اگر فردوسی زبان فارسی را زنده کرد میتوان سعدی شیرازی را ققنوس ادبیات فارسی دانست که جان تازهای به پارسی زبانان داد و شهد و شکر به آن افزود.
ابو محمد مشرف الدین مصلح ابن عبدالله بن شرف الدین شیرازی، ملقب به ملک الکلام و افصح المتکلمین در سالهای اول سده هفتم هجری در حدود سال ۶۰۶ هجری قمری در شیراز متولد شد، خانواده او از عالمان دین و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود و سعدی نیز از همان دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت و در همان دوران کودکی نیز پدرش را از دست داد و تحت تکفل جد مادری خود قرار گرفت.
سعدی علوم دینی خود را در شیراز آموخت و پس از آن به بغداد رفت، این سفر آغاز سفرهای طولانی سعدی شیرازی بود که در بوستان و گلستان نیز از آنها یاد کرده است.
۳۵ سال سفر کردن از سعدی انسانی وارسته ساخت، انسانی که آزادگی، خدمت به خلق و عشقورزی را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داد و موجب شد سعدی حتی در زمان خودش نیز فردی مشهور در میان عالمان باشد این در حالی است که سعدی به مکه، روم، حجاز، شام و لبنان نیز سفر کرده بود و عالمی دنیا دیده شناخته میشد.
اشعار سعدی جلوهای از ابعاد شخصیتی او است شخصی که خامی خود را در تکثر سفر از دست داده و با اقتباسی از شیوه اسلوبی انوری این سبک را به کمال رساند البته نوگرایی و ساختار نوینی که سعدی در اشعارش استفاده کرد موجب شد همچون ققنوس سر از میان آتش برآورده و جایگاه شعر پارسی را در میان پارسی زبانان جهان ارتقا دهد.
سعدی را افصح المتکلمین مینامند نامی که اگر آن را به معنای شیوایی، سادگی و شیرینی تقلیل دهیم جفایی بزرگ در حق وی بوده، زیرا او علاوه بر تمام ویژگیهای ذکر شده دارای گیرایی و بلیغ بودن در کلام است که موجب شده سعدی شیرازی از فاخرترین و ارجمندترین شعرای ایرانیان باشد.
درون مایه ادبیات سعدی به گونهای است که برخی میپندارند سعدی به زبان فارسی معاصر شعر سروده، اما چنین نیست و این شاعر شیرین سخن شیوه نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شده است.
پژوهشگر تاریخی و استاد دانشگاه گفت: بعد زمانی در ادبیات سعدی هیچ جایگاهی ندارد و او زمان را در نوردیده و در طول تاریخ حرکت میکند به گونهای که درون مایه ادبیات سعدی هیچگاه غبار تاریخ بر آن ننشسته است.
ندا مظفری هنرمندی در خصوص نثر سعدی اینگونه بیان کرد: «گر زر فدای دوست کنند اهل روزگار / ما سر فدای پای رسالت رسان دوست» کنیم این نشان از عمق ادراک فردی است که برای سرودن شعر خود را در قالب معشوق خود معنا کرده و گویی عاشق در معشوق ذوب گشته تا معنا بپذیرد.
او افزود: علاوه بر مجذوب یار شدن، سعدی استاد اخلاق است و کوشیده راهی را برای مردم ترسیم کند که منجر به آگاهی آنان و حرکت به سوی معبود شود لازم به ذکر است که سعدی انسان را عاشقی میداند که برای رسیدن به معشوق خود که خداوند است از جان گذشته تا دیدار یار محقق گردد.
مظفری هنرمندی یادآور شد: موضوع وصال حق در ادبیات سعدی به قدری مشهود بوده که او اینگونه سروده است «دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست / هر که ما را این نصیحت میکند بیحاصلست».
این پژوهشگر معتقد است: سعدی با آرایههای ادبی که در کلامش به کار بسته است سعی در جذب حداکثری افراد داشته و توانسته است به خوبی به این موضوع دستیابد، چون هر آن کس که حتی به ادبیات علاقهمند نباشد، اما همواره بوستان و گلستان سعدی را به عنوان نمونه منحصر به فردی از ادبیات دنبال نموده و حتی در زندگی روزمره نیز استفاده کرده است.
سبک گلستان سعدی را میتوان در مجموع عراقی دانست. این اثر با نثری فنی و مسجع و همچنین با تکیه بر سبک شخصی سعدی نوشته شده و همین ویژگی باعث تمایز جدی گلستان از سایر کتب ادبیِ نظیر آن گردیده است.
سبک عراقی از نظر زبانی و کاربرد واژهها با سبک خراسانی متفاوت است، اما در مواردی از گلستان، واژههای کهن پهلوی که از مختصات سبک خراسانی است دیده میشود و این نکته بیان میدارد که سبک گلستان به طور کامل زیرمجموعهی سبک عراقی نیست.
استاد دانشگاه و سعدی شناس در خصوص ویژگیهای سعدی گفت: در واکاوی گلستان سعدی همین نکته بس که این کتاب دستوری عارفانه و اخلاقی است که کمتر محققی به این موضوع پرداخته است البته نباید از این موضوع غافل شد که به گفته استاد محیط طباطبایی سعدی عارف دوران زندگانی خویش بوده است.
غلامرضا خوش اقبال در ادامه بیان کرد: سعدی در مکانی زندگی کرده است که امروزه با عنوان «محله سعدی» معروف بوده این در حالی است که این محل هنگامه زیست سعدی مکانی مذهبی برای مردمان آن دوره بوده که دارای وابستگیهای عرفانی و اعتقادی به آن بودهاند البته مسئله اعتقادی در خصوص آرامگاه سعدی نیز متبادر بوده و آرامگاه کنونی سعدی در زمان خودش خانقاهی برای عبادت افراد بوده است.
او در خصوص ویژگیهای شخصیتی سعدی نیز بیان کرد: پرداخت به ابعاد وجودی سعدی از آن جهت دارای اهمیت است که شخصیت منصوب به سعدی بیانگر ناگفتههایی است که تاکنون رمزگشایی نشده و همچون جعبه اسرار آمیزی در قلب تاریخ ادبیات کهن پارسی نهفته است.
خوش اقبال ادامه داد: در خصوص نام سعدی ۱۲ نسخه ادبی وجود داشته که در خصوص اسم سعدی به پردازش و گفتمان پرداختهاند این در حالی است که در اکثریت این آثار نام او را مصلح الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف معروف به سعدی آوردهاند.
او تصریح کرد: علاوه بر ابعاد وجودی و شخصیتی سعدی، ابهامات دیگری نیز در زندگی وی وجود داشته که به سال تولد و وفات او نیز باز میگردد لازم به ذکر است که عدهای سال تولد سعدی را سال ۶۰۶ هجری قمری میدانند و معیاری که برای این فرضیه به آن استناد میکنند نیز شعر از گلستان است که «ای که پنجاه رفت و در خوابی / مگر این پنج روزه دریابی» است این در حالی است که سال وفات سعدی از سال ۶۹۱ تا ۶۹۴ هجری آورده شده است.
این استاد دانشگاه در خصوص نثر سعدی در گلستان بیان کرد: سعدی سفرهای زیادی در زندگانی خویش انجام داد به گونهای که او را عارفی جهان دیده نام نهادهاند که تمام حکمتها و معرفتهایی که نزد بزرگان آموزش دیده بود را در کتاب گلستان تعریف میکند البته زیبایی قصهها در گلستان سعدی نیز برگرفته از ذات او و تعالیمی است که موجب شده دریچه نگاه سعدی به جهان هستی هنرمندانه و ارزشمند باشد.
او ادامه داد: سعدی پیش از آنکه گلستان را در قالب نثر به رشته تحریر درآورد بوستان را مینویسد و زمانی که شروع به نوشتن گلستان میکند درون مایه این کتاب ارزشمند حاوی دو نمونه نثر در کلام ادبی است.
خوش اقبال در خصوص نثرهای به کار رفته سعدی در گلستان بیان کرد: نثر مرسل از جمله نثرهای به کار رفته در کلام سعدی در گلستان است این گونه ادبی نسبت به نقل معنی میپردازد و شاعر در کمترین استفاده از صنعت و آرایههای ادبی و زیباییهای کلامی دارد این در حالی است که در نقطه مقام نثری با عنوان «نثر فنی» وجود داشته که بنیانگذار این گونه ادبی نیز ابوالمعالی منشی است.
او افزود: در نثر فنی شاعر بهرهگیری از آرائههای ادبی را به حد کمال رسانده و درک متون ادبی را به علت استفادههای مکرر از صنعتهای ادبی برای خواننده سخت کرده است لازم به ذکر بوده در این نثر ادراک مفاهیم، حکمتها و معارفتها بسیار دشوار و برای خواننده ثقیل است.
خوش اقبال گفت: سعدی در موضوع نثر از آن جهت دارای ویژگی است که نگاه متفاوتی به موضوع استفاده صنعتهای ادبی در کلام خود داشته و هیچ گاه در مدح و ثنا حاکمان و ادیبان از نثر فنی استفاده نکرده این موضوع بیانگر آن است که گلستان سعدی نشأت گرفته از نگاه ژرف سعدی به مسائل عرفانی و معرفتی بوده و درون مایه گلستان از جان سعدی که مملو از معرفت، اندیشه، عرفان و حکمت بوده پدیدار گشته است.
این پژوهشگر ادبی تصریح کرد: استفاده سعدی از صنعتها و آرائههای ادبی موجب شد نثر فنی و نثر مرسل به عنوان چرخهای حرکت دهنده ادبیات سعدی عمل نموده و در مسیری که سعدی برای آنها ترسیم کرده حرکت کنند البته این شیوایی کلام موجب شد تا زمانی که نثرهای مختلف در ادبیات ایران خودنمایی میکرد شاهد طلوع خورشید گلستان سعدی بوده که انوار نور را بر تاریک خانه شعر پارسی روانه داشت.
او افزود: به عبارت دیگر ادغام نثر مرسل و نثر فنی با زبان معیار رایج در زمان زیست سعدی موجب شد مضمونهایی که در گلستان سعدی استفاده شده کلامی شیوا و الهام گرفته از زندگانی مردمان هم عصر سعدی است و این گرتهبرداری وجه تمایز سعدی با سایر شاعران پارسی گوی است.
به اعتقاد این پژوهشگر و فعال ادبی سعدی زمانی در دل تاریخ نام خود را به یادگار گذاشت که پا را فراتر از نثر نویسی تام گذاشته و نثر را با حکمت و معرفت ادغام میکند و این نو اندیشی موجب شده تا گلستان سعدی خلق شود.
خوش اقبال تاکید کرد: با توجه به ویژگیهای ساختاری ذکر شده در کلام سعدی، گلستان مظهر تکامل یافته نثر گفتگویی زبان پارسی است به گونهای که میتوان گفت سعدی با شناخت زندگی مردم نسبت به تحریر گلستان اقدام کرد لازم به ذکر است که فرهنگ نامه لغتی سعدی همان گلستان بوده، زیرا این کتاب با تاسی از زندگی مردم کوچه و بازار و آثار زندگی مردم تدوین شده است.
او یادآور شد: استاد محمد علی فروغی در مقدمه گلستان میگوید خیلی از مردم فکر میکنند که سعدی ۷۰۰ سال پیش به زبان امروزی ما سخن میگفته، اما حق این است که سعدی ۷۰۰ سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته بلکه ما بعد از ۷۰۰ سال از زبانی که از سعدی آموختیم سخن میگوئیم و این سخنرانی بسیار جای اندیشیدن دارد.
خوش اقبال تاکید کرد: اگر زبان پارسی همچون کالبدی تنومند باشد روح این تن از آن سعدی است، زیرا او عرفان و سلوک روحانی را در کالبد پارسی جان بخشی کرده تا این پیکر در مسیر تعالی و معرفت قرار بگیرد.
«سعدی نامه» یا «بوستان» به قول استاد مرحوم غلامحسین یوسفی مشهورتر از آن است که به معرفی نیاز داشته باشد این در حالی است که پندها و آرزوهایی که سعدی برای انسان دارد و در بوستان جمعآوری کرده بیش از سایر آثار او جلوهگر است.
به عبارت دیگر سعدی در بوستان کوشیده تا مدینه فاضلهای که خود به دنبال آن است را برای سایر انسانها ترسیم کند. سعدی در بوستان جهانی را برای انسان ترسیم کرده که مملو از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت بوده و این جهانی که سعدی برای انسان طراحی کرده به تعبیر مولوی «شرب اندر شربت است».
استاد دانشگاه شیراز گفت: طبق آن سوال معروف، اگر قرار باشد در جزیرهای دورافتاده، باقی عمر را تنها با دو کتاب از ادب پارسی بگذرانم، بی شک یکی از آنها «بوستان سعدی» خواهد بود؛ قصه میخواهم، که دارد. شعر و موسیقی دوست دارم، که دارد، هم کلام میخواهم، که شیرین سخن است. رفیق مطایبه گر میخواهم، که سعدی حریف طنازی است.
مدینه کرمی در خصوص ویژگیهای بوستان سعدی یادآور شد: بوستان به تعبیر غلامحسین یوسفی، جهان آرمانی و آرزوهای سعدی است که البته از دل دنیای واقعی با زشتیها و تاریکیها گذشته تا به نور حقیقت برسد.
او افزود: سعدی حکیم، ناصح مشفق و مصلح اجتماعی است. آمر به معروف و ناهی از منکر هم هست، اما پیش از همه اینها «شاعر» است که البته شعر و هنر را برای بیان مقصود به ابتذال نمیکشاند. هنر شاعری برای او صرفاً یک ابزار نبوده بلکه ارزشمند است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه، سعدی در ظرف تمثیل، حکایت، لفظ و عبارت را ساده و آسان فهم میسازد و میداند «چه» را «چگونه» بگوید که مخاطب ملول نشده و برعکس، به وجد آید، خاطرنشان کرد: یک بیت سعدی میتواند با روان مخاطب کاری کند که یک سخنرانی دوساعته از انجام آن زبون است. یک حکایت کوتاه سعدی که در خصوص قحطی در دمشق بوده آن را به گونهای ماندگار میکند که با همه اخبار و رویدادهای شبانه روزی بزرگترین خبرگزاریهای جهان در ترسیم رنج، فقر و آوارگی دمشق امروزی برابری میکند.
او تصریح کرد: بوستان، سیاست نامه است؛ نه تنها سیاست مُدُن، بلکه سیاست منزل و سیاست نفس بوده و سعدی دغدغه زمان و مکان محدود را نداشته، زیرا او به تاریخ و انسان میاندیشد.
کرمی افزود: سعدی پزشک اخلاق بوده و دارویی تلخ برای بیماران داشته، اما این دارو شکرآگین و شهدآمیز است. طبع انسان، نصیحت را خوش نمیدارد، اما سعدی پند را خوشگوار و گوشنواز کرده و دارویی تلخ را به ترفندی شکرین در کامِ بیمار میچکاند البته بیمار پیش و بیش از تلخی، شیرینی کام سعدی را میچشد، اما پند تلخ هم اثر کرده بر جان انسان نشسته است از این رو میتوان گفت که بوستان داروخانه سعدی است و چنان که او سروده «اگر شربتی بایدت سودمند / ز سعدی ستان تلخ داروی پند».
سعدی به شیوه قدما از زبان قصه برای بیان اندیشههای خود بهره برده لازم به ذکر است که در تاریخ زندگی بشر قصهگویی، جایگاه ویژهای دارد و در میان ملل شرق، داستانگویی در طبقات مختلف رواج داشته است.
در دوران اسلامی طبقهای به نام قصاص ظهور کردند که کارشان قصه گفتن برای مردم و سرگرم کردن آنها بوده است و چه دلیلی برای اهمیت قصه از این بهتر که بخش عمدهای از قرآن کریم، قصههای پیامبران و اقوام گذشته در قصههای پارسی زبانان به یادگار مانده است.
سعدی نیز به پیروی از این شیوه، که تنها زبان بیان هنری اخلاقیات بوده طرح آثار خود بویژه بوستان را ریخته است.
احمد اکبر پور پژوهشگر و نویسنده در خصوص اثرگذاری سعدی در داستان نویسی گفت: بوستان مجموعهای است کامل از انواع داستانها با ویژگیهایی که متاخرین برای آن برشمردهاند اغلب ویژگیها و تقسیمبندیهایی که امروزه برای داستانها و انواع آن ارائه میشود با توجه به متون «نثر» است، اما اگر تنها واژه نثر را از این تعاریف حذف کنیم نحوه ورود، خروج داستان، پیام منتقل شده، شخصیت پردازی و مکالمهها میتواند منطبق بر انواع نظم نیز باشد.
او افزود: «بوستان» سعدی، در حدود ۱۷۷ حکایت دارد و شاید در یک نگاه کلی اینطور به نظر رسد که تمامی این حکایات در یک دسته قرار میگیرند، اما اگر کمی دقت معطوف این حکایات شود، نکاتی بارز، آنها را در چند دسته تقسیم میکند.
اکبرپور ادامه داد: دو شاخصه کلی در داستان سعدی دیده میشود که از جمله آنها میتوان به نوع بیان حوادث و در واقع کیفیت و کمیت آنها و نحوه ورود به داستان اشاره کرد.
او تصریح کرد: نوع اول داستان نویسی در کلام سعدی آنگونه است که با ابیاتی محدود نسبت به بیان حادثههای مختلف اقدام میکند این در حالی است که در نگاه نخست شاید کمیت ابیات آزار دهنده باشد، اما کیفیت آثار و تعدد شخصیتهای مؤثر در داستان به قدری مطلوب است که مفهوم داستان با اعجاز کلام سعدی به مخاطب منتقل می شود.
اکبرپور افزود: البته سعدی دارای داستانهای بلند، داستانک و مکالمهها که جنبه حکمت آموزی داشتهاند نیز بوده که هرکدام از این شیوههای نگارشی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که میتواند هر خوانندهای را مدهوش کند.
سعدی که ۳۵ سال از عمر خود را به سفر گذرانده بود، ۳۰ سال پایانی عمر خویش را به طاعت و عبادت معبود گذراند آنچه در کتب تاریخی نقل شده است این بوده که شخصی که منکر سعدی بوده شبی در خواب دید که ملائکه با طبقهای نور پایین میآیند، پرسید: «این کرامات از آن کیست؟»، گفتند: «برای سعدی است امروز بیتی سروده که مقبول خداوند قرار گرفته است» و آن بیت آن بوده که «برگ درختان سبز در نظر هوشیار / هر ورقش دفتری است معرفت کردگار».
شیخ به در خانه سعدی رفته که ماجرا را بگوید که میبیند سعدی چراغی روشن کرده و به آواز بلند این بیت را میخواند و میگرید.
سعدی استاد اخلاق است و در تمامی اشعارش کوشیده تا انسانی را به جامعه معرفی کند که دارای خصایص عرفانی و اخلاقی است و اصلاً نمیتوان به جز این مسئله را برای سعدی متصور شد، چون آنچه از اشعارش برمیآید مبین این است که سعدی سعی خود را به کار بسته تا جامعه را اصلاح کند.
این شاعر شیرین سخن پارسی روش نوینی را بر آموزش پندهای اخلاقی به کار بسته بود. سعدی نمیکوشید تا با موعظه شخصی را از کار بد خود آگاه کند بلکه مفاهیم و محتوای زیبای اخلاقی را با تکیه بر قدرت معنوی انسانها مورد ارزیابی قرار میداد تا انسانی نمونه تربیت کند و حداقل اگر جامعهای فاضله ندارد، به دور از ویژگیهای نا مناسب بشری و سالم باشد.
از طرف دیگر درویشان را میستاید، اما نیرنگ برخی از آنان را نکوهش میکند، اسراف و پرخوری آنان هم گاهی به باد استهزا گرفته میشود. درسهای اخلاقی او در قالب وعظ و خطابه به همین منوال رفتارهای مناسب فردی و اجتماعی ادامه مییابد.
منبع: مهر