نشست «آسیبها و فرصتهای حضور کودکان و نوجوانان در فضای مجازی»، روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ و به صورت مجازی برگزار شد
محمد لسانی، کارشناس رسانه با بیان اینکه فضاهای مجازی و رسانهها، هویت افراد را تشکیل میدهند گفت: نسل پدربزرگهای من و همدورهایهایم، نسل ارتباط رو در رو بود. پدران ما بیشتر با کامپیوتر ارتباط داشتند و همنسلهای من تا اندازهای با دنیای مجازی مرتبط بودند، اما نسل بعد که همان نسل هزاره با نسل ضد است با زندگی در فضای مجازی مانوس است و اصلا با گوشی هوشمند به دنیا آمده؛ اابته که این طبقهبندی نسلی به امریکاییها تعلق دارد و در بعضی موارد با ما هماهنگی ندارد، اما به هرحال باید دستهبندیای وجود داشته باشد.
به گفته این کارشناس فضای مجازی، بسیاری از ویژگیهای این فضا، مثل جستوجو و کنکاش و اطلاعرسانی خوب است. اما نکات منفی هم در این ارتباط وجود دارد. برای مثال نسل جدید از قضاوتشدن و نقد بیرحمانه میترسند. از سوی دیگر افراد در این فضا ممکن است به، سمت ارتباطات غیررسمی بروند و با هویت جعلی، دست به کارهایی بزنند که مشکلساز باشد.
لسانی به تغییر الگوی فراغت با وجود رسانه اشاره و بیان کرد: برای مثال، امروز، چیزی به اسم کوچه و محله، دیگر معنا ندارد. روزگاری ما چند محیط مختلف برای بازی و باهم بودن داشتیم: خانه، حیاط، کوچه و شهر؛ امروز در عمل حیاط و محله از بین رفته و فقط خانه و اماکن شهری باقی مانده به همینخاطر بچهها زمان زیادی را در فضایی تازه به نام فضای مجازی میگذرانند و این رسالت پدر و مادرها را سختتر و سنگینتر کرده است.
به گفته وی، امروز پدر و مادرها باید سواد رسانهای را بیاموزند و اجازه ندهند بچهها در فضای مجازی غوطهور شوند یا از دوستان خود فاصله بگیرند و پنهانی آنلاین شوند و به جای بازی کردن و زمان گذراندن با دوستان خود، زمان زیادی را در دنیای غیرواقعی خود بگذرانند. به عبارتی پدر و مادرها باید به بچههای خود، آنقدر دوست و نزدیک باشند و محیط امن و گرمی را برایشان پدید آورند که آنها بودن با خانواده و دوستان خود را به هیچ چیز دیگری ترجیح ندهند.
لسانی با اشاره به اینکه پدر و مادرها باید رویکردهای آموزش سنتی را کنار بگذارند گفت: هنوز هم خانوادهها تصور میکنند تربیت فرزند یعنی امر و نهی کردن؛ هیچکدام از بچهها در دنیای امروز، چنین چیزی را نمیپذیرند. ما باید ذائقهسازی کنیم. از سوی دیگر به دنبال خلق نوستالژی مشترک با بچههامان باشیم. برای مثال خود من با دخترم، «زیزیگولو» میبینم. بچههای ما باید بتوانند با پدر و مادر خود ارتباط برقرار کنند.
به گفته این کارشناس رسانه، کسی مخالف آموزش مجازی نیست، اما کجای جهان آموزش مجازی را سوار بر یک پیامرسان مثل «شاد» میکنند؟ مگر پیامرسان که امکان کنترل محتوا در آن وجود ندارد باید بستر آموزش شود؟
لسانی به اینکه بچهها مالکیت را دوست دارند، اشاره و بیان کرد: ما ابتدا باید ریل بگذاریم بعد به کنترل آن بپردازیم. ابتدا باید برای بچههامان، نرم و مهربانه توضیح دهیم این لپتاپ، متعلق به کل خانواده است. به عبارتی مالکیت بر اشیا را باید جدی بگیریم، چون همه کودکان و نوجوانان، مالکیت را دوست دارند. از طرف دیگر باید شرط مکانی و زمانی بگذاریم که چه وقت و کجا قرار است از مشترکات (مثل همان لپتاپ) استفاده کنیم.
به گفته این کارشناس رسانه، بچهها باید نظارتپذیر باشند نه نظارتگریز، چون این مساله، بچهها را به لایهای میبرد که دست پدر و مادرها به آنها نمیرسد در صورتیکه دیوار دور کودکان باید شیشهای و استفاده آنها از فضای مجازی تا ۱۳، ۱۴ سالگی باید مشروط باشد وگرنه پدر و مادرها نمیتوانند فرزندان خود را رها و با رسیدن به نوجوانی، آنها را محدود کنند.
لسانی، آموزش به پدر و مادرها را ضروری دانست و افزود: چهطور پدر و مادرها در آمریکا که مهد فناوری است با رسانه آشنا هستند و حضور فرزندان خود در فضای مجازی را کنترل میکنند، اما تصور ما در ایران این است که نباید حریم شخصی کودکان خود را نادیده بگیریم؟ در همهجای دنیا خانوادهها بر حضور بچههای خود در شبکههای اجتماعی نظارت دارند و لازمه این نظارت، اگاهی و افزایش سواد رسانهای خود پدر و مادرها، ارتباط دوستانه و تعامل برقرار کردن با بچههاست.
به گفته این کارشناس فضای مجازی ما باید از رسانه، درست استفاده کنیم. طبیعی است که این فضا، نکتههای مثبت و منفی بسیاری را دربرمیگیرد و ما باید نگاه واقعبینانه، نه خوشبینانه و نه بدبینانه، به این دنیا داشته باشیم. به عبارتی باید فرصتها و تهدیدها را با هم ببینیم؛ نه فرزندان خود را از ترس، قرنطینه کنیم نه هیچ نظارت و کنترلی روی آنها نداشته باشیم.
لسانی با اشاره به اینکه رسانه خنثی وجود ندارد گفت: رسانه، دارای ارزش است و هرچه رسانه تولید کند، پیامی را به مخاطب میرساند؛ پس نمیتوان نسبت به این جهان، بیتفاوت بود. از، سوی دیگر یکی از مواردی که در دنیای امروز باید به آن توجه شود، اعتیاد به اینترنت است.
به گفته او در کشورهایی، چون کره جنوبی که سرعت اینترنت بسیار بالاست، مراکز ترک اعتیاد به اینترنت وجود دارد. در ایران هم مدارسی هستند که بچهها را با طبیعت آشنا میکنند، اما در کشور ما سواد رسانهای معنا ندارد و از آن حمایت هم نمیشود. برای مثال در کشوری، چون آمریکا، کتابی منتشر و در آن به ۳۶۵ فعالیت و بازی جایگزین برای گوشیهای هوشمند و تلویزیون معرفی شده است. ما فقط نگران اعتیاد بچههای خود به اینترنت هستیم، اما در عمل، کاری نمیکنیم. من نمیگویم والدین نگران فرزندان خود نباشند، اما ناظر هم باشند و تلاش کنند با بچههای خود دوستی کنند و فضای امن و صمیمانهای را برای آنها پدید آورند.
لسانی با اشاره به اینکه خانوادهها باید یک «جام» برای خود بگذارند گفت: «ج» یعنی جایگزینها را تقویت کنید. مثلا با بچههای خود بازی کنید. «ا» یعنی پدر و مادر، الگوی فرزندان خود هستند و «م» به معنی مدیریت زمان و مکان و ابزار است. ما باید بر حضور بچههامان در فضای مجازی نظارت داشته باشیم و علامتهای هشداردهنده مثل پرخاشگری، انزواطلبی و پناه بردن فرزندان خود به فضای مجازی را دریابیم.
این نشستها از سوی ادارهکل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با هدف ارتقای سطح علمی علاقهمندان به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود.