در سلسله نوشتارهایی به مرور آیین نوروز در طول تاریخ پرداخته و درباره نوروز در زمان اشکانیان نوشته شده است: «درباره نوروز (نوروژ، نکروژ، نوک روژ) و سنتهای وابسته بدان تا چند دهه قبل منابعی قدیمتر از دوره ساسانیان - که به دست نویسندگان مسلمان نوشته شده بود - وجود نداشت.
با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در «کوه مغ تاجیکستان» و بر سفالنبشتهها - که در خرابه شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) به دست آمد - و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم شد که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دوهزار سال پیش، در آغاز بهاران بودهاست. از شواهد چنین برمیآید که مراسم نوروز - به ویژه در میان عامه مردم - به صورتی گسترده و بااهمیت جشن گرفته میشدهاست.ابراهیم پورداوود درباره نوروز در این دوره مینویسد: «پس از دوره سلوکی هر چند که اشکانیان، اقوام ایرانیتبار بودند، ولی تسلط ۸۰ ساله یونانیان در آنها اثر کرده و در خصوص آداب و رسوم ایرانی بیقید بودند. اما در اواخر این دوره ۴۷۶ ساله دوباره ملیت ایرانی قوت گرفت.» از چگونگی آیینهای نوروزی در روزگار اشکانیان آگاهی نداریم؛ اما میتوان اندیشید که برگزاری مراسم نوروز - همانند جشن مهرگان - در نزد همه مردم رایج بوده است.
در منظومه زیبای «ویس و رامین» سروده فخرالدین اسعد گرگانی، اشاراتی بسیار کوتاه به مراسم نوروز در دوره اشکانیان شده است. منظومه دلکش ویس و رامین را گرگانی [در حدود سال ۴۴۶ هجری]از زبان پهلوی به پارسی دری برگردانیده است. این داستان مربوط به دوره اشکانیان است.