آیا مذاکرات هستهای در برزخ قرار گرفته است؟ این پرسش شاید مهمترین موضوعی است که این روزها فضای سیاست بینالملل را به خود مشغول کرده است. پرسش مزبور همچنین با این مساله که دولت آمریکا خواهان احیای برجام است یا خیر ارتباط مستقیمی دارد.
آنچه طی روزهای گذشته و هفتههای اخیر در واشنگتن نسبت به مرگ برجام روایت شد باعث شکلگیری این ادراک شده که دولت بایدن اساسا و به طور کلی قید برجام و ازسرگیری مذاکرات وین را زده است. اما مواضع ضد و نقیض تیم سیاست خارجی کاخ سفید و متصدیان پرونده هستهای در دولت آمریکا از یک طرف و شکست آشوبها در ایران برای بههمریختگی در مرزهای داخلی ایران و با هدف اغتشاش فکری تصمیمسازان ایرانی، نشان میدهد ایالات متحده کمکم خود را برای بازگشت به میز مذاکرات آماده میکند.
بر این اساس بازنشر فیلمی قدیمی از رئیسجمهور آمریکا که در آن میگوید «برجام مرده است، اما آمریکا نمیخواهد به دلایلی مرگ آن را اعلام کند» پس از مواضع چندباره راب مالی -که مسؤول مستقیم پرونده هستهای ایران در دولت بایدن است- مبنی بر اینکه برجام و مذاکرات از اولویتهای ایالات متحده خارج شده است، به تقویت انگاره مرگ برجام در دولت دموکرات کمک کرد. اما تونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در تضاد با بایدن و مالی پنجشنبه اعلام کرد تنها راه برای رویارویی با ایران مسیر مذاکره و دیپلماسی است. رئیس دستگاه دیپلماسی ایالات متحده گفت دیپلماسی مسیر مورد ترجیح در قبال ایران است. بلینکن همچنین گفت: «تلاشهای دیپلماتیک برای توافق با ایران و اطمینان از پایبندی این کشور به توافق هستهای را ادامه خواهیم داد».
در نهایت جمعه رابرت مالی با تصحیح مواضع پیشین خود گفت که برجام نمرده است تا اثبات کند کشورش جایگزینی برای دیپلماسی در اختیار ندارد. نماینده آمریکا در امور ایران در مصاحبه با رادیو آزاد اروپا در پاسخ به این سوال که آیا برجام مرده است، گفت: «وظیفه من نوشتن آگهی ترحیم نیست، وظیفه من محافظت از منافع ایالات متحده و تقویت آن است».
چند ماهی از مردادماه و ارائه آخرین پیشنویس جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی به واشنگتن و تهران و اعمال برخی تغییرات در متن ارسالی میگذرد. انتخابات کنگره آمریکا و بروز آشوبها در ایران پس از فوت مرحومه مهسا امینی باعث شد مذاکرات به محاق برود. در این میان ایالات متحده در سایه فضای ایجاد شده در ایران تلاش کرد استفاده حداکثری را از وقایع ایران ببرد، اما مذکرات هستهای امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران با جوزپ بورل و انریکه مورا در امان، پایتخت اردن در حاشیه کنفرانس بغداد، یخ چند ماه وقفه در گفتگوها را آب کرد.
در ۳ ماهی که از تحولات داخلی ایران میگذرد دولت بایدن تلاش کرد با فشار حداکثری اعم از کارزار کمسابقه دیپلماتیک از جمله حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل، بسته تحریمهای جدید از جمله تحریم علیه نفت و گاز ایران، قطعنامه حقوق بشری و صدور قطعنامه در شورای حکام آژانس، حمایت از براندازان خارج از ایران و پرزنت کردن برخی از آنها در سازمانهای بینالمللی به عنوان رهبران جنبش تغییر در ایران و تحریک اروپاییها برای تقابل بیشتر با تهران در حمایت از اغتشاشات، ایران را به گوشه رینگ ببرد. حالا هدف واشنگتن از این اقدامات روشن است؛ تمامی این بسته فشار باید سر میز مذاکرات آتی نقد شود. دولت بایدن همان هفتههای اول آشوبها در ایران- طبق آنچه حالا اتاقهای فکر آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی اذعان میکنند- میدانست این اتفاقات داخل ظرفیت حداقلی هم برای براندازی یا رژیم چنج ندارد، چنانکه مکرون، رئیسجمهور فرانسه هم در ملاقات با برخی از براندازان گفته بود پاریس علاقه و تمایلی برای تغییر حکومت در ایران ندارد. اما فضای ملتهب ایران دستگاه محاسباتی آمریکا و تروئیکای اروپایی را به این نتیجه رساند که التهاب کنونی میتواند تهران را در سیاست خارجی منفعل کرده و اگر میز مذاکرهای چیده شد ایران از موضع ضعف بر سر آن حاضر شود. دولت بایدن با حفظ مجلس سنا در انتخابات آبان از یک طرف و تحولات داخلی ایران، فرصت را برای امتیاز گرفتن از تهران مناسب دیده و با تثبیت اهرم تحریم و فشار علیه ایران و فروختن آن به معارضان ایرانی، فضا را برد- برد ارزیابی میکرد. بر این اساس بود که راب مالی در «اندیشکده کارنگی» بیان کرد واشنگتن توجه خود را به حمایت از اغتشاشات یا آنچه که او اعتراضات در ایران میخواند معطوف کرده و اگر لازم باشد به عنوان آخرین راهکار، به گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران متوسل میشود. نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران گفت آمریکا روی مسائلی از ایران تمرکز دارد که برایش مفید باشد و در حال حاضر اگر قرار باشد هیچ اتفاقی در موضوع توافق هستهای ایران رخ ندهد، واشنگتن هم وقت خود را روی آن هدر نمیدهد. فرضیه ایالات متحده از موقعیت فعلی تهران در دستگاه محاسباتی کاخ سفید، بیانگر ضعفی است که شاید بتوان با بهرهگیری از آن امتیازهای بزرگی از ایران گرفت.
تروئیکای اروپایی هم کاملا مشابه با آمریکا با تحریمهای متعدد ضدایرانی و کارزار دیپلماتیک و ارائه اشخاصی به عنوان رهبران جنبش در ایران با راهاندازی اجتماعاتی نظیر برلین یا ترتیب دادن ملاقات این افراد با مکرون، رئیسجمهور فرانسه و اشتاین مایر، رئیسجمهور آلمان، اقدامات خصومتآمیز خود را برای در منگنه گذاشتن تهران انجام داد. با تمام این اتفاقات، اما آمریکا در تمام طول پاییز توافق را فراموش نکرد؛ حداقل تبادلات ارتباطی در «بک چنل» آمریکایی- استفاده از کانالهای غیررسمی ارتباطی به جای کانالهای عادی و رسمی برای مذاکره- این را نشان میدهد! ۳ کشور اروپایی هم تاکید فراوانی بر باز بودن مسیرهای ارتباطاتی با تهران داشتند و در عمل هم آن را حفظ کردند. این همان چیزی بود که بورل چندی قبل در جلسه شورای روابط خارجی اتحادیه اروپایی بر آن تاکید کرد: «ما گزینه بهتری از برجام برای اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای نداریم. این به نفع خود ما است. اتحادیه اروپایی باید پروندههای حقوق بشری پهپادها و برجام را از هم جدا کند و خواستار ادامه تعامل «تا حد امکان» با ایران در پرونده هستهای، بهرغم بنبست فعلی شود».
با این وجود، تهران از همان ابتدا دست طرف آمریکایی را خوانده بود. بر همین مبنا حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه آبانماه اعلام کرد: ما بهطور مستمر پیامهایمان با طرف آمریکایی تبادل میشود و آخرین تبادل پیاممان در ۷۲ ساعت گذشته انجام شده است. امیرعبداللهیان خاطرنشان کرد: آمریکاییها از طریق برخی وزرای خارجه پیامهایی میدهند که برای برجام عجله و شتاب دارند، اما وقتی با رسانهها مصاحبه میکنند، میگویند «برجام اولویت ما نیست» و به تحریکات و حمایت از اغتشاشات اشاره میکنند. رئیس دستگاه دیپلماسی بیان کرد: هدف آمریکاییها کاملا روشن است، آنها میخواهند به ما اعمال فشار کنند تا از خطوط قرمزمان عبور کنیم.
تهران در چنین شرایطی بیکار ننشست و به اهرمسازی خود در مقابل اهرم فشار طرف آمریکایی و اروپایی ادامه داد. ایران پس از آخرین قطعنامه شورای حکام آژانس، در حوزه غنیسازی و ایجاد آبشارهای جدید سانتریفیوژ اقدامات مهمی انجام داد. ایران غنیسازی ۶۰ درصدی با سانتریفیوژهای IR ۶ را در فردو شروع کرد که پیام آن، واکنش و نگرانی آمریکا و ۳ کشور اروپایی در برجام را برانگیخت. اقدام دیگر ایران ایجاد ۲ آبشار جدید IR ۲ M و IR ۴ در نطنز و فردو بود که به مرحله قبل از گازدهی رسید. ۲ اقدام دیگر ایران در تکمیل چرخه بازدارندگی هستهای که پاسخی قاطع به قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، راهاندازی و نصب سانتریفیوژ جدید در ۲ سالن خالی در فردو و نطنز بود. این سالنها به دلیل تعهدات ایران در برجام خالی از سانتریفیوژ شده بود که ایران دوباره در این ۲ سالن سانتریفیوژ نصب کرد. همچنین چهارمین حرکت مهم ایران در مقابل قطعنامه آژانس تعویض سانتریفیوژهای IR ۱ در فردو با IR ۶ بود که توان ظرفیت هستهای ایران در فردو را ۱۰ برابر خواهد کرد.
در حوزه تسلیحاتی هم ایران با اتمام آزمایشها از موشک بالستیک هایپرسونیک خود خبر داد. در حوزه هوا فضا هم آبانماه بود که آزمایش پروازی زیرمداری ماهوارهبر سوخت جامد «قائم ۱۰۰» با موفقیت انجام شد. ماهوارهبر سوخت جامد «قائم ۱۰۰»، ماهوارهای است که با ۳ مرحله سوخت جامد قادر خواهد بود ماهوارههای با وزن ۸۰ کیلوگرم را در مدار ۵۰۰ کیلومتری از سطح زمین قرار دهد. رسانههای صهیونیست این آزمایش را تحت عنوان موفقیت موشک قارهپیمای ایران ارزیابی کردند.
در نهایت اینکه پیام نهایی دیپلماتیک در تهران و همایش سومین گفتگوهای منطقهای صادر شد؛ جایی که در آن اعلام شد ایران توانایی تولید بمب اتم را دارد، ولی فعلا قصدی برای این کار ندارد. طرفین مذاکرات حالا با زورآزماییای که در این ۳ ماه انجام دادهاند احتمالا با دست پر به مذاکرات بازمیگردند.
ایران در مقابل پروژه ایجاد ناامنی، دست به تقویت مؤلفههای سخت خود زده است. موارد مربوط به توسعه هستهای و موشکی، در کنار قدرت مانور ایران در معادله جنگ اوکراین باعث شد ایران موازنه قدرت در پاییز را به سود خود تمام کند.
منبع: روزنامه وطن امروز