در بیشتر وقتها این کار سبب سرگرمی و تفریح آنها میشود چنانچه کودکی نسبت به اطرافیان خود با دلسوزی و مسئولانه رفتار کند این به رخ کشیدنهای گاه و بی گاه مشکلی به وجود نمیآورد. برخی از والدین از روی قصد بچههای خود را به فخر فروشی مجبور میکنند. مادری که همیشه به بچهاش میگوید: تو فقط بازیکن ماهر تیم هستی یا تو زیباتر از دخترهای دیگر هستی خودپسندی و غرور دروغی را در او تقویت میکند.
هنگامی که کودک شما فخر میفروشد که «پدر من از پدر تو قویتره!» امکان دارد سبب ناراحتی شما شود، ولی هیچ جایی برای نگرانی نیست. در واقع، این رفتاری کاملاً عادی برای کودکی در سن قبل از پیشدبستانی است.
این مساله تا اندازهای به علت خودخواهی اوست، زیرا کودک در فهمیدن برداشت دیگران مشکل دارد و قسمتی نیز به علت این حقیقت خواهد بود که کودکتان سعی میکند بفهمد دقیقاً چه نوع اثر و تاثیری در جهان دارد. حس فردیت دگرگون شده و متورم یک کودک تا سن پیشدبستانی از خود و کارهایی که میتواند انجام دهد مانند پختن شام یا رنگ کردن نردههای بالکن، چیزی طبیعی و سالم است، چون او در حال یادگیری این حقیقت است که میتواند اتفاقاتی را رقم بزند و اعتماد به نفسش به سرعت در حال بالا رفتن است؛ بنابراین هنگامی که میشنوید فرزندتان خود را بالا میبرد و مثلاً میگوید: «من میتونم سریعتر از تو بدوم!» برایش پند و نصیحت نکنید. در عوض، کمک کنید توانایی دیدن دیدگاههای دیگران، یادگیری همکاری و مهربان بودن را پیدا کند. پس، مثلاً به جای این که کودک خود بگویید: «تو از دیگران بهتر نیستی»، روی عواقب رفتار او تمرکز و کمک کنید احساسات دوستان خود را تشخیص دهد و با آنها همدلی کند.
فخر فروشی یا اصطلاحاً پزدادن در کودکان در یک مرحله خاص سنی ناگزیر میشود. درست است که آنها موقع این موارد فخرفروشیها در مورد سادهترین و پیش پا افتادهترین چیزها مانند نوع اسباب بازیها یا حتی اعضای خانوادهشان ملاحظه احساسات طرف مقابل خود را مثل بزرگسالان نمیکنند، ولی واقعیت این است که والدین زمان بسیاری را در شبانه روز صرف تعریف و تمجید از کودکانشان و اغراق در مورد تواناییها و داشتههای آنان میکنند.
والدین امروزی هرچند از هر موقعیتی برای تقویت حس اعتماد به نفس کودکانشان استفاده میکنند، ولی بعضی اوقات این حس اعتماد به نفس جای خود را به خودشیفتگی ویرانگر میدهد که سبب میشود آنان در مقابل دیگران بیاعتنا باشند.
آیا والدین باید به کودکان پیش دبستانی خود نرم خویی و فروتنی را به جای این نوع رفتارهای فخر فروشانه آموزش دهند؟
فخر فروشی و پز دادن در این سن و سال نه فقط عادی است، بلکه اشکالی نیز ندارد. کودکان در این سن یاد میگیرند که توانایی انجام کارهای زیادی را هر چند به طور نهفته دارند.
کودکانی که درعشق و امنیت بزرگ شوند در سنین پیش از دبستانی احساس اعتماد به نفسشان قدرتمند است و همچنان به داشتن عقاید مثبت از خودشان که گاه جنبه خودشیفتگی پیدا میکند ادامه میدهند. زمانی که یک کودک سه، چهار ساله توجه شما را به دست آوردها و نتیجه کارهایش جلب میکند (چه نشان دادن یک نقاشی، تزئین سالاد الویه و چیدن میز شام باشد یا زدن به هدف در بازیهایی مانند فوتبال و . . .) در واقع احساس رضایت خود را از شرایط، موقعیتها و اشخاص مانند «من خوشحالم»، «این کار را دوست دارم» یا «این افراد مرا دوست دارند» برای شما نشان میکند.
دکتر برکووتیز میگوید: «چیزی که والدین را نگران میکند این وضعیت زیادهروی در رضایت از خود است که آن نیز عادی است، چون کودکان در این سن با نسبیت آشنا نیستند و همه چیز را کامل فرض میکنند.
یک کودک تصور نمیکند من در انجام این یک کار خوب و توانا هستم و امکان دارد در انجام کاری دیگر نباشم. او فقط فکر میکند که من خوب هستم، بهترین هستم و همه کار را میتوانم انجام دهم. این رفتار یا نوع نگاه تا سن دبستان که کودکان به تدریج به درک واقع گرایانهتری از تواناییها و ضعفهای خود میرسند، ادامه دارد.
در آنجایی که کودکان چه درمهد و چه در محیطهای بازی زمان بسیاری را با گروه همسالان خود طی میکنند امکان مقایسه کردن خود با هم کلاسیها و دوستانشان را پیدا میکنند این عادی است که بخواهند احساس اعتماد به نفس خود را با ادعای برتری نشان دهند. بچهها بیشتر تصمیم به جریحهدار کردن احساسات دوستانشان را ندارند و واقعیت این است که آنها به راحتی درک نمیکنند که تأکید بر موفقیتهای خودشان امکان دارد در دیگری حس بدی به وجود آورد.
بچههای سه تا چهار ساله اصلا نمیفهمند، که دیگران حس متفاوتی را در مورد یک رویداد یا اتفاق واحد دارند. زیادهروی بعضی کودکان در فخرفروشی به آن دلیل است که آنها تأیید و پذیرش کافی را از والدینشان دریافت نمیکنند.
آنها از فخرفروشی و پزدادن به عنوان شیوهای برای پی بردن به این که کارشان یا موفقیتشان چه ارزشگذاری مثبتی از طرف پدر و مادرشان یا دیگر بزرگسالان میشود استفاده میکنند.
در مورد کودکانی که ناگهان خودشیفته و یا فخرفروش میشوند، باید دلیل را در تغییر و تحولات محیط و یا اطرافیانش پیدا کرد. در هنگام بهتر است مساله پیش آمده را با مربی او در میان بگذارید. همین طور میتوانید از روشهای زیر برای هدایت بهتر احساسات کودکتان و تقویت حس اعتماد به نفس او به جای خودشیفتگی محض استفاده کنید.
پیشگیری از فخر فروشی کودکان
الگو باشید
کودکان رفتار درست را با تماشاکردن و تقلید از شما یاد میگیرند پس به واکنش خود در برابر موفقیتها توجه کنید. در برابر بچهها دیگران را سرکوب و یا آنها را مسخره نکنید و یا در مورد موفقیتهایتان اغراق نکنید.
روانشناسان اعتقاد دارند که والدین باید به کودکان نشان دهند میشود بدون فخرفروختن یا جریحهدار کردن احساسات دیگران حس خوبی از خود داشت.
کودکان را درست تشویق کنید
هرچند خوب است کودکان را به علت دست پیدا کردن به موفقیتی که هم سن و سالان او نداشته اند تشویق کنید، ولی تلاش کنید این تشویق را متوجه کوشش و زحمت او کنید.
به جای این که بگویید «تو توپ را بهتر از همه به دروازه فرستادی یا بیشترین ستارهها مال تو بود به او بگویید: «واقعاً تلاش کردی بهترین بازی را داشته باشی».
یاد بگیرید احساسات دیگران را محترم بشمارد: چنانچه شنیدید کودکتان به دوستش گفت: «نمی توانی آن را انجام دهی، ولی من میتوانم. صبر کنید تا دوستش برود و بعد به او بگویید: «خیلی خوب است که تو میتوانی آنقدر خوب با توپ بازی کنی، ولی چنانچه او همیشه به تو میگفت خیلی بهتر از تو بازی میکند چه حسی پیدا میکردی آنگاه مواردی در اختیار او قرار دهید و به طور مثال به او بگویید: «دفعه بعد که دوست داشتی بگویی چقدر خوب بازی کردی به مامان و بابا بگو. ما همیشه دوست داریم موفقیتهایت را از زبان خودت بشنویم.»
تعریف کردن و تعریف شنیدن دوطرفه است
یک راه برای کنترل مبالغه در «خودشیفتگی» این است که به کودکتان یاد دهید به دنبال پیدا کردن راههایی برای تشویق دیگران باشد. «میتوانید به او بگویید تو در این بازی خیلی خوب هستی، ولی ببین دوستت چه پیشرفتی کرده تا مانند تو خوب بازی کند. بیا تشویقش کنیم.»
به گزارش وب گاه بیتوته، بچهها در این سن امکان دارد میلی نداشته باشند تا از دوستشان تعریف کنند، ولی احترام به دیگران و ملاحظه دیگران را از شما یاد میگیرند و آن را به واضح میبینند.
منبع: ایرنا