در این دوره از جشنواره بین المللی فیلم فجر، سهم کارگردانان جوان و تعداد فیلمهای آنان در جشنواره چهل و یکم، افزایش چشمگیری داشته است. این حضور پررنگ، در جهت عدالتگرایی، تعریف فرصتهای برابر برای همه اعضای سینما و فیلمسازان و گامی در جهت حذف انحصار چندین ساله تعداد معدودی از کارگردانان است. البته این سیاست تازه اتخاذ شده، مشکلات و کاستیهایی نیز دارد که کارشناسان در نظر گرفتن و رفع این مشکلات را لازمه ادامه راه و داشتن سینمایی پربار و جوان در هوایی تازه میدانند. در این زمینه با چندتن از کارشناسان سینما به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید:
اتفاقی مبارک
ناصر شفق تهیهکننده سینما حضور پررنگتر کارگردانان جوان در این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم فجر را به فال نیک گرفته و افزود: میدان دادن به جوانان به دلیل اینکه خلاقیت و ذهن آماده و تازهای دارند، اتفاقی مبارک و خوب است. چرا که در عرصه هنر، بالندگی در دوران جوانی اتفاق افتاده و کارهای اولین هنرمندان از خلوص بیشتری برخوردار است و به نوعی هر چه از دل برآید، بر دل نشیند.
وی اظهار داشت: معمولا اولین فیلمهای فیلمسازان بزرگ جزو نابترین کارهایشان است و میتوان امضای شخصی آنها را پای این کارها احساس کرد. به همین دلیل میدان دادن به جوانها نه تنها خوب است بلکه لازم است منتها در کنار آن نباید از سایر بدنه سینما غافل بود چرا که بدنه سینما، اقتصاد سینما را رونق میبخشد و در حقیقت لوکوموتیو قطار سینما، این نامهای درخشانی است که طی سالها بر ضمیر مخاطبان نقش بسته است.
شفق با اشاره به وظیفه دولت که خارج از وظایف و محدوده یک وزارتخانه و ارگان تعریف میشود، تاکید کرد: سینما امری اجتماعی همانند محیط زیست و تامین آب برای عموم است. حیات اجتماعی یک جامعه برای بهتر زیستن نیازمند سینما است به همین دلیل توجه به سینما امری بین سازمانی است.
افزایش سالنهای سینما
این تهیهکننده سینما افزود: دولت باید ساخت سالنهای سینما را تسریع بخشد و کمبودهای آن را نیز برطرف کند. نگاه عمیقتر به این مساله مبیّن این نکته است که زمانی حضور جوانان در سینمای ایران میتوان درخشان بوده و حرفشان به گوش مخاطبان بیشتری برسد، که به تعداد کافی سینما داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه، برای جمعیت فعلی کشور، نزدیک به 7 تا 8 هزار سالن سینما نیاز داریم، گفت: وقتی این تعداد سالن را داشته باشید با اطمینان میتوان گفت جوانان گامهای بلندی در عالم سینما، هنر، تصویر، صدا، ادبیات و عکس برخواهند داشت. 7 هنر پیچیده در سینما است که ممکن است به مدد تکنولوژی، زایشهای دیگری نیز داشته باشند و هنرهای دیگری مرتبط به این هفت هنر به وجود آید که با توجه صاحبان اندیشه و خرد به این زایشهای جدید ،می توان آن را به هنرهای هفتگانه اضافه کنند.
سینما بیرحم است
شفق درباره توجه به جوانان در راستای حذف انحصار، عدالتگرایی و ایجاد فرصتهای برابر برای تمامی اعضای سینما، معتقد است: پاسخ به این سوال به کمی صراحت نیاز دارد. عدالتگرایی و فرصتهای برابر در سینما بیشتر تنه به تنه شعار میزند. سینما، عدالت و فرصتهای برابر شغلی نمیشناسد بلکه رود خروشان و اقیانوس پرتلاطمی است که ورود به آن مرد میخواهد تا از جگر پلنگ روزیاش را به دست بیاورد. به همین خاطر میگویند سینما بیرحم است. اگر لحظهای درنگ و ایستایی داشته باشید هر قدر نام بزرگی داشته باشید نمیتوانید همتوان با پیشرفتهای این عرصه پیش بروید.
وی عنوان کرد: در عصری که چرخش اطلاعات به روز است و اطلاعات مانا در آنی به آنی قابل جستجو است نمیتوان باقی ماند مگر آینده را با چشم مکاشفه بتوان دید. ایجاد فرصتهای برابر در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست چون سینما یک هنر بسیار رنگین و اقتصادی است و هر اشتباهی برابر با هدر دادن بودجه است. آزمون و خطا، هنر و تجربه در دنیای کوچکتر شکل میگیرد و آن هم به عدالت و فرصت برابر در نمایش فیلم و سالنهای سینما برمیگردد. هر قدر سالنها افزایش پیدا کند و بیشتر نگاه حمایتی بر سینما حاکم شود بیشتر میتوان از بروز استعدادهای نوشکفته و جوان در عرصههای جدید حرف زد.
این تهیهکننده سینما اعتقاد دارد: اگر 100 فیلم در سال تولید شود برای دهها هنرمند که میتوانند این بروز و ظهور را داشته باشند جز مخاطرات فرهنگی چیزی دستگیرشان نخواهد شد مهمتر اینکه شاید آفتهایی هم برای تنازع بقا به وجود بیاورد. زمانی اتفاق میافتد که تمام بسترهای لازم برای تعالی و پیشرفت هنر فراهم باشد. سینما زمانی رشد میکند که به موازات آن موسیقی، تئاتر، ادبیات، داستان، نقاشی و رمانهای قابل اقتباس و حتی توجه به هنر و هنرمند رشد کند.
توجه به معیشت هنرمند
وی ادامه داد: زمانی که هنرمندان در معیشت اولیه خود درماندهاند ولی عزت نفسشان را حفظ میکنند، نمیتوان به اهداف مد نظر فکر کرد و تنها سرمایهگذاریهای اندک را هم متوقف خواهد کرد. بودجه هنر ما در 1402 کافی نیست و حداقل باید هزار برابر شود تا شاهد جرقهها و روند تکاملی در عرصه فرهنگ و هنر داشته باشیم. امیدواریم سیاستمداران این عرصه و مقسّمهای بودجه و منابع، بدانند که فرهنگ و عرصههای وابسته به آن نیازمند توجه ویژه به هنرمندان است تا هنرمند در معیشت خود دچار مشکل نشود.
کارنامه یکساله
هوشنگ توکلی بازیگر و کارگردان باتجربه سینما نیز در اینباره گفت: دوره قبلی جشنواره، کارنامه مدیریت قبلی سازمان سینمایی را قضاوت کرد و این دوره کارنامه مدیران جدید سازمان سینمایی را ارزیابی میکند و نشاندهنده سیاستهای اتخاذی و عملکرد آن در یک سال گذشته است.
توکلی بررسی سیاستهای جدید حوزه سینما را از سوی تیم مشاوره و ممیّزها و کارشناسان مورد وثوق آنها را منوط به اتمام جشنواره چهل و یکم دانسته و عنوان کرد: بعد از اتمام کار جشنواره، نتیجه را میبینیم تا بتوانیم نمره واقعیتری به عملکرد دوستان بدهیم. هرگونه حرف زدن در این باره و در این زمان، قضاوتی نیمه کاره خواهد بود.
این بازیگر با بیان اینکه سالهاست سینماجوانگرایی را تجربه میکند و این جوانان به مرور جذب بدنه سینما میشوند، اظهار کرد: آنها یکشبه قهرمان نمیشوند و در کارهای بعدی نیز میتوانند موفقیتهای بیشتری را به دست آورند. حوزه فرهنگ حوزه بسیار حساسی است و هر تصمیمی در آن باید با دقت اتخاذ و تبعات آن به درستی ارزیابی شود. در حال حاضر سینماگران با تجربه ما عمدتا از دهه 60 کارشان را شروع کردهاند و این مربوط به قبل از انقلاب نیست. از این رو با هوش و ذکاوتی که از وزیر ارشاد و مدیریت سازمان سینمایی سراغ داریم معتقدم باید دستشان را برای تصمیمگیری باز بگذاریم تا بتوانند بحرانهای پیش آمده را مدیریت کنند و حداقل اینکه به آنها مشاورههای آگاهتری داده شود.
وی درمورد فیلمهای این دوره از جشنواره فیلم فجر نیز گفت: به زعم من تا اینجای کار فیلمهای جشنواره آثار خوبی هستند و نشان دادند سینماگران متبحّر و ماهری به ویژه در حوزه نورپردازی، طراحی صحنه و فیلمبرداری هستند و مهارتهای تکنیکی خوبی دارند اما باید با دید کلانتری به آن نگاه شود. آنها به تنهایی نمیتوانند سرنوشت آینده این سینما را رقم بزنند. هنر تجربهای است که به تجربه گذشتگان وابسته است.
از تصمیم تا اجرا
یاسمین نصرتی نویسنده و کارگردان نیز میدان دادن به جوانان را برای رشد و اعتلای سینما امری لازم دانسته و گفت: برای حصول به این نتیجه باید از عملکرد بدنه اجرایی سینما که شامل موسسات ،صنوف و فعالان سینماست، نیز مطمئن شد چرا که گاه سیاستهایی اتخاذ میشود اما در اجرا ممکن است گاهی ضعیف شود.
وی با بیان اینکه دلسردی بزرگترین آفت فیلمسازان است، افزود: هنوز موانع جدی در سر راه فیلمسازان خانم وجود دارد و القای این حس که یک خانم نمیتواند فیلم خوبی بسازد موجب دلسردی فیلمسازان خانم میشود. در حالی که دنیای ذهنی یک فیلمساز خانم متفاوت است و حداقل میتواند مخاطبانی به گستردگی نیمی از جامعه داشته باشد.
این کارگردان زن در ادامه با بیان اینکه دغدغه عدالت گراییبه درستی در این دوره از سیاستگذاری ها دنبال میشود، اظهار کرد: ایجاد فرصت برابر برای نویسندگان و کارگردانان زن در مقابل مردان، یکی دیگر از اشکال عدالتگرایی و تعریف فرصتهای برابر است که مدیران سینما باید به آن اهتمام جدی بورزند. پیشنهاد من این است که در هر دورهای که در شورای های تصمیم گیری ساخت و نمایش، نمایندگان سلایق مختلف حضور داشته باشند.