اصل ماجرا اینگونه بود که وقتی ارامنهای از اروپا برگشتند بوقلمونها را به شاه عباس تقدیم کردند. شاه خیلی خوشش آمد و دستور داد تخم بوقلمون را در خانههای ارامنه تقسیم کنند؛ زیرا آنها بهتر از جوجهها مراقبت میکردند. در عوض باید سالی یک عدد بوقلمون به شاه تقدیم میکردند.
البته برخی از افراد وقتی متوجه شدند قبول پرورش بوقلمون مانند پرورش خروس (که پیشتر به پرورش و تکثیر آن پرداخته بودند) برای آنها مالیات جدیدی خواهد داشت در پرورش آنها کمی سهلانگاری کردند و همین باعث شد تعداد زیادی از آنها تلف شوند. «ژان باتیست تاورنیه» جهانگرد و بازرگان فرانسوی که در عصر صفوی بارها به ایران سفر کرده بود، در خاطراتش نوشته است: «شاه (شاه عباس صفوی) ارامنه را به تجارت تشویق میکرد. به آنها ابریشم مساعده میداد و پس از فروش، قیمت آن را میپرداختند و این سبب شد که ارامنه جانی بگیرند و بضاعتی پیدا کنند.»
ارامنه به واسطه ذکاوت و درستکاری خود طوری پیش افتادند که هیچ رشته تجارتی نبود که در آن وارد نشده باشند. یکی از این زمینهها تجارت بوقلمون بود، اما کمکم به دلیل سود خوب این کار برخی از اهالی تهران هم این کار را یاد گرفته و مشغول پرورش بوقلمون شدند. این تصویر مربوط به سال ۱۳۳۸ در یکی از خیابانهای تهران است که بوقلمونها آزادانه در حال قدم زدن در شهر هستند.
منبع: همشهری آنلاین