برخی از لیدرهای ضدانقلاب برای زنده نشان دادن پیکر بیجان جنبش اعتراضی که از شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد، دهم فوریه در دانشگاه جرج تاون گرد هم آمدند و بعد از این گردهمایی نیز تجمعی در شهر لس انجلس انجام شد. حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد، گلشیفته فراهانی، علی کریمی و عبدالله مهتدی سخنرانان گردهمایی ضدانقلاب در دانشگاه جرج تاوان واشنگتن بودند. در سایت «موسسه زنان، صلح و امنیت دانشگاه جورج تاون» ادعا شد که این ۸ نفر «از چهرههای کلیدی و مطرح جنبش دموکراسیخواهی ایرانیان» هستند که قرار است در یک نشست حاضر شوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاههای مشترکشان درباره آینده ایران و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند. دیدگاههایی که بعضا تناقضهای اساسی باهم دارند.
به طور مثال رضا پهلوی در گفتوگویی با شبکه «منوتو»، «حقوق بشر»، «دموکراسی» و «تمامیت ارضی» ایران را بهعنوان محورهای ائتلاف و نزدیکی میان خود با گروهها و شخصیتهای اپوزیسیون ایرانی دانسته است. جدا از اینکه رضا پهلوی، فرزند و نوه دو دیکتاتور کودتاچی است و با این سابقه، پذیرش نسبت او با حقوق بشر و دموکراسی باورپذیر نیست، اما در همین موضوعات ادعایی، جمع وی با عبدالله مهتدی، جمع نقیضین است. مهتدی دبیرکل حزب تروریستی کومله است که از هواداران همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق بود. با جدایی اقلیم از عراق، زمینه برای جدایی سایر مناطق کردی از ایران، ترکیه و سوریه فراهم میشد. سایر افراد نیز چندان با یکدیگر همراه و همنظر نیستند. بهعنوان نمونه حامد اسماعیلیون چندان با رضا پهلوی همراه و همخوان نیست و آنگونه که خودش گفته ناچار است برای مقابله با جمهوریاسلامی «بر سر حداقلها» توافق کند.
سخنرانان این نشست هیچ کدام دارای وزن و اثر اجتماعی چه در اپوزیسیون و چه در داخل ایران نیستند. در غرب نیز مقامات کشورهای غربی آنها را چندان مهره موثری تلقی نمیکنند. این البته برای شرایط عادی است. در شرایط آشوب، اوضاع متفاوت میشود و کار تا جایی بالا میگیرد که مسیح علینژاد و بازیگران بیوزنتر از او هم میتوانند در کاخ الیزه با امانوئل مکرون دیدار کنند. بااینحال، اما طراحان برنامه، ظاهرا عامل اصلی را به میدان نفرستادهاند؛ عاملی که برای همین هدف سالها قبل نامش را از لیست گروههای تروریستی خارج کردند، منابع مالی قابل توجهی به آن تزریق کردند و به نفوذش در بین مقامات غربی کمک کردند. برخلاف این ۸ نفر، گروهک تروریستی منافقین، در اروپا با پولپاشی توانسته گروهی موسوم به «دوستان ایران آزاد» را در پارلمان اروپا و پارلمان برخی کشورهای اروپایی ایجاد کند. این گروهک دارای ارتباط ویژه با سناتورهای آمریکایی و مقامات جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا است. با این وجود، طراحان این نمایش، ترجیح دادهاند به عامل اصلی تریبون ندهند. منافقین در این اجلاس حضور نداشتند، اما هر آنچه آنها مطالبه کردهاند را اسماعیلیون، علینژاد، مهتدی و دیگران بیان کردند. دراین بین، بیش از سایر افراد، اسماعیلیون بیشترین نقاط اشتراک با گروهک منافقین را دارد. او عملا مسائلی را طرح و دنبال میکند که سالها قبل از سوی منافقین طرح شده است. برای غرب این نمایش بدون منافقین، یک تیر و دو هدف است، هم مطالبات منافقین طرح میشود و هم از واریز ظرفیت منفی این جماعت به پای اعضای این نشست، جلوگیری میکند.
این گردهمایی در اولین قدم خود برای اقدام علیه جمهوری اسلامی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، تجمعی در شهر لس آنجلس آمریکا برپا کردند که به گفته شبکه خبری abc news، حدودا ۳۰۰۰ نفر در این تجمع شرکت کردهاند. این در حالی است که طبق سرشماری سال ۲۰۲۰ در آمریکا حدود ۳۰۰ هزار ایرانی در ایالت کالیفرنیا زندگی میکنند که از این تعداد بیش از ۱۰۰ هزار نفرشان در شهر لس آنجلس حضور دارند. این یعنی لیدرهای اپوزیسیون، کمتر از ۳ درصد از ایرانیهایی که فقط مقیم شهر لس آنجلس هستند را دور هم جمع کردهاند. این شکست بزرگ احتمالا به خاطر غایبان بزرگی است که بودنشان در جمع لیدرهای اپوزیسیون بسیار به چشم میخورد. شاید اگر این افراد را هم به گردهمایی جرج تاون دعوت کرده بودند، روز تجمع، به جای ۳۰۰۰ نفر، ۳۰۰۳ نفر در تجمع شرکت کرده بودند! اما این غایبان چه کسانی هستند؟!
امیرعباس فخرآور
او شاید بزرگترین غایب نشست باشد. فخرآور که نخستین روزهای سال ۱۴۰۰ به جهت نگرانی از خطر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، «مجبور» به اعلام پادشاهی شد، حداقل برای دقایقی میبایست در این نشست سخنرانی میکرد. هرچند فخرآور پادشاهی خود را در مراسمی غیررسمی در حین یک پیام تصویری با لباس خانگی اعلام کرد، اما فخرآور میگوید رضاخان دایی پدربزرگ وی بوده و به همین دلیل با خاندان پهلوی ارتباط دارد. او همچنین ارتباطات عمیقی با حزب جمهوریخواه دارد. برگزارکنندگان پادشاه فخرآور را حذف کردهاند و مدعی شاهزادگی را در نشست جای دادهاند.
سام رجبی
اگر علی کریمی ورزشکار است، سام رجبی نیز ورزشکار است. اگر علی کریمی به تازگی به مبارزه علیه جمهوری اسلامی پرداخته، سام رجبی سالهاست که با آن استایل خاص علیه ایران داد و فریاد کرده است. از هر سمتی که به این نشست بنگریم، جای او خالی است. حتی اگر از علی کریمی هم چشمپوشی کنیم، او چیزی کمتر از مصی علینژاد نیست. علینژاد کمپین دارد، سام هم دارد. اتفاقا کمپین «ایجاد شرمساری» سام را مصی هم تبلیغ کرده است. او حتی وظیفه ایجاد شور در سخنرانیهای علینژاد را هم برعهده داشته است. رجبی اخیرا وارد حوزه تحلیل سیاسی نیز شده است.
حمید فرخنژاد
فرخنژاد مرد شماره یک مبارزه با جمهوری اسلامی است. شاید در بین غایبان هیچیک اندازه او هزینه این مبارزه را نداده است. او با وجود اینکه زیر ماهیانه ۱۰ هزار دلاری که برای فرزندش به آمریکا میفرستاد، زائیده بود، سالها در ایران ماند و مبارزه کرد. آخرین مبارزه او، به آذرماه بازمیگردد که پس از آنکه قسط یک فیلم تمامشده و پیشقسط فیلمی آغازنشده را گرفت، از کشور خارج شد. فرخنژاد در مصاحبه با شبکه «ایران اینترنشنال»، در خارج از ایران فهمید که اشتباه کرده که عمروعاص را فرد بدی میدانسته.
شهناز تهرانی
فحشها را شهناز تهرانی میخرد، اما سخنرانان کسان دیگری هستند. شهناز تهرانی در ابعاد مختلفی سابقهدار است. او که در بیش از ۱۰۰ فیلم و تئاتر بازی کرده، پس از انقلاب تشکیل گروه دزدی و سرقت مسلحانه را در کارنامه دارد. شهناز در آمریکا، امارات، ترکیه، گرجستان و رژیمصهیونیستی زندگی کرده و دستکم به مدت یک دهه در یک رادیوی فارسیزبان متعلق به رژیمصهیونیستی فعالیت کرده است. با این سابقه او یک مبارز خستگیناپذیر است و جای خالیاش بهعنوان سخنران در نشست حس میشود. شاید با دلجویی رضا پهلوی این مشکل حل شود.
سیدمحمد حسینی
سیدمحمد حسینی طناز سابق صدا و سیما، از السابقون مبارزه علیه جمهوریاسلامی است. حسینی با خروج از کشور در برههای یکی از تواناترین شاخههای اپوزیسیون را اداره میکرد. وی به غیر از مجریگری برنامههای سیاسی، با اداره برنامه رادیویی «ریاستارت» که به مباحث عرفانی و فلسفی میپرداخت، وزن سنگین خود در برابر دیگر سران اپوزیسیون را آشکار ساخت. او پس از مدتی پیروانش را به اقدام عملیاتی برای آتش زدن ساختمانهای دولتی فراخواند. در یکی از مشهورترین اقدامات صورتگرفته تلاش شد ساختمان باشگاه فوتبال پرسپولیس به آتش کشیده شود.
حسن شماعیزاده
شاید اینجا نیز حسادت مانع از آن شد که حسن شماعیزاده خواننده خوش صدا و آهنگساز و ترانهسرای بزرگ ایرانی، برای دقایقی در نشست سخنرانی کند و جمعیت را به فیض برساند. برخی از ترانههای وی همچون «هنگام شنا مثل یه دست و پا چلفتی/ بپا به مسیر دهن کوسه نیفتی» یا «این خونه رو کی ساخته/ اوستای بنا ساخته/ با چوب نعنا ساخته» حاوی مضامین بسیار بلندی هستند. وی خود را فردی آزادیخواه و مخالف ایدئولوژی میداند با اینحال وی احترام زیادی برای فرح پهلوی قائل است و وی را ملکه ایران، شهبانو و کسی میداند که رشدش را مدیون وی است.
ابراهیم حامدی
«ابی» از خوانندگان مطرح پیش از انقلاب است که پس از انقلاب فعالیتهای پررنگ سیاسی در ضدیت با جمهوری اسلامی ایران داشته است. سابقه فعالیت سیاسی او علیه ایران به اندازه سن علی کریمی است. ولی مشکلش این است گاهی سیاسی میشود و گاهی غیرسیاسی. ابی در کنسرتی در امارات حاضر نشد آهنگ خلیج فارس را بخواند. وی در پیامی تصویری اعلام کرد خلیجفارس موضوعی سیاسی به حساب میآید و وی فردی سیاسی نیست. بااینحال وی در جریان تحولات اخیر در بسیاری از تجمعات برگزارشده در آمریکا حضور یافت.
سوشا مکانی
سوشا مکانی در فوتبال ایران دروازهبان بسیار موثری به حساب میآمد. البته این تاثیر بیشتر برای تیم حریف بود تا تیمی که در آن بازی میکرد. با حضور مکانی در دروازه، تیم حریف مطمئن بود که راه چندان دشواری برای گل زدن ندارد. او در یک فصل به دلیل ایفای نقشی بزرگ، پرسپولیس یعنی تیم خودش را از قهرمانی محروم کرد. به جز گلهای خاص، مکانی با شلوار باب اسفنجیاش در افکار عمومی شناخته شده است. او با بازی در لیگ نروژ، حوزه تاثیرگذاری خود را با پیوستن به اپوزیسیون به سیاست منتقل ساخت.
محمد عمرانی
میگویند احتمالا یک مانع بزرگ پیش رویش است که با وجود سکونت در کانادا، پیامهایش برای انقلابیون را در داخل خودرو ضبط میکند. عمرانی بازیگری آرام در هنر ایران بود، اما با خروج از کشور و سکونت در کانادا، سیاستمدار شد. ویدئوهای وی مشتمل بر دیدههای شهودیاش مانند مسائلی از آینده است که افرادی مانند «افکاری» در خواب به وی میگویند، تحلیلهای پیچیده سیاسی مبتنیبر بازی پوکر و تقویت امید اپوزیسیون است. او از بزرگان دیپلماسی خواهش بود و از نخستوزیر کانادا خواسته بود به ایران واکسن بدهد. البته الان اوضاع ایران در مهار کرونا بهتر از کاناداست.
برزو ارجمند و احسان کرمی
حضور این دو بدون هم در نشست بیمعناست. احسان و برزو رفقایی همراه هستند. آنها با هم برای مصیبتها در ایران در مجازی اشک میریزند و کمی بعد ویدئوشان در عروسی ساسی مانکن وایرال میشود. اکنون هم هر دو در خارج از کشور حضور دارند و از پرچمداران یا همان پرچم به دستان تجمعات ضدانقلاب هستند. از این دو هریک به صورت مجزا فاقد صلاحیت برای سخنرانی است، اما به هر دو میتوان برای دقایقی در نشست آینده دموکراسی تریبون داد. این دو در کنار فرخنژاد، ترکیب فوقالعادهای هستند.
منبع: جهت پرس