در دهه ۱۹۸۰، زمانی که کودک بودم، برای آشنایی با دریانوردان اسکاندیناوی، از مرکز وایکینگهای جورویک در یورک، انگلستان بازدید کردم. موزه بوی تعفن میداد، و این بوی تعفن عمدی بود.
بازدیدکنندگان این جاذبه در معرض بوی نامطبوع یک دهکده نورس (مربوط به نروژ و اسکاندیناوی) قرار میگرفتند (و هنوز هم همینطور است): یک گودال فاضلاب با ماهی مرده و بوی دود چوب.
از آنجاییکه بوها نقش منحصربفردی در شکل دادن خاطرات افراد دارند، این سفر به خوبی در ذهن من مانده است.
در آن زمان، سازندگان آنجا باید تا حد زیادی حدس میزدند که یک اقامتگاه وایکینگها در قرن دهم چه بویی میداده! اما امروزه دانشمندان با استفاده از روشهای بیوملکولی جدید و قدرتمند میتوانند گنجینه برخی از بوهایی را که در گذشته وجود داشتهاند و زود از بین میرفتند را با دقت بیشتری رمز گشایی کنند.
پیشروهای این کار
چالشی که برای یافتن بوهای گذشته وجود دارد این است که بفهمیم چطور یک پدیده کوتاهمدت را ثبت کنیم.
تکنیکهایی مانند کروماتوگرافی، که فرآیندی برای جداسازی اجزای یک مخلوط است، و طیفسنجی جرمی، که میتواند ترکیبات را با محاسبه وزن مولکولهای مختلف تشخیص دهد، به دانشمندان این امکان را میدهد تا بتوانند بقایای بجا مانده بر عودسوزها، بطریهای عطر و ظروف نگهداری مواد غذایی را بازسازی کرده و رایحههای موادی که داخل آنها نگهداری میشدند را مورد مطالعه قرار دهند.
برخی از مورخان و شیمیدانان در حال بازسازی عطری هستند که احتمالا کلئوپاترا از آن استفاده میکرده است. آنها این کار را با بررسی دستورالعملهای ثبت شده در متون مصری و کتیبههای روی دیوارهای معابد انجام میدهند. یکی از دستورالعملهایی که توسط شان کوفلین، محققی از آکادمی علوم کشور چک مورد مطالعه قرار گرفت، نشان میدهد که عطرسازان باستانی روغن را قبل از ترکیب آن با چوبهای خاصی، به مدت۱۰ روز و ۱۰ شب گرم میکردند.
او میگوید: «این برای ما مثل یک راز بزرگ بود، زیرا اگر شما روغن را به مدت ۱۰ شب و ۱۰ روز گرم کنید، بوی بدی خواهد گرفت.»، اما او خیلی زود متوجه شد که حتما این کار آنها دلیلی داشته است، حتی اگر ظاهرا منطقی به نظر نرسد!
منبع: خبرآنلاین