مراسم یادبود سید ابوالحسن مختاباد با حضور جمعی از اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

مراسم یادبود سید ابوالحسن مختاباد با حضور جمعی از اصحاب رسانه و اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی و ادبیات از جمله استاد عبدالحسین مختاباد، سیدمصطفی مختاباد، حسام‌الدین سراج، کیوان ساکت، وحید تاج، عباس سجادی، استاد داود حیدری، احمد مسجد جامعی، کامران کوهستانی، غلامحسین کرباسچی، علیرضا پورامید و علی مرعشی در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

سیدعبدالحسین مختاباد استاد و پیشکسوت موسیقی سنتی ایران در سخنرانی در ابتدای این مراسم اظهار داشت: شاید بیش از یک از دهه است که نخ مرگ هنرمندان را گرد هم جمع می‌کند و این تلخ‌ترین فاجعه است. در هر صورت این سرنوشتی است که برای ما رقم زده و تدبیری نیست.

وی گفت: به یاد دارم در ١٣٦٤ وقتی استاد غلامحسین بنان چشم از جهان بست به مراسم سوم او رفتیم و در آنجا اکبر گلپایگانی با نی سحرآمیز استاد موسوی در ماهور با غزل بی‌نظیری از استاد معینی کرمانشاهی خواند که «چه گلی از چه گلستان بدهد بوی تو را/ کاروان، سرگل جاوید به گل‌های تو بود/‌ای روان شاد به هنگام تو خاموش شدی/ هنر آن روز هنر بود که دنیای تو بود. در ادامه این مراسم سعدالله نصیری به اجرای موسیقی پرداخت.

علی مغازه‌ای یکی از دوستان مرحوم مختاباد در ادامه عنوان کرد: با ابوالحسن از انجمن صنفی روزنامه نگاران آشنا شدم، اما فقدانش واقعا سخت است. تعداد زیادی از کار‌های چندوجهی را با ابوالحسن در دو سال اخیر شروع کردیم و با گروهی در حوزه موسیقی به نام دیده بان موسیقی ایران تشکیل دادیم. او در شورای سردبیری حضور داشت و شبانه روز با هم در ارتباط بودیم. هسته این ایده در امور انتقادی ما در موسیقی از سابقه ۱۰ ساله برخوردار است. زحمات زیادی در این زمینه کشیدیم، اما به سرانجام نرسید. ابوالحسن علاقه‌مند به گفتگو بود و درخواست‌های زیادی به شکل‌های مختلف به مدیران موسیقی فرستادیم، اما هیچگاه توجه نمی‌شد. او رویکرد صبوری در برخورد با مسائل و مشکلات داشت.

مختاباد از هویت ایمانی دفاع می‌کرد

محمدعلی چاوشی از دوستان مرحوم ابوالحسن مختاباد و روزنامه نگار یادآور شد: این خبر تلخ زمانی که به من رسید، بسیار متاثر شدم. او مانند پروانه‌ای در تکاپو بود و به هر جا سرمی‌کشید و در پی چیدن دانه‌هایی دانایی، آگاهی و فرزانگی می‌رفت. ابوالحسن سیمای پرتکاپویی در ذهن من داشت. وی دنبال خیرخواهی و خیرجویی بود.

وی افزود: برخی در صلح محض هستند، اما او صبور و شکور بود و بی شکل نبود و تفاوت و تفکیک داشت. شجاعت او در جغرافیای تخصص دیده می‌شد. وی فردی می‌دوید، اما فردی برای بنای جمعی کوشش می‌کرد. جامعه ما سخت نیازمند انسان‌هایی است که هیجانی و فصلی نیستند. او هر چه به سمت ساحل آرزوهایش می‌رفت، داناتر و زلال‌تر می‌شد و بسیاری شاید ندانند که چه گوهری را به ناگاه از دست دادیم. وی از هویت ایمانی خود دفاع کرد. در ادامه این مراسم علیرضا احمدوند در یادبود سید ابوالحسن مختاباد به اجرای موسیقی پرداخت.

مختاباد هیچ‌گاه تحریریه‌نشین نبود

یونس شکرخواه در ادامه درباره همکاری خود با مرحوم مختاباد گفت: ابوالحسن یک صمیمیتی زلال و بی‌پیرایه با سرسختی‌های خاص خود داشت و با رفتن خود، این داغ را به دل ما گذاشت. ما باید به جای سوگ برای زندگان یادبود داشته باشیم و یادمان ان‌ها را در حیات بسازیم. مرحوم ابوالحسن فراتر از حد تصور بود.

وی گفت: در طول دهه‌ای که با او همکار بودم با وی مازنی حرف می‌زدم. وقتی افتخار همکاری را با او داشتم احمد مسجد جامعی دست ما را در کتاب هفته باز گذاشته بود. کتاب هفته به کانونی برای حضور محمود دولت آبادی و مرتضی ممیز و علی دهباشی تبدیل شده بود. او در کتاب هفته بسیار آبدیده شد و درد فرهنگی وی از کتاب هفته شروع شد.

شکرخواه گفت: مرحوم مختاباد اولین کسی بود که به من خبر داد که باید مسئول همشهری آنلاین شوم، اما من ابتدا نپذیرفتم، ولی او با سرسختی من را دوباره به این عرصه بازگرداند. همواره منزل او محفل هنرمندان بود و شهرام ناظری و مرادی کرمانی را در منزل وی می‌دیدم. امیدوارم خداوند به مریم جباری (همسر مرحوم سید ابوالحسن مختاباد) صبر دهد. مختاباد با خبرنامه شروع کرد و با روزنامه ادامه داد و هیچ‌وقت تحریریه‌نشین نشد. ما یک فرد بی‌آلایش خیرخواه و صادق را از دست دادیم.

از نقد مختاباد خوشحال می‌شدم

حسام‌الدین سراج استاد موسیقی سنتی خاطرنشان کرد: متاسفانه این روز‌ها همه مرگ تدریجی هنرمندان را می‌بینند. من برادری شبیه ابوالحسن دارم و برادرانه دوستش داشتم و هرگاه به مختاباد نگاه می‌کردم یاد برادر خودم می‌افتادم. دیدگاه او انتقادی بود و حتی به من نقد می‌کرد، اما از نقد او هم خوشحال می‌شدم.

مختاباد تلاش زیادی برای رواج فرهنگ اخلاق مروت و اندیشه ایرانی کرد

احمد مسجد جامعی در این مراسم یادآور شد: مختاباد از ستاره‌های درخشان بود. علت درخشان بودنش هم مربوط به شخص خودش بود، زیرا در به کار گرفتن شیوه‌های جدید شجاعت زیادی داشت. اولین بار در اوایل دهه هفتاد جشنواره موسیقی فجر را با مسئولیت تهیه بولتن و مجموعه مصاحبه‌ها را به وی سپردند. او در همان ابتدا متفاوت برخورد کرد و گفت‌وگوی راحتی با هنرمندان داشت. مهمترین ویژگی وی ادب در رفتار و گفتار بود.

وی تاکید کرد: مختاباد تندترین نقد‌ها را می‌کرد و، چون آراسته به ویژگی ادب در رفتار و گفتار بود فردی دلخور نمی‌شد. یکی از ویژگی‌های ادب این است که فرد روزنامه را ارگان شخصی خود نکند و جوانب را کامل ببیند. کسی که طرف گفت‌وگوی ما واقع می‌شود باید به ما اعتماد کند. وی برای هر گفت‌وگویی مدت‌ها مطالعه می‌کرد و اعتماد طرف جلب می‌شد و همین ادب موجب می‌شد به جای فکر کردن به خود به یک نهاد عمومی فکر کند. رویکرد مختاباد نهادسازی و پشتیبانی از نهاد‌ها بود و همواره به موسیقی و مطبوعات توجه می‌کرد. او تلاش زیادی برای رواج فرهنگ اخلاق مروت و اندیشه ایرانی کرد.

مختاباد به حرمت برادرش آواز نمی‌خواند

ایرج نعیمانی رئیس پیشین انجمن موسیقی گفت: رفتن مرحوم ابوالحسن برای ادامه تحصیل به آمریکا برای اعتلای خود بود. او ردیف آواز‌ها را می‌دانست بود و به حرمت برادرش آواز نمی‌خواند و درست هم می‌خواند و ساز را هم بلد بود. وی در هر حوزه‌ای که احساس می‌کرد تخصص دارد، اظهارنظر می‌کرد و کامل موسیقی را می‌دانست و منتقد علمی بود. ابوالحسن هم نفی و هم اثبات کرد.

طبیعت پایان زندگی ابوالحسن بود

در ادامه مراسم پیام مریم جباری همسر و سیده‌آلا مختاباد فرزند وی پخش شد. مریم جباری عنوان کرد: دوست دارم تا از این فرصت به دست آمده برای گرامیداشت ابوالحسن یاد کنم. ٤٠ روز از زمان درگذشت وی می‌گذرد. یاد او مثل یک نفس لحظه به لحظه در کنار من و آلای عزیزی زنده است. ابوالحسن زندگی کوتاهی را تجربه کرد. به مدت ٢٣ سال زندگی خوبی را با صداقت و رفاقت با او تجربه کردم. حاصل زندگی ما آلا بود. ابوالحسن همسر و پدری بی‌نظیر بود و مطمئن هستم او را از روزنامه همشهری می‌شناسید.

همسر مختاباد یادآور شد: ابوالحسن با عشق می‌نوشت و همواره بیان حقیقت در نوشته‌هایش نمایان بود. ما ١٠ سال پیش به آمریکا سفر کردیم و هر دو عاشق آموزش بودیم. ابوالحسن همواره به دنبال یادگیری بود و حال خوب به هر دوی ما کمک می‌کرد. وی مرد خلاقی بود و پشتکار و انرژی خاصی در کارش داشت و افسوس که خاموش شد.

وی اظهار داشت: ابوالحسن در دهه آخر زندگی خود در آمریکا رشد زیادی داشت و تحقیقات فرهنگی را در فرانسه، آمریکا و استرالیا آغاز کرد. ابوالحسن عزیز عاشق پیاده‌روی‌های طولانی بود. او به طبیعت عشق می‌ورزید و طبیعت پایان زندگیش بود. در هیاهوی درد و اندوهی هستم که در واژگان نمی‌گنجد. نبود او تجربه تلخی است، اما این تجربه از جنسی متفاوت است که این قطار همیشه در حرکت برای زندگی من و آلا با دعای خیر ابوالحسن به مسیر خود ادامه می‌دهد. قلم و حتی آوای او همیشه زنده خواهد ماند.

مختاباد جایگزینی ندارد

غلامحسین کرباسچی در این مراسم گفت: مختاباد فهم عمیقی در بحث سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشت. روز‌های ابتدایی روزنامه همشهری را با او شروع کردیم. وی خیلی صبور و با فکر حرکت می‌کرد و از قلم او مشخص بود. مختاباد همواره تحلیل درستی را در عین ناراحتی و مشکلات داشت؛ خداوند روح او را قرین رحمت و ارامش کند. ابوالحسن جایگزینی ندارد و امیدوارم کسانی که می‌توانند در مسیر او حرکت کنند تا در عرصه موسیقی و هنر تلاش مختاباد را ادامه دهند.

مختاباد میهن‌دوستی عمیقی داشت۱۴۰۲

ایرج اسلامی پیشکسوت عرصه مطبوعات و روزنامه همشهری در ادامه اظهار داشت: مرحوم ابوالحسن بسیار وفادار بود و در تمام این سال‌ها که وارد همشهری شد، هیچ وقت اتفاق نیفتاد کاری خلاف آیین وفاداری انجام دهد. مرگ دردناک او غیرعادلانه بود. هنوز هم منتظرم به من پیام بدهد و بعد دوباره یادم می‌افتد که او را از دست دادم. میهن دوستی عمیقی داشت و تمام وجودش در ایران بود. در اردیبهشت ماه مراسم بزرگداشتی از کار‌های او برگزار می‌کنیم.

«ابوالحسن» به دنبال تالیف دایره‌المعارف موسیقی بود

سیدمصطفی مختاباد برادر سید ابوالحسن مختاباد گفت: من به سهم خودم از سوی خانواده و اخوی خود از اهالی هنر و رسانه تشکر می‌کنم که با حضور خود این مجلس را منور کردند. در این ٤٠ روز، روز‌های تلخ و تاریک و غیرقابل وصفی داشتیم، اما حضور و دلگرمی و محبت دوستان در این آواری که بر سر ما فرود آمد، مایه دلگرمی بود و فشار روحی شدید را برای ما کاهش داد تا بلکه حالی بهتر پیدا کنیم.

وی خاطرنشان کرد: دوستان در این مجلس حق مطلب را بیان کردند. مرحوم ابوالحسن به ناگزیر در غربت اقامت گزید. ابوالحسن همواره در حال تلاش و دوندگی بود و می‌گفت «می خواهم تا همواره دونده و ایستاده باشم و در حال ایستادن از این دنیا بروم» وی می‌خواست در هستی دیگران سهیم باشد و از وجودش دریغ نکند.

«ابوالحسن» می‌خواست ایستاده از دنیا برود

مختاباد یادآور شد: او آرزو داشت تا دایره المعارف موسیقی ایران را به اتمام برساند. او ۱۰۰ ساعت با محمدرضا شجریان گفتگو داشت و حتی کتاب تالیفی درباره او منتشر کرد. ابوالحسن به عنوان یک منتقد همیشه متن دومی را خلق می‌کرد و وجدان انسانیت و اخلاق را در کار خود به کار می‌برد. بار دیگر از این همه لطف و عنایت بزرگانی که در این مجلس حضور یافتند، سپاسگزارم و این مراسم را با تقدیم شعری از سراب سپهری به ابوالحسن به پایان می‌برم: «به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آسته بیایید. مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من»

نگاهی به زندگینامه سید ابوالحسن مختاباد

سید ابوالحسن مختاباد نویسنده، منتقد، پژوهشگر موسیقی و از روزنامه‌نگاران پیشکسوت، متولد ۲۲ دی ۱۳۴۸ در امره و برادر عبدالحسین مختاباد آهنگساز و خواننده شناخته شده موسیقی سنتی بود. او تابستان سال ۱۳۷۲ به کار در نشریه مشغول شد. بهمن همان سال با کار در بولتن جشنواره تئاتر فجر، کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد و سپس در بهار سال ۱۳۷۳، به عنوان عضو تحریریه روزنامه همشهری وارد این روزنامه شد و تا همین اواخر با این روزنامه و تعداد دیگری از رسانه‌ها همکاری داشت.

مختاباد فعالیت صنفی در حوزه موسیقی را با انتخاب به عنوان بازرس کانون پژوهشگران خانه موسیقی در سال ۸۱ آغاز کرد و سپس در کنار سردبیری نشریه خبری این نهاد، در دوره‌های بعد به عنوان عضو (۱۳۸۳–۱۳۸۵)، نایب رئیس (۱۳۸۵–۱۳۸۷) و رئیس هیئت مدیره (۱۳۸۷–۱۳۸۹) این کانون انتخاب شد. در این دوره او دبیری سمینار بررسی سه دهه موسیقی ایران را در هفت میزگرد در جشنواره موسیقی فجر سال ۱۳۸۷بر عهده داشت که به درخواست کامبیز روشن‌روان به عنوان دبیر جشنواره این میزگرد‌ها را برگزار کرد.

وی دو دوره متوالی از سوی مجمع عمومی خانه موسیقی به عنوان بازرس اصلی این نهاد صنفی انتخاب شد و نیز نهادینه کردن و برگزاری چند دوره کتاب و آلبوم سال خانه موسیقی از ابتکارات صنفی او به‌شمار می‌رود.

مرحوم مختاباد همچنین موسیقی را با یادگیری آواز در سال‌های اولیه دهه هفتاد نزد کریم صالح عظیمی آغاز کرد و در ادامه مدتی نزد سیدنورالدین رضوی سروستانی ردیف آموخت و نیز شیوه آوازی طاهرزاده به روایت نورعلی خان برومند را نیز نزد حمیدرضا نوربخش فرا گرفت. ضمن آنکه چند مدتی هم نزد کمال‌الدین عباسی ردیف آوازی را فراگرفت. در این مدت آموزه‌های آوازی و صداسازی را با برادرش سیدعبدالحسین مختاباد استمرار داد و سلفژ و تئوری موسیقی را نزد محسن الهامیان و نواختن سه تار را هم برای مدتی کوتاه نزد حمید سکوتی، رضا موسوی‌زاده، پیمان سلطانی و بهداد بابایی آموخت.

روح‌الله خالقی، بهارستان: پرسه‌ای در گنجینه ادب پارسی، نشر و نوشتار: یادداشت‌هایی درباره کتاب و نشر از جمله آثار اوست.

سیدابوالحسن مختاباد که از حدود ۱۰ سال پیش در آمریکا زندگی می‌کرد، روز یکشنبه - دوم بهمن ۱۴۰۱ - هنگام کوه‌نوردی بر اثر سکته قلبی در ۵۳ سالگی درگذشت و در آرامستان مسلمانان ایالت کالیفرنیای آمریکا به خاک سپرده شد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.