خرس و پلنگ فرقی ندارد؛ هرجا که صحبت از هنر غربی باشد، پای سیاست هم به میان کشیده میشود. درست مثل جوایز هنری آنطرف آب که به جای توجه به هنر واقعی، دنبال حمایت از برخی افرادی است که مواضعشان در اغتشاشات اخیر بهوضوح مشخص شده است.
بیشتربخوانید
چه زمانی که پای همسر رئیسجمهوری آمریکا در یک جایزه باسابقه مطرح میشود و چه زمانی که نام ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در لیست داوران و عوامل یک جشنواره به چشم میخورد، همه حکایت از تلاشی است که کشورهای غربی برای خاموش کردن صدای رسانهای و هنری ایران دارند. حالا به نظر میرسد که پای این تفکر دوباره به جشنواره فیلم برلین کشیده شده تا از حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در این جشنواره ممانعت شود. مسألهای که پیش از این و در سالهای قبل هم به شکل دیگری تکرار شده بود. در این گزارش نگاهی به جزئیات برگزاری این جشنواره و سابقه آن داشتهایم که در ذیل میخوانید.
به گزارش جامجم، هفتاد و سومین جشنواره فیلم برلین در شرایطی برگزار میشود که هیات برگزاری این جشنواره این بار دست به یک اقدام عجیب زده و از صدور مجوز برای حضور همکاران صداوسیما در این بازار جلوگیری کرده است. هرچند که ناگفته پیداست پشت پرده این تصمیمها چیست و به کجا میرسد، اما نکته مهم این است که هیات داوران و عوامل برگزاری جشنواره، خود عاملی برای مشخص کردن و کنترل افراد حاضر هستند. چیزی که بر خلاف روح آزاد هنر، حالا به ابزاری برای کنترل آن و تبدیلش به یک عنصر سیاسی شده است. کافی است نگاهی به هیات داوران این دوره جشنواره فیلم برلین بیاندازیم تا مشخص شود ردپای چه کسانی این بار به یک جشنواره دیگر رسیده و تلاش کردهاند پای رسانهملی را هم از آن کوتاه کنند.
اعتراض رسانهملی
در همین میان، ادارهکل تامین و رسانه بینالملل سیما به ممنوعیت حضور نمایندگان ایران و صداوسیما اعتراض کرده و نامهای خطاب به این جشنواره نوشته است. ادارهکل تامین و رسانه بینالملل صداوسیما به رویکرد «سیاستزده و کوتهنظرانه» مسئولان برگزاری بازار فیلم اروپایی برلین (EFM) که همزمان با جشنواره فیلم برلین برگزار میشود، به صورت رسمی اعتراض کرده است.
ادارهکل تامین و رسانه بینالملل صداوسیما در نامهای رسمی در پاسخ به اقدام مسئولان این بازار و جشنواره در جلوگیری از صدور مجوز برای حضور همکاران صداوسیما در این بازار، «این تصمیم سیاسی» را که «در تضاد با ماهیت فرهنگی این رویداد است» محکوم و تصریح کرده است: «در سالهای اخیر انتخاب و اعطای جوایز برلیناله صرفا با هدف سیاسی و نه هنری صورت گرفته... برای همین، ادارهکل تامین صداوسیما هیچگاه علاقهای یا مشارکتی در جشنواره برلیناله نداشته است. اکنون به نظر میرسد مسئولان جشنواره پا را فراتر گذاشتهاند و این رویکرد کوتهفکرانه و سیاستزده به هنر، در حال تسری به بازار هم هست.»
در این نامه، با بیان اینکه چنین اقدامی یادآور سیاست شکستخورده «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است، تصریح شده است: «شرمآور است که نهادی باقدمت، اکنون در تله گزارشهای رسانهای یکسویه علیه ایران افتاده و بر مبنای اخبار جعلی تصمیم اشتباهی گرفته است.» در این نامه در همین حال ابراز امیدواری شده است که بهزودی با حاکم شدن «منطق» بر منظومه فکری تصمیمگیرندگان این بازار، این اشتباه جبران شود و «این رویکرد سیاستزده کوتهنظرانه بهزودی رخت بربندد». بازار فیلم اروپایی برلینیکی از بازارهای مهم اروپایی در این حوزه محسوب میشود که هدف آن تجارت فیلم محتوای صوتی و تصویری تعریف شده است؛ اما به این دلیل که مسئولان جشنواره برلین، همزمان مسئولیت صدور مجوزها برای حضور در آن را نیز به عهده گرفتهاند، این دوره در امور معمول تجاری اختلال ایجاد کردهاند.
سابقه برلیناله
اما بد نیست به سابقه برگزاری این جشنواره هم نگاهی بیندازیم. جشنواره بینالمللی فیلم برلین یا برلیناله یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی در جهان است که هرساله در ماه فوریه به مدت ۱۰ روز در برلین آلمان برگزار میشود. جشنواره فیلم برلین در کنار جشنواره فیلم ونیز و جشنواره فیلم کن، مهمترین رویداد سینمایی اروپا بهشمار میرود که هرساله جایزه خرس طلایی و خرس نقرهای را بهبرگزیدگان بخش اصلی اهدا میکند.
خرس بهعنوان نمادی از شهر برلین شناخته میشود. هرساله تقریبا ۴۰۰ فیلم در بخشهای مختلف برلیناله به نمایش درمیآید. نکته مهم اینجاست که بازار فیلم اروپا هم هر ساله و همزمان با برگزاری این جشنواره، محلی برای تجمع مهمترین تهیهکنندگان، خریداران، سرمایهگذاران و نمایندگیهای خرید و پخش فیلم میشود. براساس آمارهای سال ۲۰۱۱ میلادی در این بازار ۴۰۰ کمپانی و ۱۵۳۲خریدار حضور داشتند.
با علم به این نکته، باید گفت اقدام اخیر این جشنواره، بهانهای برای کوتاه کردن کامل دست ایران از بازارهای جهانی است. ذکر این نکته هم قابل توجه است که وضعیت صنعت سرگرمی به واسطه غالب شدن فیلمهای هالیوودی به سمت و سویی رفته که برخی کارشناسان فرهنگی نسبت به تاثیرگذاری طولانیمدت آن هشدار دادهاند. در چنین شرایطی، بستن دست ایران و سیاسی کردن چنین جشنوارهای، نتیجهای جز یکسو شدن صدای این جشنواره قدیمی ندارد.
فجر یا برلین؟
این محدود کردن صدای رسانه و نمایندگان ایران در شرایطی است که کمتر از یک هفته قبل، جشنواره بینالمللی فیلم فجر به کار خود پایان داد که امسال بسیاری تلاش کردند فشار خود را از آن طرف مرزها بر این جشنواره وارد کنند. فشاری که در نهایت با صحبت دبیر جشنواره درخصوص برقراری دموکراسی برای حضور داشتن یا نداشتن در جشنواره امسال به سمت دیگری رفت و تلاش آنطرفیها در نطفه خاموش شد. با این حال، به نظر میرسد کشورهایی که خود مدعی آزادی بیان هستند، تلاش میکنند تیر دیگری را بعد از جشنواره فجر به سمت ایران روانه کنند تا آنچه در فجر تهران به آن نرسیدند، این بار در برلین و با خرس نقرهای جبران شود. البته ممانعت از حضور نمایندگان صداوسیما چیز تازهای نیست، چراکه پیش از این هم سابقه تحریم برخی چهرههای صداوسیما و قطع دسترسی به شبکههایی مثل پرستیوی برای مخاطبان انگلیسی زبان اتفاق افتاده بود. اتفاقی که درست از جانب همانهایی انجام میشود که داعیه دموکراسی غربی و آزادی بیان را دارند. جشنواره فیلم برلین تنها یکی از این تلاشهای مخالفان رسانهای ایران است تا مثل همیشه تلاش کنند صدای محتوا و فرهنگ ایران به گوش کسی نرسد. تلاشی که به طور واضح تا الان بینتیجه مانده است.
اگر نگاهی هرچند کوتاه هم به جشنوارههای سینمایی جهان داشته باشیم، بدون تردید متوجه خواهیم شد هر یک از این جشنوارهها که برگزار میشوند در کنار فعالیتهای هنری خود رویکرد سیاسی هم دارند و اگر کسی این اتفاق را تکذیب کند یا سینما را نمیشناسد یا اهداف جشنوارهها را نمیداند. ما نباید فراموش کنیم که سیاستمداران ترجیح میدهند به هر نحو از دیگران از جمله هنرمندان بهرهکشی کنند و شاید برای همین است که در برخی مقاطع فیلمهایی ضعیف را که در آنها سیاهی در مورد کشورمان دیده میشود به نام سینمای ایران در جشنوارههای خود نمایش داده و آنها را مهم، پررنگ و تأثیرگذار جلوه میدهند؛ بنابراین هر فردی که به این جشنوارهها نگاهی اجمالی هم داشته باشد، متوجه همه این نکات خواهد شد. تازهترین اتفاقی که در این زمینه رخ داده مربوط به جشنواره برلیناله است. این جشنواره مجوز برای حضور همکاران صداوسیما در بازار فیلمش را نداده است. البته اگر این اتفاق رخ میداد جای تعجب داشت، زیرا در چند ماه اخیر شاهد موضعگیریهای شدید رسانهها و جشنوارههای خارجی نسبت به ایران هستیم و این اتفاق اخیر هم نشان میدهد که باز در یک تصمیم سیاسی قرار گرفتهایم، حتی به نظر میرسد مسئولان جشنواره پا را فراتر گذاشتهاند و رویکرد کوتهفکرانه و سیاستزده به هنر را به بازار فیلم تسری میدهند.
البته باید قبول کرد که سیاست دنبال قدرت و سیاستمدار صاحب قدرت است و یکی از ابزارهایی که قدرت او را میتواند بیشتر کند، سینماست. از این رو صاحبان قدرت به سمت سینما آمدهند تا تأثیرگذاریشان بیشتر شود؛ بنابراین هنرمندانی که خود را در این فضا قرار میدهند، دنبال یکسری امتیازات ویژه هستند که شاید بخشی از آن مربوط به مسائل مالی پشت پرده باشد. جالب این که برخی از این هنرمندان در کلام خود شعار میدهند که نباید سیاسی باشیم، اما در خفا عملا تن به سیاسی شدن میدهند. این موضوع را با بررسی روند برگزاری جشنوارههای معتبر دنیا طی ادوار گذشته بهسادگی میتوان دید و در واقع اصلا چیز پنهانی نیست که برخی آن را تکذیب میکنند.
اگر نگاهی به فیلمهای ایرانی حاضر در هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که فیلم «خرس نیست» اثر سینمایی جعفر پناهی واقعا به لحاظ هنری اثری نبود که بتواند در بخش مسابقه جشنواره معتبر ونیز حضور داشته باشد، اما همین حضور تاییدی بر سیاسی بودن جشنواره است.
«خرس نیست» به لحاظ هنری باری نداشت و صرفا با تاکید بر برخی کلیشهها مثل دانشجوی اخراجی و فرار دختر ایرانی سعی در نشان دادن ایرانی سراسر فلاکت بار دارد. البته از این دست آثار که جامعه ایران را به بدترین شکل ممکن نشان میدهد در جشنوارههای خارجی شاهدیم و اینکه هر بار شاهد این موضوع هم هستیم که جوایز شامل حالشان میشود؛ بنابراین جشنوارههایی از این دست فقط بهدنبال سیاست هستند و همین موضوع باعث شد هنر در چنین جشنوارههایی رنگ و بویی نداشته باشد و فاصلههای زیادی را میان حرف تا عمل شاهد باشیم.
منبع: روزنامه جام جم