ماه آگاه سازی اوتیسم است وبهانهای است برای دورهم جمع شدن مدیران وخانوادههایی که با فرزندان اوتیسم در ارتباط هستند.
بچههایی که بیشتر ازجنس پسرهستند وجویای دیده شدن و فهمیده شدن!
انتهای نمازجماعت به مدرسه میرسم، چمن سبز زیبای کف حیاط من را به اشتباه میاندازد که کفش هایم را درآورم که متوجه میشوم فرش پهن کرده اند و این چمن مصنوعی برای جلوگیری از زخم وزیلی شدن بچهها در حین بازی درساعات تفریح است.
میزانتهایی را برای اشراف برمراسم انتخاب میکنم کنار من دو مادر همراه با فرزند دخترشان نشسته اند.
هردو مادربه نوعی فرسوده وخسته هستند پدرها را برای ساعتی با بچهها تنها گذاشته اند، چشم انتظارند تا زودتر برگردند یکی از مادرها میگوید: باباها مثل ما حوصله سرو کله زدن با پسرها را ندارند.
غذا وگوشی دو وسیله محبوب بچه های اوتیسمی
هردو از علاقه بچهها به غذاخوردن ونیز علاقه دوچندان به کار با گوشی های هوشمند میگویند.
کیک شکلاتی که با ظروفش با سلیقه خاص تزئین شده دسترنج یکی از مادرهاست که از این طریق کسب درآمد میکند، طعم خوبی دارد همراه با دمنوش هل و زعفران که انتخاب خوبی برای لحظه افطار است.
کم کم صحبتها شروع میشود ومتوجه میشوم مادرها به شدت خسته اند واز اینکه نمیدانند چگونه با بچهای که اغلب خلاف میلشان عمل کرده ورفتارهای عجیبی دارد، رفتار کنند کلافه اند.
خواهرها، اما نقطه اتکای برادرهای اوتیسمی هستند وعلاقه خواهر نیز به برادرمعلولش کمتر نیست، دلسوز ومهربان هستند به گونهای که یکی از دخترها یواشکی ظرف غذایش را در کیفش میگذارد تا برای برادرش ببرد، میگوید داداش مرغ دوست داره، و غذایشان را با مادر مشترک میخورند.
مسئولین آموزش وپرورش ناحیه یک و آموزش وپرورش استثنایی نیز دعوت هستند تا ضمن افطاری گوشهای از استعدادهای بچهها را ببینند.
مدیرمدرسه آقای موسوی است و به شدت فعال وپویا؛ درحین اجرای حرکات ژیمناستیک که در بین بازیگوشی دو پسراوتیسمی انجام میشود با هیجان برایشان دست میزند و آنان را با اسم صدا میکند.
استعدادهای شکوفا شده
بچهها حرکت آفتاب بالانس و پل زدن و پرش از روی خرک را انجام میدهند و متوجه لذت دیگران از این حرکات خودشان هستند، چون بعد از اجرا روی تشک حرکات اضافهای نیز انجام میدهند ولبخند میزنند.
گوشه دیگرحیاط ساده مدرسه یکی از پسرها کنار میز مدیران آموزشی درحال کشیدن نقاشی در سریعترین زمان ممکن است ومورد تشویق مدیران قرار میگیرد.
گویا یکی از بچهها قاری قرآن نیز هست، ولی من اجرایش را نمیبینم.
جمع والدین ومدیران جمع است، بجز چند تن از بچهها که برای اجرای حرکات به مدرسه آمده اند، بقیه درخانه هستند.
گاه به گاه نیز صدای بلندی یکی از پسرها که میپرسد مامان شام چی داریم و مادرپاسخ میدهد همونی تو دوست داری وبعد صدای خنده بلند پسر و برگشتش به جمع دوستان شنیده میشود.
بعد از اجرای حرکات ژیمناستیک که البته باحضور مربی جوانی انجام میشود به بچهها جایزه داده میشود وآنها ذوق زده به نزدمادران میروند.
شام که توزیع میشود پسرها سرمیز خانوادهها میروند وشام میخورند ولذت میبرند.
ساعاتی برای استراحت مادرها
درهمین حین صحبت دو مادر سرمیزما گل انداخته است، یکی شان تعریف میکند آره خدا خیر بده به خانم قزوینی پسرم را سپردم بهش و رفتم عروسی، خیالم از بابتش راحت بود و مادر بعدی تایید کرد و گفت: منم چند وقت میخواستم برم دندون پزشکی بردم مرکز خانم قزوینی و بعد ادامه داد حتی ما مدتی امکان پرداخت هزینه نگهداری را نداشتیم اما هیچ وقت زنگ نزد برای هزینه نگهداری وهمیشه به پای ما صبرکرده است.
فضولی کرده ومی پرسم خانم قزوینی کیه؟ که با دست یک خانم میانسال کنار یکی از میزهای جلویی را نشانم میدهند.
بعد از شام خانم قزوینی را پیدا میکنم وبا درباره کاری که انجام میدهد سوال میکنم میگوید: ما مرکزاقامت موقت داریم وهر زمان مادران نیاز داشته باشند که برای انجام کار، رفتن به مراسم خاص یا حتی چند ساعت استراحت در حین بیماری یا حتی خستگی روزانه وحوصله نداشتن برای بچه ها، فرزندشان را مراقبت میکنیم.
روان شناسی بالینی خوانده است، از او درباره اوتیسم ومیزان آشنایی خانوادهها سوال میکنم، گفت: یکی از مشکلات بچههای اوتیسمی عدم ارتباط با محیط بیرون است و خانوادهها هنوز نتوانسته اند آنگونه که باید با فرزند اوتیسمی خود که به توجه خاصی نیاز دارد کنار بیایند.
ارتباط گرفتن مشکل بزرگ بچه های اوتیسمی
او ادامه میدهد: البته کار وزندگی با بچه اوتیسمی سخت است برخی از این بچهها بی قراریهای عجیبی دارند دائما درحال گریه وبی قراری یا خنده ویا حرکات عجیب هستند وخانواده باید راه کنار آمدن با این فرزندان را یاد بگیرد.
او اظهار کرد:هنوز علت بروز این بیماری مشخص نیست، نظریات مختلفی مطرح میشود وحتی مشاهده میشود در پسران بیشتر از دختران بروز میکند.
به او میگویم مادرها اظهار کرده اند بچه تا ۶ ماهگی مثلا عادی بوده است، این مساله را رد میکند ومی گوید: مادرها تصور میکنند بچه عادی است اغلب بچهها از همان بدو تولد دچارمشکل ارتباطی هستند، اما هر چه بزرگتر میشوند بیشتر این مساله را بروز میدهند درنتیجه ممکن است در یک سالگی وحتی ۵ سالگی خانواده متوجه شوند که فرزندشان رفتار عادی مانند دیگر کودکان ندارد.
شام به پایان رسیده ومیهمانان مدرسه را ترک میکنند دو سه پسردرحال بحث برای بازی با تاب خاصی که درگوشه مدرسه تعبیه شده است هستند، تاب اختصاصی برای تقویت حس لامسه کودکان که توسط یکی از خیرین هدیه شده است.
مادرها دیگر کسی همدرد خودشان استفاده کرده وتجربیات هم را به اشتراک میگذارند.
یکی از مدیران هم درحین خداحافظی میگوید مدرسه اوتیسم درفضای بهتر وامکانات متناسب با نیاز بچهها تا شهریورماه افتتاح میشود، مسالهای که قطعا امیدهای بیشتری برای بهبود شرایط تحصیل این کودکان فراهم خواهد کرد.
مرضیه السادات حسینی راد