بی بر و برگرد بیشتر قدیمیها با شنیدن یک نام، زیر لب استغفرالله زمزمه میکنند و لب میگزند. این نام «شهرنو» است؛ دست پخت پهلوی برای زنان آسیب دیده. محال است از قدیمیها در مورد محله زنان بدنام دوران حکومت پهلوی پدر و پسر بپرسی و جمله خدا را شکر که بساطش جمع شد را از زبان آنها نشنوی.
بیشتربخوانید
این روزها مرور تاریخ محله شهرنو برای جوانان نسل امروز واجب است. بالاخره جوانهای امروزی باید بدانند که شعار زن زندگی آزادی در قاموس پهلویها چه شکلی است؟ گزارش پیش رو حاصل بررسی ، مطالعه و تحقیق در منابع خبری و تاریخی به جا مانده از محله روسپیان تهران در زمان پهلوی است. واقعیتهایی تلخ از زندگی زنان آسیب دیده ایران در برهه ای از زمان. وقتی حکومت تصمیم گرفت محلهای را اختصاص دهد به زنان تن فروش.
تصاویر واقعی از زندگی زنان آسیب دیده در محله شهرنو دوران پهلوی
شهرنو یکی از مصادیق بارز شعار زن زندگی آزادی در مسلک پهلویها است. اوضاع این قلعه که محل رسمی تجمع و زندگی زنان بدکاره بود و توسط پهلوی پدر ساخته شده بود آنقدر فاجعه بار بود که پهلوی اجازه نداد هیچ فیلمی از آن منتشر شود. مستندهایی هم که به هزار زحمت و به صورت پنهانی از زندگی زنان روسپی در قلعه ساخته شد هیچ وقت اجازه اکران پیدا نکرد. چون دم و دستگاه دربار میدانست پخش تصاویر واقعی از زندگی زنانی که خودش آنها را به ورطه تن فروشی در شهرنو کشانده چقدر برای دوامش خطرناک است. برای همین هم وقتی ذکریا هاشمی در سال ۱۳۴۷ رمان طوطی را با ادبیات داستانی از زندگی زنان قلعه نوشت و بعد هم فیلمی بر اساس این رمان ساخت، پهلوی هیچ وقت اجازه انتشار این فیلم را نداد.
سانسور رسانهای اوضاع زنان آسیب دیده در شهرنو ادامه داشت. کاوه گلستان در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ مجموعه گزارش تصویری از زنان تن فروش در محله شهرنو ثبت و ضبط کرد که آن تصاویر هم در داخل ایران اجازه انتشار پیدا نکرد. البته یک بار نمایشگاهی از تصاویر این عکاس در تالار عبید زاکانی دانشگاه تهران برگزار شد که تنها پس از چند روز دستور از بالا رسید و این نمایشگاه را تعطیل کردند. سانسور پهلوی از دسته گل خودش در محله شهرنو ادامه داشت. آنقدر که حتی از نمایش چندقاب عکس از این محله هم میترسیدند. یک بار هم نمایشگاه گروهی از عکاسان در پارک لاله برگزار شده بود و قرار بود فرح پهلوی از نمایشگاه بازدید کند، در غفلت برگزار کننده نمایشگاه، یکی از غرفههای خالی را اختصاص میدهند به تصاویر کاوه گلستان از زنان تن فروش شهرنو. فرح پهلوی از این غرفه بازدید میکند و بعد از تماشای عکسهای شهرنو به کاوه گلستان میگوید: «توی دنیا این همه چیز قشنگ است چرا اینقدر دید شما سیاهه؟» بعداز آن هم سریع دستور میرسد که عکسها را جمع کنند. یکی نبود به فرح پهلوی بگوید شهرنو و مصیبت زنان تن فروش در این محله که نسخه خودتان برای زنان آسیب دیده بود!
نمایی از در ورودی قلعه شهرنو در ماه های پس از پیرورزی انقلاب و کنترل قلعه توسط نیروهای کمیته انقلاب اسلامی
اما حتماً برایتان جالب است بدانید محله شهرنو کجای تهران بوده و این روزها چه وضعیتی دارد و چه شکلی است؟ قلعه شهرنو بعد از انقلاب تخریب شد و چند سال بعد در زمین آن، بوستان بزرگی ساخته شد. بوستان بزرگ رازی در خیابان کارگر جنوبی، در زمان حکومت پهلوی، قلعه شهرنو بود و مرکز تجمع زنان بدکاره و لکه ننگی بر دامن تاریخ ایران که پهلوی پدر آن را راه انداخت، پهلوی پسر هم به آن رونق عجیب و غریبی داد.
اگر تصور میکنید قلعه شهرنو فقط محل زندگی زنان بدکاره در خانههای فساد بود سخت در اشتباهید. محله شهرنو علاوه بر حضور و تجمع زنان بدکاره، مرکز تجمع قاچاقچیان، معتادان، دله دزدها و بچه دزد ها هم بود و در اطراف آن ده ها کافه، سینما و کاباره قرار داشت. مروری بر کتابهایی که در مورد شهرنو به رشته تحریر درآمده نشان میدهد اوضاع این محله بسیار وخیمتر از آن چیزی است که در گزارشهای به جا مانده در رسانههای آن زمان وجود دارد. در ادامه، بخشهایی از کتاب «با من به شهرنو بیایید» نوشته هدایت الله حکیم الهی را که بخوانید عمق فاجعه در این محله نکبت بار بیشتر دستتان میآید و بیشتر خندهتان میگیرد از ژستهای این روزهای پهلویها برای ایران و ایرانی. دکتر هدایت الله حکیم الهی از نخستین پایه گذاران مطالعات اجتماعی در ایران برای نوشتن کتاب با من به شهرنو بیایید مدتها به صورت میدانی به این محله رفت و آمد کرد و دو جلد کتاب او با نام با من به شهرنو بیایید زوایای دیگری از حجم آسیب و تباهی شهرنو زمان پهلوی را نشان میدهد.
(اگر در این فاصله که ما آمدهایم تاکنون متجاوز از بیست نفر دلال به ما رجوع کردهاند تعجب ننمایید! اینجا شهر عشق و محبت و فلاکت و نکبت است و دلالان آن البته هرچه بیشتر باشد میگویند بهتر است! این یکی هم باز دلال است. فکر میکند من مشتری هستم. میگوید: «هم پسربچه دارم و هم دختر بچه!» این پسر که کنارش ایستاده که دیگر دلال لازم ندارد. خوب دقت نمایید، این مرد با این پسر دهساله چگونه میخواهد معامله کند؟! این پسر بدبخت میباشد! ولی عجب قیافه گیرایی دارد! اگر این ناکام اجتماع وسیله تحصیل و تربیت داشت، یک نفر نابغه میشد. چقد خوب حرف میزند! اسمش را میگوید ولی از نام فامیلش اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید «من فامیل ندارم.» آری او نه تنها فامیل ندارد، بلکه او وطن هم ندارد! او شاه و وزیر و وکیل هم ندارد، او در این مملکت هیچ ندارد!»(بخشی از کتاب با من به شهرنو بیایید نوشته هدایت الله حکیم الهی) به روایت منابع تاریخی در سالهای ۱۳۴۶ و ۴۷ یک هزار و پانصد زن تن فروش در شهرنو حضور داشتند؛ تعداد این زنان، باید روز به روز بیشتر میشد. به این دلیل که زنان تن فروش بعد از چند سال در اوج جوانی تبدیل به زنانی فرسوده و فرتوت میشدند و سردستههای قلعه که به آنها خانم رییس میگفتند برای از رونق نیفتادن کاسبیهایشان زنان جدید را جایگزین آنها میکردند. اینطور بود که تعداد زنان تن فروش شهرنو در زمان پیروزی انقلاب، براساس آمار اعلامی کمیته انقلاب اسلامی جنوب غرب تهران ۲ هزار و ۴۰۰ زن تن فروش بود که هزار و ۲۰۰ نفر آنها کارت تردد به قلعه را داشتند و بقیه بدون کارت بودند. (آمار، برگرفته از مصاحبه سردار علیقلی فودازی عضو شورای کمیته انقلاب اسلامی جنوب غرب تهران و فرماندهی تخریب شهرنو در سال ۱۳۵۸)
تصویر زنان آسیب دیده که توسط سردسته های قلعه در خانه های فساد نصب شده بود
وقتی از انواع و اقسام تخلفات در محله بدنامان تهران می گوییم دقیقاً از چه می گوییم و مینویسیم. چرا می گوییم شعارها و حرفهای این روزهای پهلویها توهین به شعور مردم و کشوری است که تاریخ دارند و قدرت تحلیل. خیانتی که پهلوی با راه اندازی محله شهرنو به زنان ایرانی کرد به این راحتی پاک نمیشود.
در زمان تخریب قلعه شهرنو راز بسیاری از جنایتهایی که در این قلعه رخ داده بود برملا شد. سردار علی قلی فوادزی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضوکمیته انقلاب اسلامی جنوب غرب تهران بود و فرمانده تخریب شهرنو، در مصاحبهای با خبرگزاری ایلنا از مشاهده بقایای اجساد در دیوارهای این محله میگوید و از رمز و راز این جسدها: «در شهرنو جنایات بسیاری رخ میداد. مثلاً مردی که همسر فراریاش را در آنجا پیدا میکرد وقتی داد بیداد میکرد، مردانی که در آنجا فعالیت میکردند این مرد را میگرفتند و تهدید میکردند که یا نادیده بگیر، یا این که کشته میشوی. برخیها را که پافشاری میکردند و یا مسئله دیگری بین آنها به وجود میآمد را به قتل میرساندند و در همان جا خاک میکردند و یا جسد را در دیوار میگذاشتند و یک تیغه کنار تخت آن زن میکشیدند تا او هم حساب کار دستش بیاید. ما زمان تخریب تعداد زیادی بقایای انسان پیدا کردیم که اول برای ما مجهول بود اما بعدها با اعترافات و نقل قولهای برخی از زنان مشخص شد که این بقایای اجساد افرادی است که به قتل رسیده و در آنجا دفن شدهاند.»
یکی دیگر از مفاسد محله شهرنو همجواری آن با لشگر یکم ارتش شاهنشاهی بود. دیوارهای لشگر یکم تا چند قدمی شهرنو ادامه داشت و این همجواری تبدیل شده بود به مفسدهای برای سربازان. جوانهای پاک و سالمی که از شهرهای مختلف برای گذراندن دوران سربازی به تهران میآمدند به علت آزادی و فضای بی بند و باری که در جامعه وجودداشت و به دلیل معاشرت با ساکنان شهرنو جسم و روحشان آسیب میدید و به انواع و اقسام بیماریهای جنسی مبتلا میشدند.
تصاویری واقعی از مجموعه گزارش تصویری کاوه گلستان در محله شهرنو
در قلعه بدنامان که خیلیها آن را به محله غم تعبیر کردند زد و بندهای اساسی میان سردستههای قلعه وجود داشت. زنان تن فروش بعد از راه یابی به قلعه توسط سردستهها که به آنها خانم رییس میگفتند جذب میشدند. هر سردسته یک یا چند خانه در اختیار داشت که زنان تن فروش را در آن نگهداری میکرد. فضای قلعه هم پر بود از دلالان جنسی که پشت هر فرد تازه واردی به راه میافتادند و او را به یکی از خانههای فساد راهنمایی میکردند تا درصد و سود خودشان را بگیرند! خانم رییس ها هم به زنان تازه واردی که به دلیل فقر و مشکلات اجتماعی با هزار وعده و وعید وارد قلعه میشدند و تن به تن فروشی میدادند وامهای سنگینی میدادند تا آنها را بدهکار کنند. زنان بدکاره هر چقدر جسم خود را به حراج میگذاشتند پولش را به باید به سردسته میدادند تا از بدهیهایشان کم شود.
این طور که از اسناد و کتابهای به جا مانده از تاریخ شهرنو بر میآید، این منطقه غرق در فساد بوده است. خانوم رییس های «شهر نو» کسانی را برای ردیابی دخترها و زن هایی که از شهرستان میآمدند، قرار میدادند تا با لطایف الحیلی آنها را به شهرنو جذب کرده مبادا این محله پر از فساد و تباهی از رونق بیفتد.
سردستههای این قلعه یا همان خانم رییس ها هم در خدمت دم و دستگاه دربار بودند و دربار از آنها در بزنگاههای مختلف استفاده میکرد. یکی از این بزنگاهها کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که باعث شد اسم محله شهرنو بر سر زبانها بیفند. چرا که سردستههای محله شهرنو یارکمکی کودتاچیان برای سرنگونی دولت مصدق بودند. کودتاچیها تعدادی از این خانمها را اجیر کردند و از آنها خواسته بودند با شعارهای زنده باد شاه، مرگ بر تودهای و.... از جنوب شهر حرکت کنند و به سمت خانه نخست وزیر بروند.
«پری بلنده»، «پری آژدان قزی» و «ملکه اعتضادی» از سردستههای معروف شهرنو و صاحبان خانههای فحشا بودند که در این کودتا سنگ تمام گذاشتند و با لشگری از خانمهای بدکاره قلعه به کمک کودتاچیان آمدند تا با سقوط دولت مصدق محمدرضا شاه فراری را به کشور برگردانند.
از اتفاقات ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و کمک زنان محله بدنامان به رژیم برای کودتا عکسی که یادگار مانده که تصویر یکی از همین زنان قواد محله شهرنو است. در حالی که چماق به دست گرفته و نعره میکشد. این زنان برای همراهیشان از دربار دست خوش هم گرفتند ودستمزدشان زمینهایی بود که برای ساخت خانههای بیشتر در محله صرف شد.
آمار جرم وجنایت در محله شهرنو طوری بالا بود که در اطراف این محله دو پاسگاه انتظامی دایر شد. یکی در خیابان جمشید و آن یکی پایینتر از میدان قزوین امروزی. اما زهی خیال باطل، چرا که این پاسگاهها خودش باعث تشدید فساد شد. روسای کلانتری و مامورها از فواحش و قوادها و اوباش حق حساب میگرفتند تا کاری به کارشان نداشته باشند.
القصه، ماجرای شهرنو، واقعیتهای تلخش و آنچه بر زنان ایرانی در این قلعه گذشت مثنوی هفتاد من کاغذ است که هر چقدر بیشتر بگوییم روسیاهی پهلوی و ادعاهایشان برای حمایت از زنان ایرانی بیشتر به زغال میماند.
منبع: فارس
نویسنده محترم یا محترمه!!
حالا منظورت چیه،. حرف آخر؟؟؟؟
وای چه گذشته بر مردم وطن.
به راستی اسلام و قرآن و اهل بیت تنها راه نجات است.
خدا را شکر که انقلاب شد
خدایااین انقلاب را تا رسیدن به پیروزی کامل و ظهور امام زمان یاری فرما
از اون بدتر الھام علی اف ۔۔۔ ی مستندی ازش دیدم ۔۔۔ خیلی جانورکثیفیہ خیلی ۔۔۔۔ یک جانور کہ ناموس مملکتشو بہ کجاھا کہ صادر میکنہ و میفروشہ
خدا لعنتش کنہ
اسرائیل ھمین دست گرفتہ و دارہ باھاش معاملہ میکنہ و دارہ بہ اسرائیل و آمریکا باج میدہ
یعنی خاک دوعالم برسرش
( مستندش سرچ کنید ببینید بہ دروغگویی متھم نکیند )
خدایا ظھور آقا رو برسون این چہ وضع دنیاست
از اون طرف قوم لوط سر برداشتہ از یک طرف دیگہ تو اسپانیا (۔۔۔۔)حیوانات مجاز و قانونی شدہ( شرممون میشہ بگیم ) از اون طرف تجارت اول طاغوتیان شدہ ناموس کشورھا از اون طرف چہ آموزشھای سخیفی کہ بہ کودکان در امریکا و غرب دارن میدن و از این طرف بحث بارداری کہ زنان دارن ازش حذف میکنن و از الان دارن این عمل شنیع رو بہ کودکانشون در مھد ھا و مدارس آموزش میدن
یعنی انسانیت دارہ بہ کجا میرہ
خدایا خودت رحم کن خودت بہ دادمون برس
انگار دنیا بہ حال خودش رھا شدہ
خدایا نظری کن
فقط با پوشش فقر جلوی دیگران میخوان این کار خودشون توجیہ کنن
اینقدر انسانھای فقیری ھستن کہ با عزت نفس و با آبرو زندگی کردن و میکنن کہ بعضی از ثروتمندانش نمیتونن مثل اینھا باشن
ھر چیز کثیفی رو بہ فقر و فقیر نسبت دادن خیلی ظالمانست و توھین بزرگیہ
فقیر وقت این کارا رو نداره
فقررر فساد و فحشا میاره
کدام تصمیم این مسئولین ب ظاهر انقلابی در جهت مبارزه با فقر و ایجاد زمینه های اشتغال و ازدواج بوده؟؟؟
مسئولین فعلا دارن برا خودشون و آقازاده هاشون مال اندوزی میکنند
خانم های بی حجاب باید بفهمند که با تحریک مردان در گناه اونا شریک هستند ضمن اینکه باعث نابودی خانواده های دیگران میشن
جامعه پاک پاکه
الان که تو شهر پخش شدن خیلی بدتر هست
گشت ارشاد هم نمیتونه جلوشون رو بگیره نتیجه میشه یک اتفاق مثل خانم امینی
واقیت را گفته حالا شما چرا ناراحتید
حکومت، فقط اسلام
فقط درسایه ولایت
رهبری
امام معاصر
تمام.
اما وضعیت بد اقتصادی که در ایران حاکم هست در شبها محله هایی هست که همان شهر نو هست. بهتر به اطرافمون با دقت توجه کنی گذشته گذشته الان رو در یابید
اول تذکر
دوم جریمه
شلاق
زندان
تبعید
اعدام
....................
قطع یارانه
مسدود کردن حساب های بانکی
محدودیت و معذوریت درتحصیل
ممنوعیت رانندگی
محرومیت های اجتماعی
درصورت لزوم، افشای نام و پخش تصاویرشان در رسانه ها
ممنوعیت شغل های دولتی و خصوصی
و..........
درصورت لزوم تبعیدبه کشورهای آفریقایی و جزایر
آخرش،،، مفسدفی الارض
و...
...
...
..........
والا هر کی دوست نداره جمع کنه از ایران بره نشد حرف مگه همه مردم توان رفتن دارن
اونایی که دوست داشتن مثل نخبه ها رفتن
اما روز گار سختی شده برای انسانهای خدا ترس و مو من نمی دانند قضاوت کنند
اعتماد کنند یا اون که گفته توقعات و پایین بیارید توقعات ما بوده که دلار کرده 50 یا سکه 30 ملیون یا چند نفر میتونن به گناه نیفتند حالا اعتماد به خدا همه چیز را درست میکنه ایا سکه هم به قیمت یک ملیون بر میگرده ؟ خدا جای خود اما واقعا سرتون و کردین زیر برف همه اش این تورها از اعتقاد و توقعات ماست که زمین و خونه مازی چند ملیون شده
پسرای مسئولان کشور در خارج زندگی کنند بعد 70 درصد مردم از ترس گشنگی سطح توقعات شون رو بیارن پایین
بعد هم توقع فاسد رو نداریم.
ولی همه از گرونی خسته شدن شما آرزوی بیارید همه طرفدار شما میشن
انسان باید همیشه حرف حق بزنه بی انصافی نعمت رو از انسان می گیره
مثل این میمونه بگیم از زمان صفویه و ساسانیان قوی تر هستیم چون الان تفنگ و تانک داریم اون موقع نداشتیم
شاهد حضور این دسته از زنان تن فروش هستیم
تهیه کنید