مهدی جبرائیلی تبریزی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: هدف از تشریع دین اسلام، اجراى عدالت و برابر بودن همه مردم از حیث انسانیت (اعم از رنگ، ملیت، سطح اجتماعی و...) و آسایش جامعه بشری است که با اجراى کامل حدود الهی، اموال، ناموس و جان مردم از هرخطری محفوظ میماند؛ حتی امنیت بیگانگان نیز در سایه همین احکام تأمین میشود. افراد جنایتکارى که امنیت و آرامش عمومى را سلب کنند و اموال و ناموس مردم را تهدید نمایند و مردم را در معرض خطر قتل و غارت خود قرار دهند، باید سخت مجازات شوند (انوار درخشان، ج۵، ص۵).
قرآن درخصوص مجازات راهزنان میفرماید: «إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِیالْأَرْضِ فَساداً أَنْیقَتَّلُوا أو...» (مائده/ ۳۳). (کیفر آنها که با خدا وپیامبر به جنگ برمىخیزند و در روى زمین دست به فساد مىزنند (و با تهدید به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مىبرند)، این است که اعدام شوند، یا...).
علامه طباطبائی در ذیل این آیه مینویسد: «مراد از محاربه، همان به فساد کشیدن زمین با راهزنی و اسلحه کشیدن و ناامن کردن راههاست». (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۲۶).
رهیافت فقهی
مراد از محاربین دراصطلاح فقه کسانی هستند که برای ترساندن مردم سلاح بیرون میآورند، در هر شرایطی و توسط هرکسی که باشد (کنزالعرفان فى فقه القرآن، ج۲، ص۳۵۱) واین هر نوع ترساندن را شامل نمیشود، بلکه منظور ترساندن از قتل، به قصد گرفتن مال دیگران است، آشکارا یا پنهان بهگونهای که اگر شخص از محارب نترسد (مقاومت کند) و مال خود را رها نکند، محارب او را کشته و مالش را میگیرد. (مسالکالأفهام الى آیات الأحکام، ج۴، ص۲۰۹- زبدهًْالبیان فی احکام القرآن، ص ۶۶۴).
حضرت امام (قدس) هم چنین بیان میدارند: «محارب کسی است که شمشیرش را برهنه میکند یا آن را تجهیز مینماید تا مردم را بترساند ومیخواهد در زمین افساد نماید» (موسوعهًْ الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلهًْ، ج۲، ص۵۲۶).
بر این اساس امام خمینی (قدس) افساد درزمین را از شروط محاربه میدانند. صاحب جواهر هم همین تعریف را بیان کردهاند (جواهرالکلام، ج۴۱، ص۵۶۴). گروهی از فقها ترساندن و ارعاب را بهطور مطلق (نه برای گرفتن مال و راهزنی) در تعریف محاربه آوردهاند. یعنی محاربه را به معنی کشیدن اسلحه برای ترساندن مردم میدانند: «محارب کسی است که سلاحش را برای ترساندن مردم برهنه کند؛ چه در دریا باشد یا خشکی و چه شب باشد یا روز و چه شهر باشد یا روستا» (شرائعالاسلام، ج۴، ص۹۵۹- السرائر، ج۳، ص۵۰۵- اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۶۳- مبانی تکمله المنهاج، ج۱، ص۳۱۸ م ۲۶۰).
از فقهای معاصرهم آیتالله سبحانی معتقد است: «محارب دو قید دارد؛ یکی اینکه میخواهد دین خدا را براندازد و از بین ببرد، ثانیاً میخواهد در زندگی مردم دخالت کند، یعنی آدمکشی و غارتگری نماید» (درس خارج فقه آیتالله سبحانی، ۱۱/۹/۹۸).
قصد اخافه در تحقق عنوان محاربه
گروهی از فقها، علاوهبر قصد اخافه، به وجود آمدن فضای رعب و وحشت را نیز در خارج (اخافه بالفعل و به وجود آمدن رعب و وحشت در بین مردم) شرط دانستهاند (الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۲، ص۵۹- کشف الغطاء فی مبهمات الشریعه الغراء، ج۲، ص۴۲۵- مجمع الفائده و البرهان، ج۱۳، ص۲۸۶- الدرالمنضود فی احکام الحدود، ج۳، ص۲۲۳).
از ظاهر کلام برخی از فقها چنین استفاده میشود که اگر شخصی آنقدر ضعیف باشد که قادر به ایجاد هراس در بین مردم نباشد، محارب نیست. بلکه شرط محارب شمردن چنین شخصی تحقق خارجی رعب و وحشت است. اما اگر شخصی شأنیت ایجاد رعب و وحشت را دارد، همینقدر که به قصد ایجاد وحشت اسلحه بکشد محارب محسوب میشود ولو آنکه در خارج موجب وحشت نشود (تحریرالوسیله، ج۲، ص۴۹۲- تفصیلالشریعه فی شرح تحریرالوسیله، ص۶۴۱).
برخی از فقها هم، محاربه را کشیدن اسلحه برای ترسانیدن مردم ومبارزه با حکومت اسلامی میدانند. چنانکه در فقهالسنه در تعریف حرابه آمده است: «حرابه که قطع طریق هم نامیده میشود، عبارت است از خروج طایفهای با اسلحه درکشور اسلامی که هرج و مرج پدید آورند و خونریزی کنند و اموال مردم را بربایند و هتک عرض و حیثیت مردم را فراهم آورند و موجب رکود و هلاکت منابع درآمد و نسل شوند. همانطور که در محاربه گروههای مختلف که عهدهدار و مسئول انجام کاری هستند داخل میشوند، مانند گروه کشتار و تروریستها و... به این جهت این گروهها محارب نامیده شدهاند، چون بر نظام صالح خروج کردهاند، در نتیجه با جامعه مسلمین در ستیز و محاربه میباشند و از جانب دیگر با تعالیم عالیه اسلامی که برای تثبیت امنیت عمومی و حفظ حقوق و سلامت بشریت است، در جنگ و ستیزند (فقه تطبیقی بخش جزایی، ص۱۵۹).
شرط پذیرش توبه محاربین
خداوند در بیان حکم پذیرش توبه محاربین میفرماید: «إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (سوره مائده/آیه ۳۴). (مگر آنها که قبل از دست یافتن شما بر آنان، توبه کنند؛ بدانید خداوند آمرزنده و مهربان است).
امام باقر علیهالسلام در ذیل این آیه میفرمایند: «قبل از اینکه امام محارب را دستگیر کند، توبه نماید» (تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۶۲۴ و ۶۲۵- وسائلالشیعه، ج۲۸، ص۳۱۳).
«البته این توبه قبل از دستگیری، باز سبب نمىشود که اگر قتلى ازآنها صادر شده یا مالى را به سرقت بردهاند، مجازات آن را نبینند؛ بلکه مجازات آن عمل را خواهند چشید و تنها مجازاتی که از آنها برداشته خواهد شد، تهدید مردم با اسلحه است؛ یعنی توبه محارب تنها تاثیرش در ساقط شدن حقالله دارد، اما حقالناس بدون رضایت صاحبان حق ساقط نخواهد شد» (تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۶۲- ۳۶۳). از نظرامام خمینی (قدس)؛ «اگر محارب قبل از توانایی بر او، توبه نماید حدّ ساقط میشود، نه حقوقالناس از قبیل قتل و جرح و مال؛ و اگر بعد از دستیافتن بر او توبه کند، حدّ (محاربه) هم ساقط نمیشود» (موسوعهًْ الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلهًْ، ج۲، ص۵۲۷).
حد محاربه
در سوره مائده، چهار حکم برای محارب بیان شده است: «.. أَنْ یقَتَّلُوا أَوْ یصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ ینْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ» (مائده/۳۳). (.. اینکه اعدام شوند، یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست راست و پاى چپ آنها بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند).
کلمات «تقتیل»، «تصلیب» و «تقطیع» از باب تفعیل است که شدّت و حددت در معناى قتل، صلب و قطع را مىرسانند؛ پس این کلمات به معناى کشتن، دارزدن و بریدن به شدت است (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۲۷).
از نظر امام (قدس) حد محاربه تخییر است: «بنابر اقوی حاکم بین قتل و مصلوب کردن و قطع بهطور مخالف و نفی بلد، مخیّر است؛ و بعید نیست که برای حاکم بهتر باشد که جنایت را ملاحظه کند و آنچه که مناسب آن است، اختیار نماید» (موسوعهًْ الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلهًْ، ج۲، ص۵۲۷).
رهیافت حقوقی
محاربه درقانون مجازات اسلامی جرمانگاری شده است. ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «محاربه، عبارت ازکشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد». ماده ۲۸۱ قانون مجازات اسلامی، درخصوص محارب، تصریح میکند: «راهزنان، سارقان و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرند و موجب سلب امنیت مردم و راهها شوند، محاربند».
براساس این ماده، هر شخصی که به قصد جان و مال و ناموس مردم یا به قصد ارعاب مردم، دست به سلاح ببرد و موجب سلب امنیت محیطی که در آن، دست به سلاح برده شود، همچنین، هر راهزن و سارق و قاچاقچیانی که دست به سلاح ببرد و امنیت مردم یا راهها را سلب کند، محارب است.
جرم داشتن سلاح سرد
در ماده ۴ قانون «مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز» آمده است که «وارد کردن هر نوع سلاح، مهمات، اقلام و مواد تحت کنترل به کشور، خارج کردن آنها از کشور، ساخت، مونتاژ، نگهداری، حمل، توزیع، تعمیر و هرگونه معامله آنها بدون مجوز مراجع ذیصلاح جرم است و مرتکب به مجازاتهای مندرج در این قانون محکوم میشود».
همچنین در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی در مورد عمل محاربه مقرر شده که بین سلاح گرم یا سرد تفاوتی وجود ندارد: «محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد».
سلاح سرد چیست؟ طبق «آییننامه اجرایی قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز»؛ سلاح سرد شامل وسایل، آلات و ادواتی است که برخلاف اسلحههای گرم در اثراستفاده، صدا، شعله و حرارت ایجاد ننموده و اصابت آنها به بدن منجر به ایجاد پارگی، خونریزی، ازکار افتادن موقت یا دائم اعضا و نهایتاً آسیب جسمی و روحی یا فوت میشود.
تفاوت افساد فیالارض و محاربه
در این مورد میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. گروهی از فقها با استناد به آیه محاربه، مفسدفیالارض را غیر ازمحارب دانسته وگروهی دیگر این دو عنوان را یکی شمردهاند: امام خمینی مفسد فیالارض را با محارب یکی دانسته است. ازنظر او محارب کسی است که سلاحش را برای ترساندن مردم و افساد در زمین، عریان و تجهیز میکند (تحریرالوسیله، ج۲، ص۴۹۲).
در قانون مجازات اسلامی ماده ۲۸۶ مصوب ۱۳۹۲ش، عنوان افساد فیالارض جدای از محاربه تعریف شده است.
بهطور کلی میتوان گفت: در تعریف افسادفیالارض، موارد بهصورت کلی آمدهاند، ولی در مجموع هدف برهم زدن امنیت و سلب آسایش جامعه است و ملاک صرفا اسلحه کشیدن نیست، ولی در محاربه با اینکه هدف علیه امنیت کشور است، ولی صرفا اسلحه کشیدن شخص برای مال، جال، ناموس و ترساندن مردم ملاک است تا شخص عنوان محارب پیدا کند.
در افساد فیالارض جرم ممکن است با انجامدادن (فعل) یا انجام ندادن (ترک فعل) صورت بگیرد، ولی در محاربه حتما باید کاری صورت بگیرد که همان اسلحه کشیدن علیه امنیت جامعه است.
مستفاد از ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی این است که شخص مفسد فیالارض ممکن است با عملش نهتنها امنیت داخلی، بلکه امنیت خارجی کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد، اما شخص محارب صرفا هدفش امنیت داخلی است.
حکم افساد فیالارض
ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی، جرم افساد فیالارض را چنین بیان کرده است: «هرکس بهطورگسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی، میکروبی وخطرناک یا دایرکردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت درآنها گردد بهگونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع شود، مفسد فیالارض بهشمار رفته و به مجازات اعدام محکوم میشود».
۱. شخص محارب، به خاطر ایجاد رعب و وحشت بین مردم و فساد در زمین کشته مىشود، نه بهعنوان قصاص؛ لذا اولیای دم (کسانی که فرزندان و یا نزدیکانشان مورد جنایت محاربین واقع شدهاند)، نمیتوانند محارب را عفو کنند و با عفو خود، مانع از اجرای حکم شوند (المیزان، ج۵، ص۳۳۲).
در روایتی ابوعبیده به امام باقر علیهالسلام عرض میکند که اگر اولیاى مقتول او را عفو کنند، باز هم کشته میشود؟ فرمودند: اگر او را عفو کنند، باز امام باید او را بکشد؛ چون او محارب است، هرچند که قاتل و سارق نیز هست؛ ابوعبیده میپرسد: اولیاى مقتول میتوانند از او خون بها بگیرند و رهایش کنند؟ فرمودند: نه، باید کشته شود (کتابالتفسیر، ج۱، ص۳۱۴).
۲. این شدت عمل اسلام در مورد محاربان، براى حفظ خونهاى بىگناهان و جلوگیرى از تجاوزهاى افراد قلدر، جانى، چاقوکش و آدمکش نسبت به جان، مال و ناموس مردم بىگناه است.
منبع: فارس