هشت سال دارد، بچهی اول خانواده و کلاس دوم دبستان است، تعطیلات نوروز صبحها خواب میثم را طولانیتر کرده، از خواب که بیدار میشود گاهی کنار درِب خانه و گاهی هم در پارک محلی با هم سن و سالان خود بازی میکند، اما معمولاً زیاد از خانه دور نمیشود.
تقریبا ساعت سه بعد از ظهر روز پنج شنبه مادر میثم متوجه نبود فرزندش میشود، مادرش طبق معمول این موقع مشغول آماده کردن افطار است که دلشوره امانش نمیدهد و نبود میثم را فریاد میزند.
تمام منطقه را دنبالش میگردند، سراغش را از همبازیها، فامیل، دوستان و آشنایان هم میگیرند، انگار آب شده رفته توی زمین! پدر از پیدا شدن پسر که نا امید میشود تصمیم میگیرید پیامی را در فضای مجازی منتشر کند درخواست کمک برای پیاده شدن این گمشده خردسال هم در شبکههای اجتماعی راه به جایی نمیبرد.
میثم گم شده
حسن شاوردی عموزاده میثم میگوید: در خانه بودم که پدرم تماس گرفت و گفت: میثم گم شده، با تماس پدرم همه عموزادهها و آشناها در به در دنبال میثم منطقه را قدم به قدم و خانه به خانه گشتیم، خبری از میثم نشد که نشد.
حال پدر میثم خیلی خراب بود، نای راه رفتن نداشت، تقریباً ساعت 7و30، هشت شد که هنوز خبری از میثم نبود هوا تاریک شد، برای اینکه همه جا را گشته باشم، در حال گذر از کنار گودال حفاری فاضلاب چراغ گوشی را داخل گودال روشن کردم.
نور چراغ که روی آبهای گل آلود داخل چاه تابید، دمپایی میثم را شناختم، دمپایی روی آب مانده بود، این همان دمپایی بود که برای میثم از مشهد سوغاتی آورده بودم، روی زمین کنار گودال دمر خوابیدم و دستم را داخل گودال دراز کردم و لنگه دمپایی را برداشتم و به سرعت به سمت خانه عمویم دویدم و فریاد میزدم که بیاید میثم اینجاست! میثم را پیدا کردم!
از نگهبان و کارگران پروژه درخواست کردیم با مسئولشان تماس بگیرند تا به وسیله بیل مکانیکی راهی برای آب باز کنند یا آب را به سمت پارک هدایت کنند تا گودال تخلیه شود و راحتتر میثم را بیرون بیاوریم اما هیچ همکاری با ما نکردند و گفتند: مسئولمان پاسخ تلفن را نداده است!
سقوط در گودال حفاری فاضلاب
وقتی دیدیم نیروی آتشنشانی از ورود به گودالی که حدود 4متر عمق و تقریباً سه متر آب دارد واهمه دارد مجبور شدم خود دست به کار شوم ابتدا خودم و سپس پدر میثم وارد گودال شدیم، پای پدر میثم دو مرتبه در گِل و شُل داخل گودال گیر کرد.
بعد از کمی گشتن در آب دستم به میثم خورد، جسدش خشکِ خشک شده بود، دستانش را محکم مشت کرده و دهانش پر از آهک بود به محض اینکه از زیر آب خارجش کردم خون از دهان و دماغش بیرون آمد.
به سرعت او را به بیمارستان حضرت فاطمه زهرا رساندیم، پزشکهای اورژانس معتقد بودند: نباید به وی شوک وارد کنند چرا که بدنش پر از آب و فاضلاب شده و ممکن است منفجر شود.
جسد رابه سردخانه سپردیم و نا امید به خانه برگشتیم و کلی دعا به جان دادستان کردیم که حضور به موقعاش سبب شده جسد را سریع تحویل و به خاک بسپاریم.
از حق فرزندمان نمیگذریم
اما خانواده شاوردی میگویند: تا این گودالها کودکان دیگری را نبلعیده و به کام مرگ نکشانده، یا طرح را تمام کنند یا شرکت مجری اینجا را ترک کند.
این شرکت برای بیرون آوردن فرزندمان از گودال هیچ همکاری با ما نکرد، ما از حق فرزندمان نمیگذریم، انتظار داریم مقصرین این حادثه مثل آدم عادی محاکمه شوند، همانطوری که مرتکبین قتل عمد ، مجازات آنها زندان ابدی یا اعدام است.
به گزارش فارس پس از وقوع این حادثه معاون دادستان مرکز استان و بازپرس کشیک دادسرای اهواز با حضور در محل و حاضرکردن اکیپ ویژه بررسی صحنه جرم با صدور دستورات قضایی و اخذ نظریه کارشناس حوادث و جمع آوری ادله دستور جلب متهمین مربوطه را جهت طی روند قضایی صادر کردند.
پیش از این نیز دادستانی اهواز کتبا از باب حقوق عامه و پیشگیری از هرگونه حادثه ای تذکرات لازم را داده بودند که هر دو موضوع برخورد با مقصران حادثه و ترک فعل مسولان ذیربط پیگیری خواهد کرد.
جعفری چگنی با عرض تسلیت به خانواده کودک جان باخته گفت: در احقاق حقوق مردم ، حفظ حقوق عامه و اجرای قانون از هیچ اقدامی دریغ نخواهیم کرد از ماه های گذشته اخطارها و تذکرات لازم قانونی به شرکت آبفا در خصوص این پروژه داده شده بود.
دیشب هم خبر رسید که مدیرعامل آب و فاضلاب خوزستان و مدیرعامل شرکت پیمانکاری که مجری طرح های آبفا در منطقه کوی مدرس اهواز بوده است بازداشت شدند.
ظرف چهار پنج سال گذشته چندین کودک در مناطق مختلف اهواز به ویژه در مناطق حاشیه ای با سقوط در جویهای روباز جان خود را از دست داده بودند.
منبع: فارس