لیدرهای فوتبالی که مسافرکش و بادیگارد شدند!
از زمانی که بازی‌های لیگ‌برتر بدون تماشاگر شده، لیدرها عملا کار خاصی ندارند! همین موضوع باعث شده شاهد رخداد‌های عجیبی در تمرینات و مسابقات باشگاهی ایران باشیم.
فوتبال بدون حضور تماشاگران و هواداران در ورزشگاه‌ها، هیجان سابق را ندارد. حالا چند سالی است که این اتفاق افتاده و لیدرها هم جزو آن دسته از افرادی هستند که بیشترین ضربه را بابت آن خوردند. بعضی از این افراد، درآمد خاص دیگری نداشتند و به واسطه کاری که برای تشویق تیم و مدیریت هواداران انجام می‌دادند، پولی می‌گرفتند و زندگی‌شان را می‌چرخاندند. اما حالا چه کار میکنند؟
شیوه‌های عجیب لیدرها برای کسب‌درآمد
کم نیستند افرادی که با حضور در محل تمرین به تشویق عده‌ای خاص مشغول می‌شوند و بعد از پایان تمرین، از مربی یا بازیکن مذکور درخواست پول میکنند! این در حالی است که عملا تماشاگر خاصی در محل تمرین تیم‌ها حضور ندارد که بخواهد با این افراد همسو شود و به حمایت از یک نفر روی سکو بپردازد. برخی از افرادی که به واسطه بدون تماشاگر بودن مسابقات نمی‌توانند به کار اصلی خود بپردازند، ارتباطات خود را با برخی مربیان، سرپرستان و بازیکنان حفظ کرده‌اند و در نقش بادیگارد در محافلی که آن‌ها حضور پیدا میکنند، همراه‌شان هستند!
مدیر کانون هواداران پرسپولیس: لیدرهای ما مشکل مالی ندارند
عباس اسماعیل بیگی، مدیر کانون هواداران پرسپولیس درباره مشکلات مالی که لیدرها در این روز‌ها با آن دست‌و‌پنجه نرم میکنند، می‌گوید: «من از لیدرهای باشگاه‌های دیگر خبر ندارم. لیدرهای باشگاه پرسپولیس دو دسته اند: یک دسته، کارمند‌های باشگاه هستند و دسته دیگر لیدرهای‌مان، وضع مالی خوبی دارند و کاسب هستند؛ ما در باشگاه پرسپولیس، یک ریال بابت لیدری به کسی پرداخت نمی‌کنیم. علاوه بر آن، هر طرح موزاییکی و هواداری که در هفته اجرا می‌کنیم، حدود ۲۰ میلیون تومان هزینه اش است که همه آن را از همیار‌ها و لیدرهای‌مان می‌گیریم.»
درد دل‌های تلخ یک لیدر مشهدی
«علی هاشم‌پور» یکی از لیدرهای فعال مشهدی است. او درباره شرایط فعلی‌اش می‌گوید: «کار من فقط لیدری بوده است، از فوتبال و بسکتبال بگیرید تا کشتی و والیبال. این‌ها گفتن ندارد، من در این سال‌ها خیلی برای ورزش استان تلاش کردم، اما متاسفانه در چند سال اخیر، هیچ توجهی به ما نشد. البته هر وقت با ما کار داشتند، تماس گرفتند، اما بعد دیگر هیچ فردی، صدای ما را نمی‌شنید، مثلا برای بازی تیم‌ملی ایران و لبنان، می‌خواستند از تهران لیدر بیاورند، اما ما رفتیم پای کار تا لیدرهای مشهدی در ورزشگاه باشند. خدا شاهد است وقتی که بازی تمام شد، دیگر هیچ فردی به ما زنگ نزد و نگفت که این‌قدر زحمت کشیدید، بیایید هزار تومان به شما بدهیم! بعد هم اسم من برای لیدری بازی‌های تیم‌ملی در جام‌جهانی درآمد، اما چون پدرم فوت کرد، نتوانستم بروم. به دلیل حضور نداشتن تماشاگرها، همه لیدرها به مشکل خوردند و من الان با اسنپ کار می‌کنم تا چرخ زندگی‌ام بچرخد. البته برای خرید ماشین هم چند ماه پیش وام گرفتم تا بتوانم آن را بخرم. من هم شنیدم بعضی لیدرها، این روز‌ها دست‌فروشی کنند و شرایط‌شان سخت است. البته در بعضی شهرها، تیم‌ها هوای لیدرهای‌شان را دارند، اما بعضی شهرها، پشت لیدرهای‌شان را در این چند سال خالی کردند. فقط اگر می‌شود این را هم بنویسید که ما از بسکتبال استان کمال تشکر را داریم، چون حتی در زمان کرونا، هوای ما را داشت.»
منبع: روزنامه خراسان
