوادهای یافت میشود که در مسیر تربیت فرزندان خود یا روابط زناشویی یا تهدیدهای جدید و شگفت انگیز روبه رو نشده باشد. برای کاهش این چالشها باید هم اطلاعات کسب کنیم و هم از دیگرانی که در این زمینه تخصص دارند، اطلاعات کسب کنیم.
منبع: فارس
آمار خودکشی رو هم افزایش میده. واقعا باید کاری کرد