نخستین نشست پژوهشی سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر، شامگاه ۲۸ بهمن‌ماه به میزبانی رادیو گفتگو برگزار شد.

نخستین نشست پژوهشی با حضور دکتر محسن رفیعی (دبیر این بخش) به موضوع «تطبیق تحلیلی ادوار تاریخی در موسیقی ایران بعد از اسلام» اختصاص داشت و در این برنامه وضعیت موسیقی ایران‌زمین در برهه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت.

دبیر پخش پژوهشی در سخنانی گفت: پس از یورش مغولان به ایران، سیری قهقرایی، دامنگیر تمامی عرصه‌های علمی کشور، از جمله موسیقی گردید. گرداب این قهقرا، در ادوار سلطنت صفویان است. از مشعل فروزان موسیقی ایران زمین، بیش از شعله‌ی لرزانِ شمعی رنجور بر جای نمانده بود. شمعِ نیم مرده‌ی موسیقی ایران زمین که با وزشِ نسیمِ نازکی جان می‌داد، با طوفانِ دمنده‌ی صفویان، خاموش شد و چشمه‌ی کم‌رمق الحان اقوام که با خاک واره‌ی ناچیزی می‌خشکید، با شنْ بادِ توفنده‌ی صفویان خوشید.

او ادامه داد: پس از قرن‌ها آشفتگی، با ظهور صفویان، اوضاع نابسامان سیاسی ایران زمین، به هنجار شد و قرار گرفت. پس از چند صد سال، با اهتزاز درفش سلسله‌ی صفویه، ایرانیان تحت لوای یک حکومت ایرانی، وحدت ملی خود را بازیافتند. مبرز‌ترین ره آوردِ سر بر کردنِ صفویان، رهایی ایرانیان از قیود مذلت بارِ خلافتِ بغداد نشینان و جَستن از دامگه استثمار خلفای مُتفرعنِ دین گُریز بود. شاهان صفوی، تکه‌های خاک صد پاره، اما نَگسَسته‌ی ایران زمین، که شرحه شرحه‌ی تازش تتاران و خوانش خلیفگان بود را به هم بند زده و بعد از قرونی متمادی، زنگار از نام ایران یکپارچه زدودند.

دکتر رفیعی معتقد است: ایران به عنوان کشوری شیعه نشین، هماره در تقابلی بارز با دستگاه مستبد خلافت و حکومت‌هایی بود که به نام خلیفه خُطبه می‌خواندند و بر جان و مال ایرانیان می‌تاختند. برافراشتن پرچم تشیع و رسمیت بخشیدن به مذهب قاطبه‌ی ایرانیان، موجبات تبدیل کشور به پایگاهی متحد و یک دست در برابر حکومت‌هایی که چشم طمع بر این خاک داشتند را فراهم آورد.

وی افزود: به جهت اهتزاز قدرتمند درفش مذهب، که موجب قوامِ وحدت ملی و ضامنِ اقتدارِ صفویان بود، شاهان صفوی، روحانیون و علمای شیعه را برکشیده و بالاترین جایگاه در دربار را پس از خویش، به ایشان اختصاص دادند. به سبب گسست روند تعالی موسیقی در ایران زمین، شاکله‌ی موسیقی رایج در آغاز پیدایش صفویان، بیشتر، برآیندی از مجالس عشرت شاهزادگان تیموری بود که وجهی رامشگرانه و بزمی داشت. علما و مجتهدین دربار صفوی، موسیقی و عرفان را نافی مذهب تشخیص دادند. چه اینکه اشتهار و موقعیت صفویه به سبب پیشینه‌ی عرفانی این سلسله است.

این پژوهشگر همچنین گفت: قدرت شاه اسماعیل، بنیان گذار سلسله‌ی صفویه، برآیند هم شانگی صوفیان و طوایف همگرا با طریقت ایشان بود. شاه اسماعیل، هم آهنگی و محور اشتراک هواخواهان صفویه را، پیوستن به مذهب تشیع تعریف کرد؛ و در این رهگذار، فقیهان و عالمان، به وجیه‌ترین پایه و عظیم‌ترین جایگاه برکشیده شدند. مخالفت علما با موسیقی طرب گون، که ماتَرکِ دوره‌ی تیموریان و رایج‌ترین نوع موسیقی آن دوران بود، زمینه‌ی مطرود گشتن کُلیت موسیقی و تمامی وجوه آن در دربار صفویان و بالطبع در میان عامه‌ی مردم را فراهم آورد. پیش از پا گرفتن ساختار‌های سیاسی و اجتماعی نوین، همواره دربار پادشاهان و بارگاه سلاطین و آستانه‌ی حکام، کانون اجتماع هنرسازان و مرکز ثقل شعرا و ادیبان بوده است.

او ادامه داد: غیر از شاه عباس اوّل، تمامی پادشاهان سلسله‌ی صفویه با موسیقی و شعر به شدت مخالفت ورزیده و خرده شراره‌های به جا مانده از موسیقی ملی را هم منکوب و مخذول کردند. پس از سرخوردگی شعرا و موسیقی دانان از دربار شاهان صفوی و خِفّت جایگاه و منزلت ایشان در نظرگاه عوام، گروه گروه از این هنرمندان، جلای وطن کرده و به مهاجرتی ناخواسته به اقلیم حکومت‌های هم جوار، خاصه دربار گورکانیان هندوستان، تن دادند.

رفیعی در بخش دیگری از سخنانش درباره وضعیت موسیقی در زمان خلافت شاه عباس اول توضیح داد: شاه عباس اول، خَلافِ دیگر سلاطین صفوی، مشتاق شنیدن الحان و پذیرای موسیقیدانان بود. چه اینکه شاه عباس صفوی، در خصیصه‌ای اخلاقی، جمع ضدین بود. معجونی از گذشت و ملایمت و بخشندگی و ذوق، با ملقمه‌ای از لئامت و خشونت و قساوت و ستمکاری، در نهاد این سلطان صفوی تجمیع گشته بود. شاه عباس، تمامی دشمنان ایران را در هم کوبید و امنیت در کشور را که متزلزل بود، استوار ساخت. به سامان شدن ایران زمین در اوان این سلطان صفوی، مورد تایید همگان است. با اقداماتی هوشمندانه و تدابیری عقل پسند، آبادانی و صنعت و هنر و تجارت در ایرانِ زمان شاه عباس، به حد اعلا رسید.
او معتقد است: موسیقی مطلوب و مصرفی شاه عباس و مریدانش، بیشتر موسیقی طرب و رامشگری بود.

موسیقی دانانی که به دربار شاه عباس راه پیدا می‌کردند، بیشتر در هیاتِ مُعین العیش بودند. اکثر نغمات نواخته شده در دربار این پادشاه مقتدر صفوی، الحان خاصِ مجلس عِشرت و لَعب بود. موسیقی رایج در مجالس شاه عباس، همان الحانی ست که موسیقی دانان نژاده و شریف ایرانی، هماره از آن اجتناب کرده و فقیهان دربار صفویه آنرا مطرود می‌دانستند.

رفیعی همچنین توضیح داد: اولین دسته‌های رسمی عزاداری برای ائمه‌ی معصومین، خاصه حضرت اباعبدالله علیه السلام، در حکومت آل بویه، شکل گرفت. آل بویه نه تنها در ولایاتی از ایران زمین که تحت تسلط ایشان بود، به عزاداری سیدالشهداء علیه السلام، رسمیت بخشیدند، بلکه، پس از شکست المستکفی بالله، خلیفه‌ی عباسی، توسط احمد (معزالدوله دیلمی)، عزاداری در بغداد و سایر بلاد اسلامی تحت حکومت آل بویه نیز رسمیت پیدا کرد. در زمان صفویه، که مذهب تشیع در سراسر ایران رسمیت یافته بود، مراسم عزاداری ماه محرم، با شکوه بیشتری برگزار می‌گردید. در زمانی که موسیقی در اقل وضعیت خویش قرار داشت، استفاده‌ی مداحان و نوحه سرایان، از دستگاه و نغمات موسیقی ایرانی و استمرار این موضوع، موجبات حفظ و اشاعه‌ی موسیقی ملی را فراهم آورد.

او ادامه داد: در نمایش تعزیه هم وضع بدین منوال بود. شبیه خوانِ شخصیتِ حضرت کبری زینب سلام الله علیها، اشعارش را در گوشه‌های دستگاه شور و آواز دشتی می‌خواند. شبیه خوان شخصیتِ حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام، ابیاتش را در گوشه‌های دستگاه چهارگاه بیان می‌کند و شبیه خوان شخصیتِ حضرت اباعبدالله علیه السلام، دستگاه نوا و راست پنج گاه را بر می‌گزیند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.