بابک نگاهداری رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در ۷ توصیه راهبردی به تشریح مولفههای تحقق حکمرانی نو پرداخت.
توصیههای نگاهداری به شرح زیر است؛ ۱- با گذشت بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی و کسب تجریه در ساحتهای مختلف اداره و حکمرانی کشور، ضرورت بازنگری و بازطراحی نظام حکمرانی برمبنای آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و با توجه به تحولات محیطی، ضروری به نظر میرسد که میتوان این مهم را به عنوان «حکمرانی نو» تلقی نمود.
۲- هدف حکمرانی نو، اصلاح و ارتقای ظرفیتهای حکمرانی بومی مبتنیبر اقتضائات ارزشی و ملی با رویکرد مسئله محوری، انعطاف پذیری و پویایی، دانشبنیان و هوشمندسازی و نگاه کارکردی- ساختاری و ابزاری است. راهبران و متولیان حکمرانی نو میبایست درک، شجاعت، عزم، توان و ظرفیت بازنگری در نهادها، ساختارها و فرآیندهای کلان را داشته باشند تا حکمرانی به کارآمدی لازم دست یابد و سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند.
۳- تحقق و پیادهسازی حکمرانی نو، امری دفعی و یکباره نیست، بلکه امری تدریجی و مستمر است که نیاز به اقدامات پژوهشی، سیاستی و عملیاتی دارد که به طور مستمر در قالب یک چرخه منظم باید انجام شود و به صورت مستمر با رویکرد بازخوردگیری اصلاح شود.
۴ قانون اساسی میثاق مشترک یک ملت و نخ تسبیح تعاملات ارکان دولت و ملت و مرجع حل اختلاف بنیادین در عرصه حکمرانی است. مشارکت مردمی در مقدمه و اصول متعدد قانون اساسی مورد تاکید است. در حکمرانی نو باید بسته ابزارهای حکمرانی استخراج شود و از مردم و ظرفیتهای مردمی برای بهبود کارکردهای نظام حکمرانی همچون سیاستگذرای، تنظیمگری، نظارت، مطالبهگری و اجرا، استفاده شود. البته این کار نباید با تقلید و کپیبرداری نادرست از ابزارهای دیگر نظامهای حکمرانی انجام شود.
۵- سنتهای الهی قواعد الهی حرکت در این عالم را طراحی کرده و نشان میدهند که موفقیت در این عالم در پرتو شناخت سنن الهی و حرکت مبتنیبر آنها میسر میشود. حرکت بر مبنای سنتهای الهی باعث میشود که انسان با سامانه آفرینش هماهنگ شود و اراده او بر مدار حق و مشیت الهی قرار گیرد. بررسی سنتهای الهی ما را قادر میسازد تا قوانین و سامانه حاکم بر رخدادهای اجتماعی را کشف کرده، با شناخت روابط پدیدهها و رخدادهای اجتماعی، روند تحول آنها را پیشبینی گنیم. پایبندی مومنانه و واقعی به سنتهای الهی در حکمرانی و پرهیزی از تفسیرهای نادرست و سلیقهای از آن در حکمرانی نو راهگشا خواهد بود.
۶- جهان امروز با جهان قدیم متفاوت بوده و همین عامل عصر برنامهریزیها و سیاستگذاریهای ایستا و دورهای در حکمرانی را منسوخ ساخته و ضرورت برنامهریزیهای غلتان، انعطاف پذیر و تقویت و پشتیبانی سازوکارهای تصمیمگیری و حکمرانی با ابزارهایی، چون هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل کلان دادهها، شبیهسازیها و انواع و اقسام نوآوری و فناوریهای نوین را قطعی ساخته است که این امر باید در حکمرانی نو مورد توجه جدی قرار گیرد.
۷- حکمرانی نو برای اینکه ریلگذاری و جهتگیری را بر اساس اصول و مولفههای کلان ارتقا دهد بایستی تغییر قوانین کلان و راهبردی را در دستور کار قرار دهد. بدون بهینهسازی قوانین کلان و مادر و به روزرسانی آنها متناسب با چالشها و مسائل حاضر حکمرانی، تحقق حکمرانی نو دشوار خواهد بود.