بیش تر ازیک هفته از پایان جام جهانی ۲۰۲۲ میگذرد؛ اما همچنان عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در این رقابتها سوژه اهالی فوتبال و رسانههاست. کیروش و شاگردانش نتوانستند انتظارات را در این جامجهانی برآورده کنند و باز هم از صعود به مرحله یک هشتم نهایی این رقابتها بازماندند. توقع میرفت که این بار و در جام جهانی ۲۰۲۲ ملیپوشان فوتبال ایران طلسم حذف در مرحله گروهی این رقابتها را بشکنند و برای اولین بار حضور در مرحله حذفی را تجربه کنند. این اتفاق رخ نداد تا یک بار دیگر دوقطبی مخالفان و موافقان کیروش در خصوص اینکه این مربی چقدر در این ناکامی نقش داشته ایجاد شود.
قسمت طنز ماجرا زمانی رقم خورد که برخی از حامیان کیروش مدعی هستند که سقف فوتبال ایران همین بود که در جام جهانی شاهد آن بودیم و صعود به مرحله یک هشتم نهایی هدفی رویایی و البته غیرمنطقی است و همین که تیم ملی توانسته یک پیروزی در قطر کسب کند موفق بوده است. حتی فدراسیوننشینان هم اعتقادی به ناکامی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی اخیر ندارند و شاید به همین خاطر است که از همین حالا کیروش را یکی از گزینههای سرمربیگری تیم ملی میدانند.
رئیس فدراسیون فوتبال در گفتوگوی اخیر خود از مربیانی همچون فرهاد مجیدی، امیر قلعهنویی و علی دایی و همینطور برانکو ایوانکوویچ و کارلوس کیروش به عنوان گزینههای سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران نام برد. حضور هر کدام از این مربیان روی نیمکت تیم ملی میتواند پسرفت فوتبال ایران را پرشتابتر کند. دلایلی که در این خصوص وجود دارد کاملا فنی و با توجه به عملکرد آنها است. در ادامه به طور جداگانه به دوران مربیگری این مربیان نگاهی گذرا شده است.
مجیدی فصل گذشته استقلال را قهرمان لیگ برتر کرد. این قهرمانی آبیپوشان پس از سالها ناکامی این تیم کسب شد. مجیدی در ۳ مقطع سرمربی استقلال بود و هر بار به دلایلی نامشخص این تیم را ترک کرد. او مدتی هم هدایت تیم امید ایران را هم بر عهده داشت و به یکباره از سرمربیگری این تیم هم کنارهگیری کرد. این مربی در حال حاضر در لیگ امارات و در تیم الاتحاد کلبا مربیگری میکند؛ تیمی ناشناخته در فوتبال امارات؛ هر چند میتواند یک تجربه جدید برای مجیدی باشد؛ اما قطعا او با هیچ معیاری شایستگی سرمربیگری تیم ملی را ندارد و احتمالا نام بردن از مجیدی به عنوان یکی از گزینههای سرمربیگری تیم ملی، فرمایشی بود.
گزینه دیگری که تاج برای سرمربیگری تیم ملی از او نام برد علی دایی است. دایی در طول دورانی که بازی میکرد به افتخارات زیادی دست پیدا کرد. آقای گل ملی جهانی برای چندین سال، بازی در تیمهای بزرگ اروپایی همچون بایرن مونیخ و هرتابرلین، گلزنی در جام باشگاههای اروپا و ... دستاوردهای دایی در مستطیل سبز بوده است. حالا او یکی از چهرههای شناخته شده در فوتبال جهان است وای کاش دوران مربیگریاش هم همچون دورانی که بازی میکرد پربار بود. دایی مربیگری را در تیم سایپا آغاز کرد. سایپاییها در فصل ۸۵ - ۸۶ لیگ را با ورنر لورانت آلمانی آغاز کردند؛ اما این مربی در هفته پنجم از ایران رفت و علی دایی به عنوان بازیکن - مربی توانست سایپا را قهرمان لیگ کند.
دایی پس از قهرمانی با سایپا دیگر به عنوان بازیکن در زمین حاضر نشد تا تنها روی مربیگری تمرکز کند. در اواخر سال ۸۶ بود که او سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که خداحافظی او از دوران بازیگری به یکسال هم نرسیده بود. تیم ملی ایران با سرمربیگری علی دایی عملکرد ناموفقی در انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ داشت و پس از شکست مقابل عربستان، او از سمتش برکنار شد.
پس از آن دایی هدایت پرسپولیس، سایپا، راهآهن، نفت تهران و صبای قم را بر عهده داشت که در این تیمها به جز ۳ قهرمانی در جام حذفی موفقیت دیگری کسب نکرد. آخرین تجربه مربیگری دایی در تیم سایپا و در فصل ۹۷ - ۹۸ بود که در اواخر فصل و زمانی که این تیم هفتم لیگ بود برکنار شد.
اولین تجربه مربیگری قلعهنویی در تیم برق تهران بود. او خیلی زود توانست هدایت تیم محبوبش استقلال را بر عهده بگیرد و ۳ قهرمانی در لیگ و ۲ قهرمانی در جام حذفی برای این تیم کسب کرد. در سپاهان هم دوران موفقی داشت و با این تیم ۲ بار قهرمان لیگ شد.
قلعهنویی نیز همچون دایی سابقه سرمربیگری تیم ملی را دارد که البته او هم در این سمت ناموفق بود. پس از جام جهانی ۲۰۰۶ قلعهنویی جانشین برانکو در تیم ملی شد و با این تیم راهی جام ملتهای آسیا شد و در این رقابتها ایران در یکچهارم نهایی مقابل کره جنوبی شکست خورد و حذف شد.
کارنامه مربیگری قلعهنویی نشان میدهد با وجود اینکه او در فوتبال ایران مربی موفقی در رده باشگاهی بوده، اما نتوانسته این موفقیتها را در رده ملی تکرار کند. ضمن اینکه از آخرین قهرمانی که قلعهنویی به عنوان سرمربی در لیگ تجربه کرده ۱۰ سال میگذرد.
یکی از انتقادهایی که به قلعهنویی میشود سنتی بودن نوع مربیگری اوست. با توجه به اینکه سالها از آخرین قهرمانی این مربی در لیگ میگذرد شاید این انتقادها تا حدود زیادی درست باشند.
برانکو سالها در فوتبال باشگاهی و ملی ایران مربیگری کرده و نتایج خوبی هم کسب کرده است. او با تیم ملی راهی جام جهانی ۲۰۰۶ شد؛ هر چند در این رقابتها نتیجه خوبی کسب نکرد؛ اما اوج موفقیتهای برانکو در فوتبال ایران با پرسپولیس بود و این تیم را ۳ بار متوالی قهرمان لیگ کرد و ۲ بار هم با سرخپوشان حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرد.
در طول سالهای گذشته هر بار که صحبت از انتخاب سرمربی تیم ملی شد برانکو یکی از گزینههای روی میز بود و این بار هم رئیس فدراسیون فوتبال نام این مربی را به عنوان یکی از پنج گزینه هدایت تیم ملی مطرح کرد؛ اما برانکو هم به دلایل مختلف شایستگی کسب این سمت را ندارد. او که در حال حاضر ۶۸ ساله است در چنین سن و سالی به دنبال جاهطلبی نخواهد بود و این عدم جاهطلبی باعث ایجاد رخوت و سکون در تیم ملی میشود.
ضمن اینکه برانکو حتی در کشور خودش هم خواهانی ندارد و به همین خاطر مجبور است در عمان که حتی در فوتبال آسیا هم حرفی برای گفتن ندارد مربیگری کند.
کیروش نامدارترین مربی خارجی است که در ۲۰ سال گذشته هدایت تیم ملی فوتبال ایران بر عهده داشته و حالا او بخشی از تاریخ فوتبال این مرز و بوم است. تیم ملی با این مربی حضور در ۳ جام جهانی را تجربه کرد که آخرین آن جام جهانی قطر بود. بر خلاف ۲ جام جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸، تیم ملی در جام جهانی ۲۰۲۲، نمایشی ضعیف داشت و سنگینترین شکست خود را در ادوار جام جهانی مقابل انگلیس تجربه کرد.
به نظر میرسد این مربی پرتغالی در حال حاضر گزینه نهایی فدراسیون فوتبال برای هدایت تیم ملی است؛ مربیای که تاریخ مصرفش تمام شده و چیزی برای عرضه به فوتبال ایران ندارد. حالا دنیا میداند که تفکرات تاکتیکی کیروش مبتنی بر دفاع تیمی و فوتبال نامنظم یا چریکی است. مشکل اصلی اینجاست که پلن B جایی در تفکرات کیروش ندارد و تیم ملی با این مربی فقط دفاع میکند که البته این تاکتیک هم آنقدر نخنما شده که در جام جهانی قطر ۷ بار دروازه تیم ملی باز شد.
چرا نام این گزینهها مطرح شد؟
مهدی تاج که پس از جام جهانی ۲۰۲۲ با انتقادهای زیادی روبرو شد گزینههای سرمربیگری تیم ملی فوتبال را اعلام کرد. حالا بحث روز اهالی فوتبال و کارشناسان و رسانهها این است که کدام گزینه میتواند بهترین انتخاب باشد. همین تغییرِ جهت اذهان میتواند پاسخ قانعکنندهای برای این سوال که چرا نام این گزینهها برای هدایت تیم ملی مطرح شد، باشد. تاج در ایجاد چنین جوهایی تبحر دارد؛ مثل روزهای پس از بازگشتش به فدراسیون فوتبال که در خصوص شرایط استقلال و پرسپولیس برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا اظهارات خبرسازی را مطرح کرده بود.
با این مربیان خبری از پیشرفت نیست
۵ مربی که توسط تاج به عنوان گزینههای سرمربیگری تیم ملی نام برده شد گزینههایی نیستند که بتوانند ناجی تیم ملی شوند؛ روی نیمکت تیم ملی باید مربیای بنشیند که صاحب سبک باشد و فوتبال روز دنیا را بداند. هروه رنار که روزگاری قرار بود سرمربی تیم ملی شود و به خاطر برخی مسائل پشت پرده این اتفاق رخ نداد در جام جهانی قطر روی نیمکت عربستان نشست. عربستان هم همچون ایران تنها ۳ امتیاز کسب کرد؛ اما نوع بازی این تیم و به خصوص پیروزی مقابل آرژانتین نشان داد که این مربی فرانسوی چه کار بزرگی در فوتبال این کشور انجام داده است.
در حال حاضر مربیان بزرگی در فوتبال دنیا هستند که میتوانند به فوتبال ایران کمک کنند. باید امیدوار بود این بار مربی هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد که برخلاف ویلموتس فقط دنبال پول نباشد و تیم ملی با حضور او فوتبال بازی کند. حتی نکونام که طرفدارانی دارد هم فاقد تجربه بینالمللی است و حضور او روی نیمکت تیم ملی هم کمکی به این تیم نخواهد کرد. باید ظرف فوتبال ایران را بزرگ در نظر گرفت؛ آن وقت است که دایره انتخاب سرمربی تیم ملی محدود به چند گزینه نخواهد بود.