عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در آیین اختتامیه و تجلیل از برگزیدگان پنجمین سوگواره ملی اربعین دانشگاهیان و تجلیل از خادمین اربعین دانشگاهیان که در دانشگاه شاهد برگزار شد، ضمن بیان معنای جامعه شناختی فرهنگ، به ظرفیتهای فرهنگی اربعین و شهادت سردار سلیمانی به عنوان یک هسته معنا بخش فرهنگی پرداخت.
تعاریف فرهنگ، لایههای سطحی و لایههای عمیق فرهنگ
کلانتری گفت: تقریباً قاطبه تعاریفی که در حوزه فرهنگشناسی از فرهنگ ارائه شده، به لایههای رویین آن، رفتارها، هنجارها، نگرشها و حتی توجه داشته است. ویژگیهایی که برای فرهنگ برشمردند نادرست و ناصحیح نیست؛ اما لایه وقتی آنها را با هسته سخت فرهنگ تحلیل میکنیم، لایه رویین فرهنگ را شکل میدهند.
وی افزود: هسته سختی که در تلاطم روزگار دچار آسیب نشده و همیشه زایش و زایندگی خود را دارد. بهعنوان مثال توحید بهعنوان یک هسته سخت در فرهنگ ایران اسلامی است؛ از قبل اسلام بوده و بعد از اسلام در چارچوب معارف و آموزههای اسلام عزیز تعالی ویژهای پیدا کرده و ابعادی از آن که پیش از آن به چشم نمیآمده و صورتبندی نمیشده، آشکار و روشن شده است.
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران اظهار داشت: خیلیها هسته سخت فرهنگ جهان غرب را لوگوس، انسان یا نفسانیت نامیدند که در هر صورت جوهره وجودی انسان بوده است که علی رغم سیطره چندین قرنی مسیحیت در جهان غرب، بعد از رنسانس، دوباره آن هسته سخت جان گرفته و تجلی جدیدی پیدا کرده است؛ بهطوری که مدرنیته را با تمام شعب و شاخصههایی که دارد، تجلی همان هسته سخت فرهنگ غربی میدانند که در یونان باستان صورتبندی شده بود و در دوره جدید دوباره نمایان شده است.
وی افزود: هسته سخت فرهنگ محل زایش ارزشها، هنجارها و رفتارهایی است که در دورههای تاریخی مختلف ممکن است صورتبندی متفاوتی پیدا کند؛ اما جانسختی خاص خودش را دارد. هسته سخت محل جوشش معنا است. هستههای جوشش معنا از دل آن استخراج میشوند و جهان زندگی ما را میسازند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم گفت: در یک تعریف عمیقتر عموماً فرهنگ را معادل نظامهای معرفتی میدانند که زندگی را معنا میبخشد، جهت حرکت را مشخص میکند، رفتارها را سامان میدهد، ارزشها را سلسلهمراتب ویژهای میدهد و هنجارها را در نظام جدیدی سامان میدهد.
این جامعه شناس اضافه کرد: کار فرهنگ معنابخشی است و این معانی حاصل جوشش از آن هستههای جوشش معنا هستند که خود را متجلی میکنند. کار هستههای جوشش معنا نظمدهی و معنادهی به جهان ما است. مثل مکاتب که داعیه معنابخشی به عالم را دارند، نسبت انسان با هستی، خودش و دیگران را مشخص میکنند و ابتدا و انتهای مسیر حرکت انسانی را روشن میکنند.
معاون فرهنگی وزیر علوم با اشاره به اربعین و دیگر رویدادهای بزرگی که هستههای معنابخش هستند، گفت: وقتی این جوشش معنا اتفاق می افتد، بسیاری از مسائل که ما در صدد حل آنها بودهایم، در افق این معنای جدید منحل میشوند. انقلاب اسلامی نمونه بارز هسته معنابخش در دوره جدید بود. وقوع آن بسیاری از مسائل را حل نکرد؛ بلکه اساساً منحل کرد و از اساس آنها را رؤیتناپذیر کرد و از دستور کار خارج کرد.
وی افزود: دفاع مقدس چنین وضعیتی داشت. در دوران جنگ تحمیلی بسیاری از مسائل اساساً منحل شدند؛ دیگر وجود نداشتند. مسائلی که در هر روزه زندگی شاید محل پرسش بودند. نمونه تاریخی و مسئلهای که ما امروز درگیرش هستیم، بهعنوان مثال مسئله حجاب و عفاف و پوشش است. با انقلاب اسلامی اتفاق ویژهای افتاد، سیاستگذاری ویژهای انجام شد؛ به قول حضرت امام (ره) انقلاب اسلامی تجلی انفجار نور بود. انفجار نور به اصطلاح فلاسفه یک رتوریک نیست، یک همخوانی واژگانی نیست که کنار یکدیگر قرار گرفته باشد و معنای مهمی را ارائه میکند. معانی از دل انقلاب جوشش کرد که این معانی اساساً بسیاری از مسائل را منحل کرد. به همین خاطر بود که در همان مقطع، مسئله حجاب اساساً منحل شد.
کلانتری اظهار داشت: دفاع مقدس هم چنین وضعیتی داشت؛ محل تجلی ارزشهایی بود که اساساً بسیاری از رذایل اخلاقی را منحل کرد. نه بخشنامهای ارسال شد، نه آییننامهای تدوین شد اما هستههای جوشش معنا شکل گرفتند. نمونه دیگرش اعتکاف و نمونه متأخری که با آن سروکار داریم، اربعین و البته از آن بعدتر تشییع با شکوه حاج قاسم سلیمانی. اینها همه هستههای جوشش معنا هستند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم اظهار داشت: اگر صادقانه صحبت کنیم ما در عرصه فرهنگی این هستههای جوشش معنا را به درستی درک و از ظرفیتهای آنها استفاده نکرده ایم. فعالیت فرهنگی را به فعالیت بروکراتیک فرو کاستیم. فعالیت فرهنگی باید حوالی این هستههای معنابخش زندگی انجام شود. برای ساماندهی فضای فرهنگی کشور باید از همین هستهها مدد بگیریم.
ظرفیت عظیم اربعین برای معنا بخشی فرهنگی
کلانتری با اشاره به این که اساساً کار یک مکتب معنادهی است، گفت: ظرفیت عظیمی در آیین اربعین یا حاجقاسم سلیمانی به مثابه یک مکتب نهفته است. حاجقاسم را در این تراز میتوان بهعنوان یک مکتب معرفی کرد؛ فردی که یک معنای جدید به زندگی میدهد، صورتبندی جدید از جهان اطراف دارد، مناسبات خود را با دیگران متفاوت تعریف کرده است و حتی با غیری که بهنوعی با او بهظاهر همارزش نیست.
معاون فرهنگی وزیر علوم تاکید کرد: این هستههای معنابخش هستند که میتوانند سرلوحه فعالیتهای فرهنگی قرار گیرند و از آنها استفاده شود. البته باید اذعان کرد که متأسفانه ادبیات علوم انسانی در این زمینه ضعف جدی دارد و نتوانسته آن طور که باید صورتبندی از این ظرفیتهای عظیم دقیقی انجام دهد. عمدهاش هم به این دلیل است که آبشخور این علوم بهنوعی تمدن غرب و اومانیستی است که از آن یاد کردم. طبیعتاً این علوم انسانی و اجتماعی با این مختصات نمیتواند بهخوبی فضای معنایی جدید را ادراک کند و از ظرفیتهای آن استفاده کند. بر ما است که در حوزه علوم انسانی و اجتماعی تتبعات و تحولات بیشتری را برای رسیدن به افقی که این واقعیتهای پیچیده را ادراک کند، تمنا کنیم و در سطح سیاستگذاری و برنامهریزی تمام برنامهها و سیاستهای خود را اطراف هستههای معنابخش ریشهدار در بوم خود تدارک ببینیم؛ که برای فضای فرهنگی کشور بیشتر بشود از این ظرفیتها استفاده کرد.