سردار حاج قاسم سلیمانی که در آستانه سومین سالگرد شهادت ایشان به دست آمریکا هستیم، بی شک فردی مهم در شکل گیری جبهه مقاومت و تقویت آن در منطقه خاورمیانه بود و مسیر ایشان ادامه دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان به این مناسبت مصاحبهای ترتیب داده با «تیم اندرسون»، استاد دانشگاه سیدنی استرالیا که مشروح آن در ذیل از نظر میگذرد.
تیم اندرسون: من مطمئن نیستم که مردم آمریکای شمالی از حاج قاسم تنفر داشته باشند. فکر میکنم تصمیم برای به شهادت رساندن ایشان در سطح مقامات در دولت سابق آمریکا یعنی در دولت ترامپ گرفته شد زیرا وجود حاج قاسم بهانههای آنها را برای حضور در منطقه به ویژه در عراق و سوریه تضعیف میکرد. آنها با بهانههای واهی بر منطقه تسلط پیدا کرده و مدعی بودند که در حال مبارزه با داعش هستند در حالی که در واقع از داعش به ویژه از طریق متحدان منطقهای خود از جمله سعودیها در حال حمایت و تامین مالی و نظامی آنها بودند و با این کار به مقاومت در منطقه ضربه میزدند. حاج قاسم در واقع نماینده و رهبر مقاومت منطقهای بود و واشنگتن و تل آویو از این نقش او در تقویت مقاومت مردمی میترسیدند. کارهای حاج قاسم در منطقه دقیقا چیزی بود که با طرح جدید خاورمیانهای آمریکا به شدت در تضاد بود چرا که آمریکاییها همراه با متحدانشان میخواستند بر کل منطقه مسلط شوند و حاج قاسم یک مانع جدی برای آنها بود.
تیم اندرسون: نقش رهبری حاج قاسم و حمایت او از مقاومت از سوریه و فلسطین آغاز شد و پس از آن حضور ایشان در عراق، عراقی که در آتش جنگ سوخته بود عامل مهمی در تقویت مقاومت مردمی بود. من احساس میکنم نوشتن یک کتاب در مورد تمام خدمات حاج قاسم در منطقه بسیار لازم و ضروری است. حاج قاسم در جریان جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ در لبنان حضور داشتند و عمیقاً در انتقال پیام رهبری به مردم این منطقه نقش مهمی را ایفا کردند. شخص سید حسن نصرالله هم در مصاحبههایی در مورد نقش حاج قاسم در لبنان نکات مهمی را اشاره کرده اند؛ بنابراین شکی نیست که حاج قاسم نقش مهمی را در هدایت مقاومت منطقهای از مدیترانه تا افغانستان در غرب آسیا داشتند. نقش ایشان به عنوان فرمانده مقاومت در منطقه نیز به نظر من حائز اهمیت است، زیرا حتما بسیاری به یاد دارند که حاج قاسم در دهه ۸۰ میلادی در زمان جنگ ایران و عراق در زمان صدام هم فرمانده موفقی بودند. میتوان این طور گفت که حاج قاسم چهار دهه فرماندهی موفق را در منطقه در کارنامه خود دارد و این میراث او بسیار بسیار ارزشمند است.
بیشتر بخوانید:
تیم اندرسون: واکنش مقاومت پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی و همراهانش به نظرم واکنشی قوی بود. در حال حاضر عراق محل شهادت حاج قاسم را هنوز نگه داشته و در جاده منتهی به فرودگاه ماشین ایشان را به عنوان نمادی از یاد حاج قاسم در معرض دید عموم گذاشته تا یاد ایشان فراموش نشود. شهادت حاج قاسم برای مدتی طولانی تمام جناحهایی را که مدتها در داخل عراق میان خودشان اختلاف داشتند، متحد کرد و همه آنها را برای پاسخ دادن به آمریکا گرد هم آورد، یکی از نتایج همین اتحاد این شد که جناحهای مختلف سیاسی در عراق به صورت یکپارچه در پارلمان این کشور خواستار اخراج نیروهای بیگانه از خاک این کشور شدند گرچه این درخواست هنوز عملی نشده است، اما این اتفاق یک حرکت بسیار مهم در بسیج اراده سیاسی واقعی در بدنه سیاسیون عراق بود که برای مدتها در خاک این کشور و حتی در منطقه جای خالی آن احساس میشد که البته سایر رهبران مقاومت هم برای رسیدن به چنین نقطهای بسیار تلاش کرده بودند. این که کشورهای منطقه به صورت یکپارچه خواهان اخراج آمریکاییهایی شوند که به بهانههای واهی به کشورها و ملتها هجوم آورده اند اصلاً موضوع کمی نیست، زیرا بزرگترین عاملان تروریسم و ظهور گروه هایی، چون داعش در منطقه همین آمریکاییها و متحدانشان هستند و مردم منطقه با شهادت حاج قاسم این نکته را به خوبی متوجه شدند؛ بنابراین من معتقدم که شهادت حاج قاسم موجب یکپارچگی مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و ایران برای اخراج نیروهای خارجی شد و این یکپارچگی و اتحاد برای تثبیت و یکپارچه سازی مقاومت در منطقه اصلاً موضوع کم اهمیتی نیست که در نتیجه شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس حاصل شد.
تیم اندرسون: نهادهای حقوقی در جهان به دلیل سلطه آمریکا بر آنها هیچ اقدام قابل توجهی نتوانسته اند، انجام دهند. آمریکا و متحدانش به ویژه انگلیس و فرانسه بر بیشتر نهادهای بین المللی تسلط دارند و به خاطر همین شورای امنیت هم قادر به عکس العملی مناسبی در این زمینه نیست. در شرایطی که آمریکا در دادگاه بین المللی حاضر نمیشود و به هیچ عنوان پاسخگوی اعمال خود نیست نمیتوان توقع واکنشی شایسته از این نهادها را داشت. البته ایران اقدامات خوبی برای پیگیری افرادی که در این ترور دست داشتند که همه آمریکایی و اسرائیلی بودند انجام داده است، گزارشات غیررسمی زیادی هم در این مورد وجود دارد. مثلاً مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا بسیار میترسد که زمانی به دلیل نقش داشتن در ترور حاج قاسم مقصر شناخته شود و سیستمهای حقوقی جهان اقدامی علیه او انجام دهند، اما در حال حاضر متاسفانه هیچ قانون بین المللی قوی وجود ندارد که بتواند این جناتکاران را تحت تعقیب قرار داده و به سزای اعمالشان برساند. کسانی که هر روز در نقاط مختلف جهان دست به جنایتهای مختلف میزنند، محاصرههای اقتصادی وحشتناکی انجام میدهند و در غرب آسیا به ویژه مردم زیادی را آواره میکنند.
تیم اندرسون: ۲۰۲۰ سال غم باری برای مردم جهان به ویژه جبهه مقاومت بود. مردم منطقه در عراق، سوریه، ایران، لبنان و افغانستان غم از دست دادن فرماندهان مقاومت را به آغوش کشیدند و همین ترس بر وجود آمریکاییها انداخت. برای همین بود که رسانههای غربی چه در همان سال چه در سالهای پس از آن سیاست سانسور وقایع و بزرگداشت حاج قاسم را در پیش گرفتند و به هیچ وجه مراسم یادبود و ترحیم ایشان در رسانههای غربی آن طور که باید پوشش داده نشد و نیز در حال حاضر هم پوشش داده نمیشود. دقیقاً در سالی که حاج قاسم به شهادت رسید شبکههای اجتماعی به ویژه توئیتر حساب هر کاربری را که از این اتفاق اظهار تاسف میکرد یا حذف میکرد یا پست او را حذف میکرد، در اینستاگرام هم بسیاری از صفحههایی که یاد حاج قاسم را گرامی میداشتند بسته شدند. رسانه های غربی تلاش کردند پس از شهادت فرماندهان این گونه نشان دهند که حاج قاسم فردی خطرناک و تروریست بود که این در راستای همان قوانین وحشیگری آمریکا برای توجیه جنایاتش است. رسانههای آمریکا پس از ترور حاج قاسم تلاش کردند او را فردی خطرناک در اذهان عمومی نشان دهند و خیلی سعی کردند تصویر مقاومتی که حاج قاسم از خود نشان داده بود را محو کنند. این در راستای سیاستهای دروغ پردازی رسانهای آمریکاست که در مورد هر موضوعی که به نفع آنها نباشد همین اقدام را انجام میدهند. آنها میخواستند با همین سیاست به اقدامات خود برای اجرای طرح خاورمیانه جدید ادامه دهند. اما به نظر من حاج قاسم یک اسطوره است که بعد از شهادتش بسیار قدرتمندتر شده و حتی این اتفاق حالا به بلای جان خود آمریکاییها و اسرائیلیها تبدیل شده است. ما امروز شاهدیم که سرکوب اطلاعاتی و رسانهای از سوی کشورهای غربی بسیار گسترده شده و حتی در برخورد آمریکا با قدرتهایی چون چین و روسیه هم همین سیاست را شاهدیم. امروز سطح سانسور اطلاعاتی در آمریکا بسیار عمیقتر از قبل شده به طوری که آنها ساختارهای ویژهای برای ارتباطات رسانهای خود در نظر گرفته اند. به نظر من رسانههای مقاومت باید صدای واقعی جبهه مقاومت را علی رغم مشکلات زیاد که یکی از اصلیترین آنها مشکلات مالی است به گوش جهان برسانند. آنها باید مقابل تکرویهای آمریکا در دنیای رسانه بایستند و مانع تلاش آمریکا در به ثمر رساندن تک قطبی در زمینههای مختلف شوند. جبهه مقاومت باید تلاش کند اتحاد در منطقه را تقویت و آن را به سایر کشورها مانند کشورهای آفریقایی گسترش دهند. به نظر من غرب به ویژه آمریکا و اسرائیل هنوز هم حضور حاج قاسم را در مناطق استراتژیک جهان حس میکنند و به شدت از آن میترسند و من معتقدم این ترس برای مدتهای طولانی همراه آنها خواهد بود.
تیم اندرسون، استاد دانشگاه سیدنی در استرالیا در رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل است. او در زمینه رسانهای فعالیتهای زیادی انجام داده و در حال حاضر به عنوان خبرنگار و تحلیلگر مستقل به کشورهای مختلف جهان سفر میکند و گزارشهای میدانی زیادی از او در رسانههای جهانی منتشر میشود. او در حال حاضر در حوزه خاورمیانه و بررسی مسائل ژئوپلیتیک جهان تخصص دارد.
بعد از شهادت سردار عزیزمان،یکی از انتظاراتی که از مسئولین محترم وجود داشت،این بود که دست کم صد بیان،با همان قدرت بیان از دل سپاه پاسداران،نمایان و به عرصه ظهور قرار می دادند،
دشمن نشان داد که ضعف شدیدی از همین نقطه دارد و کاملا صدمه پذیر هست،پس باید،باصد نوع بیان قدرتمند از یک جهت با انواع تنوع ها روبرو می شدند،
احتمالا طرح خاورمیانه بزرگ ،
مثل طرح تشکیل رژیم صهیونیستی ،
با شکست رو برو می شد ،
نظر شما در این باره چیست ؟
پیمان اشراقی.