یکی از مهمترین این امور پنهان، محل زندگی آن حضرت در طول غیبت ایشان است. از این رو بسیاری علاقه مندند بدانند که خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکی به گذران عمر میپردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین این منزلت را دارد؟
در این مقاله تلاش شده که به این پرسش پاسخ داده شود.
میلیونها انسان عاشق و شیفته صدها سال است که در هر پگاه آدینه زبان به ندبه میگشایند و اینگونه میسرایند:
لیت شعری أین استقرّت بک النّوی بل أیّ أرض تقلّک اوثری: أبرضوی أو غیرها أم ذی طوی؟ عزیز علیّ أن أری الخلق ولاتری.۱ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوایی و یا جای دیگری و یا در ذی طوی هستی؟ دشوار است بر من که مردمان را ببینم و تو دیده نشوی.
حال برای روشن شدن این موضوع، پای به گلستان کلام معصومین (ع) میگشاییم و با سیری در کلام نورانی ایشان از آن انفاس قدسی برای حل این معما استمداد میطلبیم.
با یک نگاه کلی در این بوستان پر طراوت به چهار دسته روایت در این موضوع برمی خوریم که هر یک، محل زندگی آن حضرت را در دورهای از حیات پر برکت ایشان به تصویر کشیده است. اگر چه در مورد برخی دورهها صراحت و روشنی بیشتری وجود دارد و برخی از دورهها بنا بر عللی به اجمال و ابهام پاسخ داده شده است.
این دورهها عبارتند از:
۱. دوران زندگی با پدر بزرگوار خود امام حسن عسکری (ع)
شکی نیست که آن امام همام در شهر سامرا و در خانه پدرش امام حسن عسکری (ع) دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود در کنار آن حضرت میزیست.
این دوران بنا بر قول مشهور از نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق آغاز و در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق پایان یافت.
علاوه بر نقل موثق تاریخی، افراد فراوانی از این حادثه بزرگ پرده برداشته اند:
شیخ صدوق (ره) در کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمه - که یکی از مهمترین کتابهای نگاشته شده در موضوع مهدویت است - داستان ولادت حضرت مهدی (ع) را این گونه نقل کرده است:
حکیمه، دختر امام جواد (ع) گوید: امام حسن عسکری (ع) مرا نزد خود فراخواند و فرمود:ای عمه! امشب افطار نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای متعال امشب حجت خود را که حجت او بر روی زمین است ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدای شما شوم اثری در او نیست. فرمود: همین است که به تو میگویم. آمدم و، چون سلام کردم و نشستم نرجس آمد کفش مرا بردارد و گفت:ای بانوی من و بانوی خاندانم، حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. از کلام من ناخرسند شد و گفت:ای عمه جان! این چه فرمایشی است؟ بدو گفتم:ای دخترجان! خدای متعال امشب به تو فرزندی عطا فرمایدکه در دنیا و آخرت آقاست۲.
آن گاه به صورت مفصل داستان را ذکر کرده است. این روایت از مهمترین روایات درباره ولادت حضرت مهدی (ع) است و دلالت بر ولادت حضرت مهدی (ع) در خانه امام عسکری (ع) در سامرا دارد.» ضوء ابن علی «از مردی از اهل فارس که نامش را برده نقل میکند که:
به سامرا آمدم و در خانه امام حسن عسکری (ع) ملازم شدم. حضرت مرا طلبید، من وارد شدم و سلام کردم. فرمود: برای چه آمده ای؟ عرض کردم: برای اشتیاقی که به خدمت شما داشتم. فرمود: پس دربان ما باش. من همراه خادمان، در خانه حضرت بودم، گاهی میرفتم هر چه احتیاج داشتند از بازار میخریدم و زمانی که در خانه، مردها بودند، بدون اجازه وارد میشدم.
روزی [بدون اجازه]بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردها بود. ناگاه در اتاق حرکت و صدایی شنیدم، پس فریاد زد: بایست. حرکت مکن! من جرأت درآمدن و بیرون رفتن نداشتم، پس کنیزکی که چیز سر پوشیدهای همراه داشت از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد که درآی، من وارد شدم و کنیز را هم صدا زد. کنیز نزد حضرت بازگشت. حضرت به او فرمود: از آنچه همراه داری روپوش بردار. کنیز از روی کودکی سفید و نیکوروی پرده برداشت و خود حضرت روی شکم کودک را باز کرد، دیدم موی سبز که به سیاهی آمیخته بود از زیر گلو تا نافش روئیده است. پس فرمود: این است صاحب شما و به کنیز امر فرمود که او را ببرد.
پس من آن کودک را ندیدم، تا امام حسن عسکری (ع) وفات کرد.۳
نه تنها بستگان نزدیک و خدمتگزاران بیت امامت، آن حضرت را در شهر سامرا و در خانه امام عسکری (ع) دیده اند که بسیاری از یاران و خواص اصحاب امامت به شرف دیدار آن جمال، چون آفتاب نائل آمده اند و همگی حکایت از مدعای زندگی امام مهدی (ع) در کنار پدر در شهر سامرا دارد.» یعقوب بن منقوش «گوید:
بر امام حسن عسکری (ع) وارد شدم و او بر سکویی در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقی بود که پردههای آن آویخته بود. گفتم:ای آقای من صاحب الامر کیست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم، پسر بچهای به قامت پنج وجب بیرون آمد با پیشانی درخشان و رویی سپید و چشمانی دفرّافشان و دو کف ستبر و دو زانوی برگشته. خالی برگونه راستش و گیسوانی بر سرش بود. آمد و بر زانوی پدرش ابو محمد نشست. آن گاه به من فرمود: این صاحب شماست. سپس برخاست و امام بدو گفت: پسرم! تا وقت معلوم داخل شو و او داخل اتاق شد و من بدو نگریستم. پس به من فرمود:ای یعقوب! به داخل بیت برو و ببین آنجا کیست. من داخل شدم، اما کسی را ندیدم.۴
همچنین» احمد بن اسحاق «گوید:
بر امام حسن عسکری (ع) وارد شدم و میخواستم از جانشین پس از وی پرسش کنم. او آغاز سخن کرد و فرمود:ای احمد بن اسحاق خدای متعال از زمان آدم (ع) زمین را خالی از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالی از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع میکند و به خاطر اوست که باران میفرستد و برکتهای زمین را بیرون میآورد.
گفتم:ای فرزند رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت در حالی که بر شانه اش کودکی سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده میدرخشید. فرمود:ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجتهای او گرامی نبودی این فرزند را به تو نمینمودم. او هم نام و هم کنیه رسول خدا (ص) است. کسی است که زمین را پر از عدل و داد میکند؛ همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد.ای احمد بن اسحاق! مثل او در این امت، مثل خضر و ذوالقرنین است. او غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمییابد، مگر کسی که خدای متعال او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج موفق سازد.
احمد بن اسحاق گوید: گفتم:ای مولای من! آیا نشانهای هست که قلبم بدان اطمینان یابد؟ آن کودک به زبان عربی فصیح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقیّةاللَّه فی أرضه والمنتقم من أعدائه.ای احمد بن اسحاق! پس از مشاهده، جست وجوی نشان مکن. احمد بن اسحاق گوید: من شاد و خرم بیرون آمدم.۵
بنا بر روایات فوق و دهها روایت دیگر تردیدی نخواهد ماند بر این که حضرت مهدی (ع) در طول حیات امام عسکری (ع) همراه ایشان و در شهر سامرا مسکن و مأوای داشته اند و اگر چه در این دوران نیز مخفیانه زندگی میکرده اند، ولی عده فراوانی از نزدیکان و شیعیان ایشان را دیده اند.
۲. دوران غیبت صغرا
غیبت صغرا عبارت است از دوران پنهان زیستی کوتاه مدت حضرت مهدی (ع) که طبق نظر مشهور با شهادت امام حسن عسکری (ع) (سال ۲۶۰ ق.) آغاز شده و با رحلت چهارمین نایب خاص آن بزرگوار (سال ۳۲۹ ق.) به پایان رسیده است که مجموعاً ۶۹ سال میشود.
اگر چه به روشنی محل زندگی آن حضرت در این دوران مشخص نیست، ولی از روایات و قرائن به دست میآید که این مدت را حضرت عمدتاً در دو منطقه سپری کرده اند: یکی منطقه عراق و دیگر مدینه منوره که البته روایات متعددی بر این مطلب دلالت دارد.
از امام صادق (ع) در این زمینه نقل شده است که فرمود:
للقائم غیبتان إحداهما قصیرة والأخری طویلة. الغیبة الأولی لایعلم بمکانه فیها إلّا خاصّة شیعته والأخری لایعلم بمکانه فیها إلّا خاصّة موالیه.۶
برای [حضرت]قائم (ع) دو غیبت است. یکی کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت اول جز شیعیان مخصوص از جای آن حضرت خبر ندارند و در غیبت دیگر جز دوستان مخصوصش از جای او خبر ندارند.
در دوران غیبت صغرا، از سفیران چهارگانه (نواب خاص) کسی نزدیکتر به آن حضرت ذکر نشده است و ایشان هم تماماً در عراق و همواره با حضرت در ارتباط بوده اند و توقیعات فراوانی از طرف حضرت به دست آنها شرف صدور یافته است؛ بنابراین میتوان گفت بخشی از عمر آن حضرت در این دوران در عراق سپری شده است.
دستهای دیگر از روایات به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا و کبرا بودن غیبت) زندگی حضرت را در دوران غیبت در مدینه منوره ذکر کرده اند که با توجه به روایات دسته نخست میتوان گفت بخشی از عمر آن حضرت نیز در مدینه سپری شده است.
امام باقر (ع) در این باره فرمود:
لابدّ لصاحب هذا الأمر من عزلة... و نعم المنزل طیّبة.۷
به ناگزیر برای صاحب این امر عزلت و گوشه گیری خواهد بود... و طیبه (مدینه) چه منزلگاه خوبی است.
همین روایت در کتاب شریف اصول کافی با اندک تفاوتی از امام صادق (ع) این گونه روایت شده است:
لابدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة ولابدّ له فی غیبتة من عزلة و نعم المنزل الطیّبة.۸
به ناچار صاحب الامر غیبت کند و به ناچار در زمان غیبتش گوشه گیری کند، چه خوب منزلی است طیبه (مدینه).
هم چنین ابوهاشم جعفری میگوید:
به امام عسکری (ع) عرض کردم: بزرگواری شما مانع میشود تا از شما پرسش نمایم، پس اجازه بفرمایید سؤالی بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. عرض کردم:ای آقای من! آیا فرزندی دارید؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاقی رخ داد کجا او را پیدا کنیم؟ پس فرمود: در مدینه.۹
بنابراین جمع بین دو دسته روایات به این صورت است که آن حضرت در مدینه حضور داشته اند؛ ولی به خاطر ارتباطی که آن حضرت با نواب خاص داشته اند بخشی از عمر خود را در عراق سپری نموده اند.
۳. دوران غیبت کبرا
اصطلاحاً غیبت کبرا به مدت زمان پنهان زیستی حضرت مهدی (ع) گفته میشود که با وفات آخرین نایب خاص در سال ۳۲۹ ق آغاز و همچنان ادامه دارد و تنها خداوند متعال است که پایان آن را میداند.
این دوران ویژگیهایی دارد که آن را از دوران غیبت صغرا کاملاً متمایز میسازد که از جمله آن ویژگیها کامل شدن غیبت آن حضرت است.
به همان اندازه که پنهان زیستی حضرت مهدی (ع) در این دوران به کمال میرسد و نیابت و سفارت همانند دوران غیبت صغرا وجود ندارد، محل زندگی آن حضرت نیز نامشخصتر میشود و در این دوران است که هرگز به طور قطع نمیتوان مشخص نمود آن حضرت در کجا زندگی میکند.
البته روایات در این باره به محلهای مختلفی اشاره کرده اند که برخی از آنها از این قرارند:
الف) مدینه طیبه
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد برخی از روایات به صورت عام و بدون قید زمان غیبت صغرا، مدینه را به عنوان جایگاه آن حضرت در دوران غیبت مورد اشاره قرار داده اند.
ب) ناحیه ذی طوی
ناحیه ذی طوی در یک فرسخی مکه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانههای مکه دیده میشود. برخی از روایات آن محل را به عنوان جایگاه حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت معین کرده اند.
امام باقر (ع) در این باره فرمود:
یکون لصاحب هذا الأمر غیبة فی بعض هذه الشّعاب و أومأ بیده إلی ناحیة ذی طوی.۱۰
صاحب این امر را در برخی از این درّهها غیبتی است و با دست خود به ناحیه ذی طوی - که نام کوهی است در اطراف مکه - اشاره نمود.
در برخی دیگر از روایات نیز ذکر شده که حضرت مهدی (ع) قبل از ظهور در» ذی طوی «به سر میبرد و آن گاه که اراده الهی بر ظهور آن حضرت تعلق گیرد از آنجا وارد مسجدالحرام میشود.
امام باقر (ع) در این باره فرموده اند:
إنّ القائم یهبط من ثنیّة ذی طوی فی عدّة أهل بدر ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلاً حتی یسند ظهره إلی الحجر الأسود و یهتزّ رایة الغالبة.۱۱
قائم (ع) در میان گروهی به شمار اهل بدر - سیصد و سیزده تن - از گردنه ذی طوی پایین میآیند تا آن که پشت خود را به حجرالاسود تکیه میدهد و پرچم پیروز را به اهتزاز درمی آورد.
ج) دشتها و بیابانها
از برخی روایات نیز استفاده میشود که آن حضرت در طول غیبت کبرا محل خاصی ندارد و همواره در سفر به سر میبرد.
از امام باقر (ع) نقل شده است که وقتی شباهتهای حضرت مهدی (ع) به انبیا را بیان نمودند چنین فرمودند:
و، امّا شبهه من عیسی فالسّیاحة ۱۲.
و، اما شباهت حضرت مهدی (ع) به حضرت عیسی (ع) جهانگردی [و نداشتن مکانی خاص]است.
در توقیعی که از حضرت مهدی (ع) به نام شیخ مفید صادر شده است، نیز به نامعلوم بودن مکان حضرت مهدی (ع) اشاره شده است.
در آن نوشته چنین آمده است:
... و إن کنّا ثاوین بمکاننا النّائی عن مساکن الظالمین حسب الّذی أراناه اللَّه لنا من الصّلاح شیعتنا المؤمنین فی ذلک مادامت دولة الدنیا للفاسقین.۱۳
... با این که ما براساس فرمان خداوند و صلاح واقعی ما و شیعیان مؤمن مان تا زمانی که حکومت در دنیا در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها به سر میبریم.
همچنین در پارهای از ملاقاتهای معتبر که در دوران غیبت کبرا نقل شده است، حضرت به این نکته اشاره فرموده اند.» علی بن ابراهیم بن مهزیار «پس از نقل ملاقات خود با حضرت مهدی (ع) به نقل از ایشان چنین میگوید: آن حضرت فرمود:
یابن المازیار أبی أبو محمد عهد إلیّ ألّا أجاور قوماً غضب اللَّه علیهم... وأمرنی ألّا أسکن من الجبال إلّا وعرها ولا من البلاد إلّا قفرها.۱۴
همانا پدرم ابو محمد با من عهد فرمودند که در مجاورت قومی که خداوند بر آنان غضب کرده است قرار نگیرم... و به من فرمود که در کوهها ساکن نشوم مگر قسمتهای سخت و پنهان آن و در شهرها ساکن نشوم مگر شهرهای متروکه و بی آب و علف.
این نامعلوم بودن محل زندگی آن حضرت در دوران غیبت کبرا سبب شده تا عدهای به گمانه زنیهایی بعضاً سست و واهی بپردازند و به طرح محلهایی که اثبات آنها کاری بس مشکل است روی آورند.
افسانه جزیره خضرا یا مثلث برمودا و مانند آن حکایتهایی است که در تاریخ پر فراز و فرود این اعتقاد رخ نموده است، ولی همواره روشنگرانف این مذهبف حق، مردم را از لغزش در این بیراههها برحذر داشته اند.
۴. دوران ظهور و حکومت مهدی (ع)
دوران ظهور که درخشانترین فراز تاریخ و بهترین دوران حیات انسانی است، ویژگیهای فراوانی دارد که از جمله مهمترین آنها حاکمیت آخرین معصوم و حجت الهی است. درباره محل زندگی حضرت مهدی (ع) و حکومت آن حضرت در عصر ظهور، روایات فراوانی وجود دارد. عمدتاً در این روایات، مسجد سهله را منزل آن حضرت و شهر کوفه را به عنوان پایگاه حکومتی آن حضرت معرفی کرده اند.
مسجد سهله شرافت بسیاری دارد؛ از جمله در روایات ذکر شده که در این مسجد، هزاران پیامبر به نماز ایستاده اند.» صالح بن ابوالاسود گوید: امام صادق (ع) سخن از مسجد سهله راند، آنگاه فرمود:
أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله.۱۵
به درستی که مسجد سهله منزل صاحب ماست آنگاه که [پس از قیام]با اهل خود در آنجا فرود آید.
هم چنین آن حضرت به ابابصیر فرمود:
یا أبا محمد کأنّی أری نزول القائم فی مسجد السّهلة بأهله و عیاله.ای ابا محمد، گویا حضرت قائم را در مسجد سهله میبینم که با زن و فرزندانش در آن نازل میشوند.
ابوبصیر پرسید: آیا مسجد سهله خانه اش خواهد بود؟ حضرت فرمود:
نعم، هو منزل إدریس و ما بعث اللَّه نبیّاً إلّا وقد صلّی فیه والمقیم فیه کالمقیم فی فسطاط رسول اللَّه و ما من مؤمن ولا مؤمنة إلّا و قلبه یحنّ إلیه و ما من یوم ولا لیلة إلّا والملائکة یأوون إلی هذا المسجد یعبدون اللَّه.۱۶
آری، این مسجد، منزل ادریس است. خداوند هیچ پیامبری را برنینگیخت، مگر آن که در این مسجد نماز گزارد. هر کس در این مسجد بماند مانند آن است که در خیمه رسول خدا (ص) اقامت کرده است. هیچ مرد و زن مؤمنی نیست، مگر آن که دلش به سوی آن مسجد پرمی کشد. روز و شبی نیست مگر آن که فرشتگان به این مسجد پناه میبرند و در آن به عبادت خدا میپردازند.
همان طور که اشاره شد، کوفه نیز مرکز حکومت مهدی (ع) قلمداد شده است.
چگونگی زندگی در عصر ظهور به روشنی مشخص نشده، ولی به نظر میرسد تفاوت بسیاری با نحوه زندگی امروزی داشته باشد. تکامل علوم بشری، کمال عقلانی بشر، توسعه خارق العاده امکانات و رفاه عمومی، امنیت فراگیر بر کل کره زمین و... به طور قطع، ویژگیهایی را برای زندگی در آن زمان ایجاد خواهد نمود که امروز درک دقیق آن برای ماکاری بس مشکل است.
از امام باقر (ع) نقل شده که در بخشی از یک روایت طولانی فرمود:
ثمّ یتوجّه إلی الکوفة فینزلها و تکون داره.۱۷
آنگاه [حضرت مهدی (ع)]به سوی کوفه میرود پس آنجا را برای منزل برمی گزیند و کوفه خانه او خواهد بود.
آمدن مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، از همان زمان نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم و صدر اسلام، امری مسلَّم و شایع و مورد توجه مسلمانان بود.
حاکمان وقت هم از آن اخبار بی اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدی موعود، از نسل حضرت فاطمه علیها السلام و امام حسین علیه السلام متولد میشود و حکومت ستمکاران به دست اش منقرض میگردد و تمام زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد؛ به ویژه روایات متعددی که میگفت، او، نهمین از فرزندان امام حسین علیه السلام است.
دولت عباسی از این امر بیم وهراس داشتند و در صدد بودند به هرگونه که شده این خطر را از حکومت خود دفع کنند. به همین جهت، خانههای بنی هاشم، بویژه خانهی امام حسن عسکری علیه السلام به شدّت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفی و علنی دولت عباسی قرار داشت. معتمد عباسی، به عدة از زنان قابله، مأموریت سری داده بود که در خانههای بنی هاشم، به ویژه خانه امام حسن عسکری علیه السلام رفت و آمد کنند و مراتب را گزارش دهند، و به گروهی از مأموران خویش مأموریت داد که دائماً و روز و شب، مراقب خانة آن حضرت باشند وبعد از شهادت امام عسکری علیه السلام، دستور داد خانه آن حضرت را بازرسی کنند و گروهی از زنان قابله را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه، و اگر آبستنی در بین آنان دیده شد، بازداشت کنند.
حتّی به خانه امام عسکری علیه السلام هم اکتفا نکرد و دستور داد تمام خانههای شهر را با کمال دقت بازرسی و کنترل کنند. [۱](ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شبیه ولادت حضرت موسی علیه السلام میباشد که فرعون، تمام زنان باردار را کشت تا از ولادت او جلوگیری کند، امّا به اراده و خواست خداوند، حضرت موسی علیه السلام در دامان فرعون بزرگ شد.)
ولادت حضرت مهدی علیه السلام به خاطر شرایط سخت آن زمان، مخفی بود؛ و حدود پنج سال، قبل از شهادت امام عسکری علیه السلام، یعنی در سال دویست و پنجاه و پنج قمری در شب نیمه شعبان در حالی که تا روز قبل، آثار حمل در مادر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای دیگران ظاهر نبود، به دنیا آمد؛ و در طول این پنج سال، امام حسن عسکری علیه السلام فرزندش را تنها به خواص شیعیان خود نشان میداد و او را امام، و حجت بعد از خود معرفی میکرد. با این وضعیت، طبیعی است دیگران از جمله، اهل سنّت که از اهل بیت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم فاصله گرفته بودند، از ولادت آن حضرت مطلع نشوند.
منبع: خبرآنلاین