نگاهشان معصوم، اما خسته است، ایستادن بر سر هر چهارراه پشت چراغ قرمزِ زندگی تکلیف هر روزشان است. یکی گُل میفروشد ودیگری فال و در این میان رهگذرانی که تنها با اندکی ترحم از کنارشان عبور میکنند.
این قابِ پرتکرار، همان "کودکان خیابانی" یا "کودکان کار"است، پدیدهای که در سالهای اخیر نه تنها کمرنگ نشده بلکه فُزونی نیز یافته و نیازمند ریشه یابی و حل مساله است.
این موضوع بهانهای شد تا در گفتگو با «امان الله باطنی» جامعه شناس و پژوهشگر فرهنگی در اصفهان، سایه روشن این آسیب اجتماعی را به گفتگو بنشینیم.
ایرنا:عنوان "کودکان خیابانی" برای چه گروهی بهکارمی رود و تعاریف جامعه شناسی در این رابطه چه میگوید؟
در تعاریف جامعه شناسی "کودکان خیابانی" بخشی از گروه بزرگتر "کودکان در وضعیت دشوار" یا "کودکان آسیب پذیر شهری" هستند که ساعات طولانی از شبانه روز و گاهی تمام آن را به صورت موقت (ناپایدار) و یا دائمی (مستمر) و برای مدتی نامعلوم خارج از نهادهای اجتماعی حمایتیِ معمول مانند خانواده و مدرسه به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده، در خیابان به سر میبرند.
ایرنا: آیا هر کودک با این تعریف را میتوان جزو کودکان خیابانی محسوب کرد؟
اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم این کودکان به سه گروه تقسیم میشوند. نخست شامل کودکانی است که درخیابان زندگی میکنند و بدون حمایت خانواده یا بستگان خود؛ سعی دارند از خودشان مراقبت کنند. این کودکان حدود پنج درصد کودکان خیابانی را تشکیل میدهند. گروه دوم شامل کودکانِ شاغل در خیابان هستند که برای کسب درآمد برای خانواده در خیابان کار میکنند و کودکان گروه سوم که گروه کوچکتر از کودکان خیابانی را تشکیل میدهند، اما مشکلات پیچیده تری دارند. برای این کودکان خیابان به منزله خانه است وآنها در خیابان بدون سرپناه و غذا هستند و دیگر افراد خیابانی برای آنان حکم خانواده را دارند. این کودکان یا سرپرستی ندارند و یا در صورت داشتن خانواده، به دلیل مسائل مختلف، زندگی در خیابان برایشان امنتر از زندگی در خانه است.
ایرنا: آمارها در این رابطه چه میگویند؟
بنا براعلام یونیسف در سال ۲۰۲۲، بطور تقریبی ۱۶۰ میلیون نفردر جهان، کودکِ کار بودند؛ یعنی از هر ۱۰ نفر یک نفر کودک کار بود. آنطور که یونیسف گزارش داده نیمی از این کودکان وارد کارهای خطرناکی شده اند که به طور مستقیم سلامت و رشد اخلاقی آنها را به خطر میاندازد. بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار که با عنوان" بررسی وضعیت کودکان" در سال ۹۹ منتشر شده است، ۱۱۴ کشور مورد مطالعه یونیسف قرار گرفتهاند که طبق آن، ایران با نرخ ۷.۸۵ درصد، در رتبه ۴۴ قرار دارد. نکته مهم اینکه بخش قابل توجه یعنی در حدود ۸۵ درصد از این کودکان در ایران، از اتباع خارجی، بدون هویت و فاقد شناسنامه هستند، از طرفی به دلیل نبودنظام رصد و پایش اجتماعی متمرکز، آمار کودکان کار در ایران از ۱۴ هزار تا هفت میلیون نفر در نوسان است.
ایرنا: وضعیت این آمارها در استان اصفهان چگونه است؟
در اصفهان با آنکه به گفته مسوولان، ۸۰۰ کودک کار شناسایی شده است، اما به نظر میرسد تعداد آنها به مراتب بیش از این باشد. طبیعی است با آمار بیش از ۵۰۰ هزار حاشیه نشین در اصفهان و البته بُعد خانوار بالا در خانوادههای حاشیه نشین آمار کودکان کار بیش از این رقم خواهد بود.
ایرنا: کودکان کار در اصفهان در کدام یک ازگروههایی که به آن اشاره کردید قرار میگیرند؟
به نظر میرسد بیشترین کودکان کار در اصفهان از گروه دوم باشند، یعنی کودکانی که برای کسب درآمد برای خانواده، شاغل در خیابان هستند. باید گفت با تحلیل وضعیت سبد هزینه خانوار و نیز افزایش شاخص فقرنسبی، فقر خشن و فقر مطلق، فُزونی این گروه از کودکان کار در استان طبیعی است.
ایرنا: بنابراین آیا میتوان گفت بُعد اقتصادی بیشترین تاثیر را بر افزایش آمار کودکان کار داشته است؟
درحقیقت ما با یک نهاد شغلی به نام " کار کودک " و شاغلان زیرزمینی به نام " کودکان کار" مواجه ایم، یک نهاد شغلی سرشار از سود که طرفداران زیادی هم دارد. چند روز پیش بود که مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران اذعان داشت کودکانی که به عنوان کودکان کار و خیابانی از سوی سرشبکهها و باندها و برخی از خانوادهها استثمار میشوند، ماهانه درآمد ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیون تومانی دارند. وقتی که کارِ کودک تبدیل به یک نهاد شغلی شد و پیرامون آن اقتصادِ سیاه شکل گرفت، کودکان بسیاری را وارد چرخه خود میکند که آسیب نیز خواهند دید.
ایرنا: این آسیب را بیشتر توضیح میدهید؟
پُرواضح است که هرچه کارکودک اقتصادیتر شود و درآمد بیشتری داشته باشد احتمال اینکه کودکان بیشتری به این ورطه کشیده شوند و بافت اجتماعی کودکان کار تغییر کند، بیشتر است.
ایرنا: ابعاد مختلف چرایی پدیده کودکان کار را چگونه ریشه یابی میکنید؟
این پدیده بهدنبال عوامل مختلفی نمود مییابد. عوامل اجتماعی- اقتصادی شامل توزیع ناعادلانه منابع، ثروت وفرصتها در جامعه، تورم و گرانی، افزایش جمعیت، سیاست گذاریهای نامناسب، نظام آموزشی سختگیر، جنگهای داخلی، بی توجهی افراد به کودکان خیابان، فقدان برنامههای مناسب و کارآمد رفاهی و بیکاری است. از طرفی این مساله برخی دلایل خانوادگی مانند خلاص شدن از کشمکش وتعارضات، جمعیت زیاد، اعتیاد والدین، کم سوادی یا بیسوادی و نداشتن مهارتهای مورد نیاز در والدین، فوت یا عدم مسوولیت پذیری پدر یا مادریا هر دو، طلاق والدین و ازدواج مجدد آنان، اجبار کودک به کسب درآمد، بیماری و از کارافتادگی والدین، زندانی بودن والدین، طلاق عاطفی، کودک آزاری و غفلت و بی توجهی به کودک را در بر میگیرد. همچنین برخی مشکلات فردی کودکان کار مانندهویت یابی، بی تجربگی و شخصیت ناپخته (شخصیت ضد اجتماعی)، معلولیت، اختلالات خُلقی، استرس و فشارهای روانی موجب فرار کودک از خانه و خیابانی شدن او میشود. فقر و بازماندن از تحصیل، برچسب خوردن و خشونت محیطی از مشکلات اجتماعی کودکان کار است. در این میان سوء مصرف مواد مخدر، استرس و فشارهای روانی مانند پرخاشگری، اختلالات خلقی، اختلالات یادگیری و افسردگی نیز در افزایش تعداد کودکان کار موثر است. کاهش امید به زندگی، تغذیه و رژیم غذایی نامناسب، مشکلات بهداشتی، مشکلات جنسی و باروری و جراحات کودکان کار نیز ازدیگر مسائل مهم در این زمینه است.
ایرنا: رویکردهای کلی در مدیریت این مساله تا چه اندازه کارساز بوده است؟
به طور کلی در موضوع کودکان کار دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه این است که میگوید باید زمینههای کار کودکان را مسدود کرد که این البته خود یک بسته حمایتی و اجتماعی است؛ به این معنا که اگر میخواهیم زمینه کار کردن این کودکان را مسدود کنیم و به اصطلاح مبارزه با کار کودک کنیم باید به حاشیه نشینی هم بپردازیم و زمینههای کاهش آن را فراهم کنیم. با توجه به آمار ۱۲ تا ۱۹ میلیونی حاشیه نشینی در ایران و اینکه ۳۳ درصد جمعیت در سکونتگاههای غیر رسمی و حاشیهها زندگی میکنند، این یک اَبَر چالش است. از طرفی باید به اقتصاد غیر رسمی بپردازیم که این موضوع نیز چالش دیگری است. زیرا شما میخواهید به مبارزه با شیوه اقتصادی بپردازید که ۱۰ میلیون کارگر در آن کار میکنند و کودکان کار نیز بخشی از این اقتصاد هستند. مورد دیگری که مهم است موضوع کودکان بی هویت است که مجلس دهم با تصویب قانون اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی این مورد را تسهیل کرد، اما در مجلس یازدهم و به تازگی این قانون مُلغی شد.
ایرنا: با توجه به موانعی که اشاره کردید راهکارها برای مقابله با پدیده کودکان کارچیست؟
برای رفع مساله کار کودکان، نیازمند یک بسته اجتماعی باهدف مبارزه با حاشیه نشینی، اقتصاد غیر رسمی و ساماندهی کودکان بی هویت هستیم. این مبارزه باید اصولی باشد، زیرا در بیشتر مواقع زمانی که اقتصادِ کودک کار مُختل شد، خانوادههای کودکان کار دچار فروپاشی و شرایط اضطرار خواهند شد که به دلیل تحمل فشار فرساینده و با توجه به اینکه پسران بهواسطه طرح جمع آوری کودکان کار از چرخه تولید خارج شده اند، ممکن است دختران خود را بیشتر و زودتر از قبل مجبور به ازدواج کنند؛ بنابراین باید به شیوهای برنامه ریزی و اقدام کرد که در کشاکش مبارزه با کار کودکان، ناخواسته زمینههای کودک همسری را فراهم نکنیم. ایجاد کسب و کارهای خانگی، آموزش مهارتهای شغلی، کارآفرینی اجتماعی و آموزش حقوق کودکان در این مرحله پیشنهاد میشود. راهکار دیگر این است که کودکان کار را به رسمیت بشناسیم و به عنوان یک واقعیت اجتماعی با آن مُواجه شویم. در واقع از کودکان کار حمایت کنیم. زیرا بطور کامل قادر به رفع زمینههای حاشیه نشینی، اقتصاد غیر رسمی وکودکان بی هویت نیستیم و درنهایت همیشه تعدادی کودک کار داریم؛ بنابراین باید بر بستری از واقعیت اقدام کنیم و قدم برداریم. به نظر میرسد دیدگاه و راهکار دوم در رابطه با کودکان کار با توجه به شکل گیری اقتصاد کودکان کار و نهاد شغلی با این مضمون، واقعیتر باشد.