در برنامه زنده «امواج شبهه» شبکه رادیویی گفتگو، با حضور دکتر اکرم میرزایی (مدرس دانشگاه و کارشناس سواد رسانه)، محدثه تک فلاح (پژوهشگر حوزه رسانه و خانواده) و دکتر علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) به موضوع «سرم جورج تاون، بررسی مدل موج سواری قندی نمکی رسانههای بیگانه برای احیای مسیر شکست خورده جورج تاون، مونیخ، ایران» پرداخته شد.
تکنیک چرخه معکوس چگونه عمل میکند؟
دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با تأکید بر اینکه در ارتباط با بررسی مدل موج سواری رسانههای بیگانه سه محور اساسی را باید مورد بررسی قرار داد، گفت: مفهوم اول رابطه بین فرآیندی است که ضد انقلاب تا قبل از مسئله اغتشاشات در ایران طی کرد و فرآیندی که راجع به بحث فوت مهسا امینی رخ داد.
وی افزود: محور دوم رابطه بین اتصال حوزه امنیت، اقتصاد و فرهنگ هست که شروع حقیقی آن از جورج تاون شروع شد که عملا تا اجلاس مونیخ خیلی آوردهای نداشتند و پس از آن دیدیم از اجلاس مونیخ به این طرف جریان ضدانقلاب و رسانههای بیگانه توأمان با هم وارد چرخهای معکوس شدند.
این کارشناس ارشد رسانه در ادامه به چرخه معکوس اشاره کرد و گفت: چرخه معکوس، فرآیندی است که رسانههای بیگانه با گرایی که سرویسها به آنها میدهند در پیک اتفاقات رخ میدهد، به این معنا که اساسا سراغ آوردههایی میروند که ارزش افزوده آنها تولید پیام نباشد بلکه خود آورده پیام تلقی شود. این شیوه تبلیغاتی از رایجترین شیوههای تبلیغی غرب است، در این تکنیک در اثر تکرار مفهوم واقعی کلمه را عوض میکنند و با مقاصد ویژه خود به کار میبرند.
وی یادآور شد: اساس رسانههای بیگانه نه گفتگو محور، نه گفتار پایه و نه گفتگو ساز هستند، اما حرف سازها و واژه تراشهای خوبی هستند و به درستی بنا بر محیطی که در آن قرار دارند، واقعهسازی میکنند.
داودی در ادامه عنوان کرد: مرحله سوم که به آن مرحله اتصال بینابینی میگوییم، در قصه جورج تاون آن موفقیت و سازماندهی که مدنظرشان بود انجام نشد در مونیخ آوردهها برای رسانهها نسبتا خوب بود، اما به لحاظ میدانی نتیجهای که مدنظرشان بود حاصل نشد.
وی گفت: قاعدتاً دو رابط و زانو را باید بزنند تا برسد به اردیبهشت ۱۴۰۲، اولین زانو و رابطی که زدند فعال کردن گروههایی است که میتواند شکافهای اجتماعی را تبدیل به یکسری از سندرومهای اجتماعی نظیر حوزههای ترس، نگرانی، استیصال و حس بیپناهی نسبت به رویدادهای میدانی موجود کند. حس بیپناهی در مخاطب را در سه سطح زنان، ابزار و ادوات گروهکی و نقطه عطف بررسی کردند.
داودی گفت: سطح نخست که زنان بودند موفقیت آمیز نبود چرا که به قابلیت اتصال فکر نکرده بودند، که آن نیز به دلیل زایمان زودهنگامی بود که در بستر اجتماعی رخ داد.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه خاطرنشان کرد: در سطح دوم به سراغ ابزار و ادوات گروهکی رفتند، قاعدتاً بین سلطنت طلبها و منافقین، بین منافقین و کوموله و بین کوموله و مشروطهخواهان عمدتا خیلی همگرایی وجود ندارد، بنابراین به لحاظ سیاسی نیز نتوانستند اقدامی کنند.
داودی افزود: مرتبه سوم، مرتبه پیچیدهای است، نقطه عطف در جامعه ایرانی سه گام را شامل میشود که مهمترین آن کودکان و نوجوانان هستند، چرا که عبور از مرز و سن میتواند خیلی از فکتها را جا به جا کند. اتفاقی که در ایزه رخ داد اتفاق کوچکی نبود، اما زمانی که اقدام به تست حساسیت سنجی جامعه را زدند دو رسانه رادیو فردا و بی بی سی به هم خیلی تابیدند، بی بی سی از بعد تئوریک و رادیو فردا از بعد عملیات ماجرا ورود کرد.
وی با اشاره به اینکه مرحله سوم، مرحله اتصال است، گفت: در این مرحله سوژه را ایجاد، پیام را ورز داده و نهایتا در یک سبدی تا قبل از عید آن را نگه داشته، یک ماه روی آن مستقر شوند و در اردیبهشت اقدام به تاب دادن آن میکنند، این فرآیند را در مصاحبه مسیح علینژاد در از جورج تاون تا مونیخ و مصاحبه اخیر او با سی ان ان میتوان مشاهده کرد.
داودی افزود: هر زمان فکتها شفاف بیان شدند به این معنا است که سرویسها در حال جا به جایی در حوزه خارجی هستند و میزان ظرفیتی که روی رسانههای داخلی حساب باز میکنند در حال افزایش یافتن است.
مسئولان وارد فاز عملیاتی شوند
دکتر اکرم میرزایی، مدرس دانشگاه و کارشناس سواد رسانه در ادامه با اشاره به اینکه رسانههای بیگانه منتظر اتفاقهایی هستند که پتانسیل گسترش و کار کردن روی آن را داشته باشند، گفت: پس از اتفاقاتی که رخ داد قطعا به دنبال خوراک جدیدی بودند تا بتوانند از آن بهره خود را ببرند.
وی اظهار کرد: برنامهها و اتحادهای نمایشی که آن ور آب انجام میدهند، بزرگنمایی که از طریق رسانهها انجام میشود تا به افراد در داخل بفهمانند که ما پشت شما هستیم قطعا رو یکسری از افراد تاثیر خود را خواهد گذاشت.
این کارشناس سواد رسانه در ادامه عنوان کرد: رسانههای داخلی در وقایع اخیر نباید از بحث آگاهسازی عقب بمانند، باید بتوانند محتوای مناسبی برای روشنگری و آگاهی به مردم و والدین بدهند، موضوع رخ داده اتفاق بسیار مهمی است بالاخص که دانشآموز و دختر هستند و قطعا برای والدین نگرانی ایجاد میشود، رسانهها باید نخستین گامها را برای شفافیت بردارند و در جنگ روانی هراس افکنی غرب ورود نکنند.
میرزایی تأکید کرد: در شرایط فعلی ما نیاز داریم که مسئولان وارد فاز عملیاتی درست به همراه تیمهای قوی شوند و با مشارکت مردم، نهادهای مدنی و فعالین حقوق کودکان قضیه را به گونهای پیش ببرند که مردم به خصوص والدین اعتماد خوبی به اخبار رسانههای داخلی پیدا کنند، چرا که رسانههای غربی با تکنیکهای اغنایی اثرگذاری مطلوبی روی افراد ناآگاه دارند.
وی با تأکید بر اینکه موضوع دختران را از منظرهای مختلف میتوان بررسی کرد، افزود: غرب به دنبال این است تا نگاهی شبیه نگاه طالبان به حوزه زنان و تحصیلات زنان را به جمهوری اسلامی ربط دهند و به مردم این را القا کنند که نظام خواهان تحصیل و پیشرفت دختران نیست.
رسانههای بیگانه، به دنبال از همپاشی بنیان خانواده
محدثه تک فلاح پژوهشگر حوزه رسانه و خانواده گفت: در وقایع اخیر، هدف اصلی فرزندان و کودکان نیست، بلکه به دنبال از همپاشی بنیان خانواده هستند. نظام تحت حمله افرادی قرار میگیرد که رهبری آن را رسانههای بیگانه برعهده دارند، اما اگر خانواده به خاطر اعتمادی که به نظام و دولت دارد و با درایتی که دارند، فرزند را با نهایت اعتماد و تعاملی که با مدارس دارند بفرستند، قطعا به ضرر اپوزیسیون و گروههایی است که در پی آسیب به نظام هستند.
وی در ادامه افزود: برخلاف گزارشهایی که در رسانههای بیگانه داده میشود، مدارس کماکان برقرار هستند و به فعالیت خود ادامه میدهند اگرچه نگرانیهای به حق و به جایی برای خانوادهها وجود دارد، اما موجب به هم خوردن نظم سیستم نشده است.
تغییر تعریف زن نوین به واسطه تکنیکهای رسانهای غرب
داودی در ادامه به تبیین جزئیات تقسیم کار رسانههای بیگانه پرداخت و گفت: شبیه اتفاق رخ داده را تنها در سال ۸۸ داشتیم و پس از آن دیگر شبیه آن اتفاق را ندیدیم، غربیها معمولا نسخه آلفای تبلیغات خود را به صورت واضح عنوان میکنند.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که میخواهید ببینید به دنبال پیادهسازی چه برنامهای هستند باید به سراغ برنامه پرگار بیبیسی، برنامه تحلیلی اینترنشنال و برنامههای گفتگو محور رادیو فردا با افرادی که برای اولین بار در این برنامه حضور پیدا کردند، به جز برنامه تبلت که مسیح علینژاد در صدای آمریکا اجرا میکند بروید.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با اشاره به اینکه برنامه «سمت نو» من و تو، در پایهریزی زن نوین بسیار موثر عمل کرد، گفت: زمانی زن نوین ردیف سنی ۱۳ به بالا را شامل میشد این در حالی که پس از قضیه مهسا امینی، زن نوین از ردیف سنی ۸ به بالا را شامل میشود. به همین دلیل در اغتشاشات اخیر افرادی را دیدیم که در ردیف سنی ۸ سال به بالا هستند و تنها به دلیل منطق فکری و جنس تبلیغات غرب در اغتشاشات حضور دارند.
وی افزود: رسانههای بیگانه در این وقایع، چهار نوع دگردیسی انجام دادند، مسئله نخست تئوریزه کردن جریان مبارزاتی در ایران است جنس جریان مبارزه در ایران به زعم جریان اپوزیسیون فرآیند خاص خود را باید طی کند، اما اولین کاری که در فرآیند مبارزه انجام میدهند مشابهتسازی است.
داودی عنوان کرد: مشابهتسازی اختصاصا کار دو شبکه بی بی سی و رادیو فردا است، به همین دلیل است که پس از اتفاقات اخیر سفیر انگلستان در ایران توییت میزند و خود را پدر همه دختران مسموم شده در ایران میداند، بنابراین فرآیند مبارزاتی زن نوین، مدلی انگلیسی پایه و عملیاتی است.
این کارشناس رسانه یادآور شد: حوزه ساختار تئوریک و عملیات زن نوین در ایران، سفیر انگلیس است. زمانی که سفیر این کد را میزند یعنی پنلهای عملیاتی که در ایران قبلاً کاشته و آماده شدند مسیر را پیدا میکنند و او مانند فانوس دریایی برای اینها عمل میکند.
داودی گفت: فرایند دوم، تبدیل این تئوری به مدل اضطراب است که در دنیا تنها دو رسانه سی ان ان و صدای آمریکا به آن مسلط هستند، به همین دلیل است که سی ان ان کار را به پارلمان آمریکا میکشاند که بحث تحقیق و تفحص را مطرح میکنند.
وی افزود: مدل آمریکایی در این حوزه مدلی تهاجمی است، به همین دلیل میبینیم پس از دستگیری اولین رپر در ایران، اولین تیزر را سی ان ان کار میکند، در حالی که این شبکه ربطی به فضای فارسی و ایرانی ندارد. چراکه سی ان ان برای صدای آمریکا و بی بی سی فارسی به لحاظ تراز پشتوانه است، مانند هالیوود برای خیلی از کمپانیها، و در اصل نوعی مصدر شناخته میشود
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: مدارس، حوزه آموزش و پرورش، وزارت اطلاعات و وزارت آموزش عالی مرکز هستند، خانواده، دولت و فضای وزارت کشور پیرامون محسوب میشود. چراکه مردم از وزارت اطلاعات در حالت واکنشی توقع دارند و خانواده در حالت کنشی قرار میگیرد.
داودی در ادامه تصریح کرد: کنشگری داخلی و واکنشی دولتی نوعی به هم ریختگی ایجاد میکند و در این جا سطح انتظار، ضرورت و برآورده کردن به دلیل جنس پراکندگی همخوان نیست، دختر، دانشآموز و مدرسه در اصل سه واژه کلیدی هستند که غرب برای از بین بردن تعادل بین نیاز و انتظار استفاده میکند.
وی گفت: اینترنشنال و اقمارش تنها رسانهای است که در حال حاضر میانهدار اتفاقات اخیر است. سه اقمار اصلی او مسیح علینژاد، فرزاد فرحزاد و گزارشگر شبکه من و تو است، به همین دلیل است که مخاطب از بین رفتن آستانه پذیرش تحمل جدید را تمرین میکند چرا که اینترنشنال ماحصل فرآیند عملیاتی بی بی سی و من و تو است.
داودی افزود: مسئله چهارم ایجاد اختلال محاسباتی است؛ با وجود اینکه مدارس پسرانه نیز درگیر مسمومیت شدند، اما تنها به مدارس دخترانه و جنس زن میپردازند، در تصاویر منتشر شده این را میبینیم که به دنبال روش رمل و سایه که جزء تکنیکهای شناختی و جنگهای ترکیبی است، که اسرائیلیها و انگلیسیها نسبت به آن کاملا مسلط هستن
وی افزود: رمل و سایه، شگردی متداول در علوم شناختی است که در آن رسانهها، مخاطبان خود را دعوت به حضور در ناآرامیها میکنند و برای او حامی از داخل و خارج میسازند.
این کارشناس ارشد رسانه ادامه داد: این دو فساد زمانی که کنار یکدیگر قرار میگیرند، روش جا به جایی سایه و التهابآفرینی جزء اتفاقاتی است که این دو سرویس بین رادیو فردا و بی بی سی اجرا میکنند
خانواده، نقطه ثقل جامعه مسلمان ایران
میرزایی در ادامه گفت: اینکه در چند مدرسه پسرانه نیز این اتفاق افتاده به این دلیل است تا فرضیه زن ستیزی و آن نیت شوم را پشت این قضیه برای به انحراف کشیدن قضیه اصلی خود، پنهان کنند.
وی با اشاره به اینکه غرب به دنبال این است تا از این مسائل برای جریان سازیهای جدید استفاده کند، یادآور شد: چرا که نقطه ثقل یک جامعه اسلامی خانواده است و برای ما زنان و دختران از حساسیت بسیاری برخوردار هستند.
میرزایی افزود: در این میان خانوادههایی نیز هستند که بتوانند با تعامل مناسب با مدارس فرزندان خود را آماده کنند تا در مدارس حضور پیدا کنند و توان دفاعی از خود را شکل دهند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: رسانههای داخلی باید برنامهریزی شده و با اطلاعات دقیق و درست اعتماد خانوادهها را به دست بیاورند، ما نباید اجازه بدهیم رسانههای غربی اذهان مخاطبان ناآگاه ما را تسخیر کنند و ترس و واهمه را برای آنان شکل دهند.
در ادامه برنامه تک فلاح گفت: در قضیه مهسا امینی، در ابتدا عبارت مرگ مهسا امینی را دیدیم و به مرور تبدیل به کشته شدن مهسا امینی شد. در این اتفاقات نیز ابتدا واژه مسمومیت را استفاده کردند و پس از آن از عبارت حملات شیمیایی استفاده کردند، چگونگی همراه کردن اذهان با تئوریها و اهداف خودشان را به زیبایی پیش میبرند.
این پژوهشگر حوزه رسانه و خانواده عنوان کرد: باورمان را نباید به راحتی برای رسانههایی که برای ما سناریو میچینند خرج کنیم، ما باید بتوانیم مرز بین راست و دروغ را تمیز دهیم در قضایای اخیر آگاهی مردم بسیار زیاد شد، دروغهایی که این رسانهها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردند موجب بیاعتمادی مردم شد.
وی افزود: در این اتفاقات مدارس دخترانه را زیر ذرهبین آوردند چرا که دختر ظریف و لطیف است و حساسیت بیشتری نیز با آن همراه است.
داودی گفت: ظرف یک سال و نیم گذشته مدل رسانههای بیگانه عوض شده، این در حالی است که رسانههای داخلی کماکان از همان مدلهای پیشین استفاده میکنند. نکته دوم این است که جنس شبکه محور شدن و شبکه وند شدن بین پیام، مخاطب و رسانه در دو شاخه دسک و سرویس دارای حالت عرضیده یعنی از حالت قائم و طولی به حالت عرضی و فلت تغییر فاز داده، این جدا از مدل است و این در حالی است که رسانههای ما خودشان را در آوردگاه ذهن محور تعریف میکنند.
نکته سوم که نکته بسیار حائز اهمیتی است؛ این است که رابطهای کاملا مستقیم و بدون انفصال بین اجزای اقدام و عملیات در داخل ایجاد کردند. در حال حاضر فرآیند تبدیل در ایران را به نزدیکترین محیط به حاکمیت یعنی شهروند آوردهاند. دوره روایت اول دیگر تمام شده است، رسانههای بیگانه از روایت اول تغییر فاز دادهاند، باید قرائتها عوض شود یعنی مشارکت مخاطب در تشکیل فکتهایی که میتواند تبدیل به یک محور شود بیشتر شده و رسانههای ما نیز باید به این سمت و سو روی بیاورند.
یادآور میشود، برنامه «امواج شبهه»، برنامهای گفت وگومحور و تخصصی در خصوص ماهیت شناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسی زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش میشود.
منبع:شبکه رادیویی گفتگو