چند خاطره از رفتار پدرانه سردار سلیمانی با دختران و همسران شهدا

حاج قاسم پدر تمام ایتام شهدا بود و چه خوب با ایشان انس و الفت می گرفتند.

در این سه سالی که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده اند، کم از خاطرات و روایت‌های مختلف از دهان دوستان، همراهان و همرزمان ایشان نشنیده ایم. هرچند که خود شهید سلیمانی از جمله شخصیت‌های پنهانی بودند که هیچگاه تمایلی به حضور جلوی دوربین و کار‌هایی از این دست نمایشی نداشتند که بخواهند فعالیت هایشان را در جبهه‌ها یا حتی در عرصه کار‌های خیر و موثر در جامعه نشان دهند، اما در هرحال همیشه کسانی هستند که ایشان را دیده باشند و پس از رفتنشان دست به تعریف و خاطره گویی بزنند.


بیشتربخوانید


از جمله نقش موثر ایشان اگر از جبهه‌های جنگ در سوریه، لبنان و مناطق دیگر بگذریم به ارتباطشان با خانواده‌های شهدای مدافع حرم، دفاع مقدس، امنیت و ... می‌رسیم که هیچگاه فرزندان و خانواده‌های شهدا را فراموش نمی‌کردند و با این همه فعالیتی که داشتند، کار‌های جزئی که شاید به چشم هم نیاید را در اولویت فعالیت‌هایشان قرار می‌دادند. اشکی که از گوشه چشم یک مادر شهید پاک می‌کردند تا تکیه گاهی که برای ازدواج یک دختر شهید می‌شدند و همینطور جایگاهی که برای خانواده‌های شهدا قائل بودند. به مناسبت سومین سالروز شهادت ایشان چند پرده کوتاه از زبان همسران، فرزندان و مادران شهدا را برای ترویج سبک زندگی ایشان روایت می‌کنیم:

 

زینب هاشمی

*وقتی سردار دل‌ها تکیه گاه ازدواج یک دختر شهید شد

زینب هاشمی، فرزند سردار شهید علی هاشمی از دوستان نزدیک و همرزمان حاج قاسم سلیمانی: «زمانی که ازدواج کردم پدرم شهید شده بود، سردار سلیمانی به منزل نو ما آمد و به همسرم به مزاح گفت که اگر مراقب من نباشد، با او طرف است. به هرحال همه دختر‌ها زمان ازدواجشان دوست دارند چنین حرف‌هایی را پدرشان به همسرشان بزند برای اینکه احساس کنند کسی بالای سرشان هست و تکیه گاه دارند، خوشحالم که سردار سلیمانی این جایگاه را برای من پر کرد و اجازه نداد که احساس تنهایی و بی پدری کنم.

خانواده ما همیشه میزبان سردار سلیمانی بود و باعث افتخارم بود هر زمان که ایشان به اهواز می‌آمد به منزل ما بیاید و به همه بگویدکه منزل برادرش است، یعنی تا این حد با ما احساس نزدیکی داشت. هر زمان دلتنگی شدیدی از پدر داشتیم، ایشان کنارمان بود و اجازه نمی‌داد ناراحت باشیم واقعا حضورشان پدرانه بود. همیشه مرا با لفظ «زینبم» و برادرم را «حسینم» خطاب می‌کرد و من مشتاق بودم که بیایند و بهترین پذیرایی را از ایشان کنم، بهترین سفره را برایشان بچینم، اما همیشه به من می‌گفت بیا کنارم بنشین و صحبت کن.»

سردار همیشه به ما می‌گفت که درباره پدرمان تحقیق کنیم و بفهمیم که چه مرد بزرگی بوده است، به هرحال او و پدرم با هم همرزم بودند، از همان ابتدای جنگ که شهید سلیمانی از کرمان به سوسنگرد آمد، پدرم با او مرتبط شد، زمانی هم که پدر در سال ۶۷ مفقود شدند، شهید سلیمانی هیچگاه ما را تنها نگذاشت و فراموشان نکرد و همیشه به ما سر می‌زد، حرف و حدیث پشت سر پدرم زیاد شده بود، اما تنها کسی که پای شهید هاشمی ایستاد، سردار سلیمانی بود.

خانواده شهدا

*حمایت سردار از خانواده‌های مدافعان حرم

پرده دیگر از پدرانه‌های سردار به حمایت سردار سلیمانی از خانواده شهدای حرم می‌رسد. سمیه ابراهیم زاده، همسر شهید مصطفی صدرزاده فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون: «در زمانی که شهید صدرزاده در سوریه بودم، یک بار برای ما مشکلی پیش آمد کرد که مجبور شدم به زینب خانم دختر شهید سلیمانی تماس بگیرم و با حاج قاسم مشورت کنم. ایشان به سرعت به من زنگ زدند و با لحنی پدرانه جویای احوال من و پیگیر مشکلم شدند و از من خواستند که خودم را ناراحت نکنم و در واقع آرامشی به جانم دادند که عین واقعیت پدرانه بود. محبت ایشان همیشه در عمق جانم است و واقعا بد رفتن سردار بی پناه و بی تکیه گاه شدیم.»

*پرده‌ای از انگشتری که حاج قاسم به فرزند شهید هدیه داد

زارع شبیانی همسر شهید مدافع حرم سردار دادلله شیبانی: «سال ۹۶ بود، مدتی از شهادت همسرم گذشته بود، پسرم مدتی بود بیمار شده بود و تحت شیمی درمانی قرار گرفته بود، سردار سلیمانی با ما تماس گرفت و خواست از فرزندم عیادت کند، اما به خاطر شرایط جسمی ضعیف پسرم اجازه ملاقات نداشت. حال پسرم را پرسیدند، اما من هم دوست داشتم که ایشان را ببینم به خاطر همین متوجه شدم در مراسم چهلم آیت الله حائری قرار است که شرکت کنند. برای دیدار ایشان به شاهچراغ رفتم، اما ازدحام جمعیت اجازه نداد که او را ببینم و در نهایت ملاقاتی با هم داشته باشیم، اما بعد در تماسی که با حاج آقا قناعتی داشتم متوجه شدم ایشان برای عیادت آیت الله ایمانی به منزلشان می‌روند، من هم آنجا رفتم و پس از آن سردار انگشتری به رسم هدیه برای پسرم فرستادند. سردار سلیمانی واقعا یک اسطوره عزیز برای ما بود حتی عزیزتر از شهدای خودمان و داغشان هیچگاه کهنه نمی‌شود.»

همسر و دختران شهدا

*ارادت خانواده شهید مدافع امنیت به سردار سلیمانی

همسر شهید مدافع امنیت حاج شیخ محمد مویدی که چندی پیش به دست اغتشاشگران در شیراز به شهادت رسید: «صبح شهادت حاج قاسم من و همسرم که خبر را شنیدیم، منقلب شدیم. من به پهنای صورت اشک می‌ریختم و همسرم درحالیکه بغض کرده بود و حالش بد بود می‌گفت، چرا گریه می‌کنی؟ ایشان آرزویشان شهادت بود. زمان گذشت تا اینکه چهلم شهادت همسرم با سومین سالگرد حاج قاسم سلیمانی در یک روز شد.

زیاد شنیدم که حاج قاسم برای دختران و خانواده‌های شهدا پدری می‌کنند، کاش ایشان زنده بود و برای فرزندان من هم تکیه گاه بود، اما ناامید نیستم مطمئنم از آن سر دنیای مادی هم دست محبتشان روی سرفرزندانم خواهد بود».

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.