جشن تکلیف یکی از لحظات ناب و سرنوشتساز برای کودکان است که برای همیشه در ذهن آنها ثبت خواهد شد لذا برگزاری جشن تکلیف یکی از مسائل اعتقادی و عبادی مهمی است که والدین بیشازپیش باید به آن توجه داشته باشند.
توجه و اهتمام به تربیت دینی کودکان و نوجوانان بهقدری حائز اهمیت است که خداوند متعال در قرآن مجید بهصراحت از آن یادکرده و میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن، انسانها و سنگها هستند، نگاهدارید.» (تحریم / ۶) امام سجاد (ع) نیز در رساله حقوق خود، تربیت نیکو در فرزندان را از وظایف والدین برشمرده و میفرماید: «و، اما حق فرزندت آن است که بدانی او از توست و خیر و شر او در همین دنیا به تو نسبت داده میشود و تو نسبت به تربیت شایسته او و راهنماییاش به سمتوسوی خدا و کمک به خداپرستیاش، مسئولی و در این مورد، پاداش یا کیفر داده خواهی شد.»، اما یکی از دغدغه والدین هنگام به تکلیف رسیدن کودکانشان این است که چطور آنها را برای انجام تکالیف دینی آماده کنند؟
بیشتربخوانید
آیا ایجاد آمادگی در کودکان باید پیش از رسیدن به سن تکلیف باشد یا با شروع سن تکلیف، اعمال عبادی باید به آنها آموزش داده شود؟ برگزاری جشن تکلیف تا چه حد اهمیت دارد و برگزاری این جشن با چه شیوهای تأثیر معنوی بیشتری در کودک خواهد داشت؟
دکتر زهره نصیری، روانشناس تربیتی به این سؤالات پاسخ میدهد.
برخی معتقدند که کودک تا زمانی که تکلیف نشده باید کودکی کند و نیازی نیست کودک را مجبور به نماز خواندن، عزاداری یا بردن به مسجد و ... کرد. این دسته والدین معتقدند که فرزندان، خودشان پس از رسیدن به بلوغ و سن تکلیف، اعمال شرعی و رفتارهای دیگر اخلاقی را یاد میگیرند؛ درباره درست یا غلط بودن این تفکر، دکتر نصیری توضیح میدهد: «ازآنجاییکه تفکر بچهها از ابتدای زندگی حسی- حرکتی و بعدازآن عینی-عملیاتی است، افراط و به اجبار بردن کودکان بهخصوص زیر هفت سال به مراسم عزاداری و مستقیم آموزش دادن به او حتماً منجر به زدگی روانی خواهد شد و با این روش بههیچعنوان ما موفق نخواهیم شد که بچههای متدینی تربیت کنیم.»
او ادامه میدهد: «اگر تدین برای ما مهم است و دوست داریم بچههای متدینی داشته باشیم اول باید بدانیم که آیا میخواهیم به فرزندانمان یک دین اجباری را آموزش دهیم یا دوست داریم کودکمان انتخاب، مشاهده و تحقیق کند و یک دین تحقیقی داشته باشد؟! این مسئله مهمی است که والدین باید به آن واقف باشند لذا اجبار در هیچ زمینهای لازم نیست.»
نصیری در خصوص روشهای آشنایی کودکان با آموزههای دینی میگوید: «با توجه به عینی- عملیاتی بودن روش یادگیری در کودکان، مشاهده میتواند در آشنایی آنها با آموزههای دینی کمککننده باشد، اما والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که بردن کودکان به مراسم عزاداری پرهیجان باعث ترس و اضطراب در آنها میشود لذا بهجای آموزش آموزههای دینی از این طریق و افراط و اجبار کودکان در بردن به مراسمهای مذهبی، لازم است والدین حوزه معرفتی فرزندشان را به سمت آدمهای خوب، قصهها و فیلمهای تأثیرگذار درباره آدمهای بزرگ و متدین سوق دهند.»
این روانشناس در توصیهای به والدین میگوید: «یادمان باشد بهجای آموزش مستقیم دین به فرزندمان، ارزشهای دین را به او یادآوری کنیم. والدین باید نشانههای یک مسلمان و متدین واقعی ازجمله متعهد بودن، مهربان بودن، مسئولیتپذیری، خوشاخلاقی، آزار نرساندن به دیگران و... را در غالب آموزش غیرمستقیم از طریق کتابهای داستان، انیمیشن و فیلم به کودکشان آموزش دهند. بنابراین، توجه به این مسئله ضروری است که آموزش مستقیم آموزههای دینی به کودکان خطاست و باعث میشود که بچهها یکزمانی خیلی به مسائل دینی و اخلاقی پایبند باشند و یکزمانی متنفر از اینها.»
عالمان و بزرگان دینی به جشن تکلیف و برگزاری این جشن توجه ویژهای داشتهاند؛ در این میان، عالم بزرگوار شیعه، سید بن طاووس به این امر مهم عنایت فراوان داشته است. ایشان در کتاب کشف المحجة آرزو میکند که اگر تا روز به تکلیف رسیدن فرزندش زنده ماند آن روز را عید محسوب دارد و ۱۵۰ دینار درراه خدا صدقه بدهد. (کشف المحجه، ص ٨٧.)
مقام معظم رهبری نیز در مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز، جشن تکلیف را جشن و عید واقعی دانستند و بابیانی ساده و شیوا، مسئولیت انسانِ مکلّف را اینگونه بیان کردند: «معنای جشن تکلیف این است که شما دیگر بعدازاین، بچه نیستید، کودک نیستید، شما نوجوانید، مسئولیتپذیرید و در خانوادهتان، در محیط مدرسهتان، در محیطهای بازی با دوستان میتوانید اثر بگذارید، شما میتوانید دیگران را هم به راه راست راهنمایی کنید، هدایت کنید؛ این مسئولیتی است که بر عهدهی همهی ماها است. یک دخترِ تازه مکلّف شدهی مثلِ شما، پیش خدای متعال ازلحاظ تکلیف، با یک زن بزرگسال یا با یک مرد مسن هیچ تفاوتی ندارد.»
با توجه به تأکید بزرگان دینی بر جشن تکلیف مشخص میشود که برگزاری این جشن در انجام تکالیف دینی اثرگذار است و باعث تفهیم به تکلیف رسیدن در کودکان میشود، اما متأسفانه برخی تصور میکنند جشن تکلیف هرچقدر مفصلتر و تجملاتیتر برگزار شود، اثرپذیری بیشتری خواهد داشت؛ دکتر نصیری در خصوص شیوه برگزاری این جشن میگوید: «ما اغلب توصیه میکنیم که وقتی کودک به یکدرجهای از رشد میرسد، چه رشد جنسی و چه رشدها دیگر، والدین حتماً اینها را گرامی بدارند و یک جشن کوچکی بگیرند، زیرا این جشن میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، اما در مورد نحوه برگزاری این جشن باید توجه داشت که این جشنها باید با دقت بیشتری انجام شود. برخی تصور میکنند جشن هرچقدر مفصلتر باشد اثر بیشتری دارد درصورتیکه ما وقتی از بچهها سؤال میکنیم، جشنهای خانوادگی را خیلی بیشتر دوست دارند.»
این روانشناس توصیه میکند: «برای جشن تکلیف کودک، یک جشن فردی و خصوصی برگزار کنید و یک جشن بزرگتر اجتماعی. جشن فردی و خصوصی به این صورت که پدر یا مادر معنای رسیدن به تکلیف را برای کودک تبیین کنند و درنهایت به او حق انتخاب دهند. مطمئن باشید که حق انتخاب دادن به کودکان تمایل بچهها را در پذیرش دین و انجام تکالیف عبادی بیشتر خواهد کرد.»
نصیری درباره علت برگزاری جشن فردی و اجتماعی میگوید: «فرق جشن فردی و اجتماعی ازاینجهت است که کودک یکچیزهایی را از خانواده آموزش میبیند و والدین وظیفهدارند احکام شرعی و آموزههای دینی را به فرزندشان آموزش دهند و در جشن اجتماعی، تشویق جامعه و اقوام و آشنایان نیز میتواند تأثیرگذار باشد، اما نیازی به تشریفاتی کردن این جشن نیست چراکه سادگی که در مفاهیم و اعتقادات دینی وجود دارد باید در عمل نیز به منصه ظهور برسد و کودک راه و رسم زندگی معنوی را نیز آموزش ببیند.»
نصیری رفتار والدین در آموزشهای دینی قبل از بلوغ را بسیار تأثیرگذار میداند و میگوید: «والدین باید با عمل و کردارشان معیارهای اخلاقی ازجمله راستگویی، عدالت، انصاف، خوشاخلاقی و ... را به فرزندشان آموزش دهند.»
او ادامه میدهد: «برقراری عدالت و برابری بین پدر و مادر و فرزند ازجمله مسائلی است که بهطور مستقیم میتواند مسائل دینی را به کودک آموزش دهد، اما متأسفانه در خانوادههای ما اغلب یا فرزندسالاری است یا پدری سالاری یا زنسالاری و هیچ عدالتی بین اعضای خانواده برقرار نیست. در این خانوادهها زمانی که بچه اظهارنظری میکند سریع نطق او را کور کرده و به او اجازه اظهارنظر نمیدهند. این درصورتیکه یکی از نیازهای روانی کودک بیان احساس و خواسته است.»
نصیری میگوید: «کودکان باید مسائل دینی را با مشاهده از والدینشان یاد بگیرند. در این میان، لازم است والدین کودکان را با مفهوم خدا آشنا کنند. ازآنجاکه پدر و مادر نمونهای از خداوند برای کودکان هستند نوع رابطه و دلبستگی ایمن بین آنها میتواند در ایمان بچهها بسیار تأثیرگذار باشد؛ لذا ایمان و آشنایی کودک با مفهوم خدا از همان کودکی، زمانی که مادر به فرزندش شیر میدهد، شکل میگیرد.»
این روانشناس میگوید خیلی به دنبال باایمان کردن فرزندتان در سنین بالای هفت سال نباشید چراکه ایمان در زیر سنین ۶ سالگی در کودک شکل میگیرد لذا آمادگی برای انجام تکالیف عبادی باید قبل از رسیدن به سن بلوغ، و در زیر ۶ سالگی در کودک ایجاد شود: «شاید بهصورت تقلیدی بتوانید برخی چیزها را بعد از هفتسالگی به کودکتان آموزش دهید، اما دلسبتگی ایمن بین مادر و فرزند تا قبل از هفتسالگی باعث ایجاد امنیت در کودک میشود و امنیت و ثبات باعث ایمان خواهد شد. بنابراین، والدین قبل از هر چیزی باید فرزند پروری و ایجاد دلبستگی ایمن نسبت به فرزند را آموزش ببینند تا کودکشان این امنیت را احساس کند و ایمان واقعی داشته باشد.»
منبع: ایرنا