پس از ۲۸ سال کار و فعالیت مستمر، چنان پرشور و با علاقه از نقش و نگارهای روی آجرها و کاشیها میگوید که گویی هنوز همان لذت نخستین دیدارش را در کشف زیبایی و اسرار آن نقشها از نو تجربه میکند.
پیشترها چندین بار به دیدن گنبد سلطانیه رفته بودم، اما اینبار با همراهی و راهنمایی پروانه عسگری که ۲۰ سال تمام سرپرست تیم مرمت این بنا بوده، گویی این بنا را برای نخستین بار است که دارم تماشا میکنم.
بر روی هر آجری که در این بنای عظیم تاریخی روی آجر دیگری سوار شده و آن را تا آسمان برافراشته، یک نقش و زبان هندسی حک شده است؛ عسگری میگوید در یک کار پژوهشی ۳۶۱ نوع زبان هندسی را در دل این آجرها شناسایی کرده، خودش معتقد است احتمالا تعداد این نقوش هندسی ۳۶۵ عدد به اعتبار ۳۶۵ روز سال باشد و شاید او نتوانسته باقیمانده نقشها را پیدا کند.
او معتقد است وجود ۳۶۱ نوع نقش هندسی در یک بنا نمیتواند در یک وضعیت عادی خلق شود، این را کسی که در طراحی و گرافیک هست میتواند بهتر درک کند، وجود این نقوش متنوع در آجرهای گنبد سلطانیه حتما به واسطه یک نبوغ و در یک خلسه قابل آفرینش است.
هر گوشه و کناری از بنای گنبد را که نشانم میدهد خاطرهای را هم از کار مرمت آن مرور میکند.
همسرش هم مثل خودشان در کار مرمت بوده، ولی در سال ۱۳۹۲ در یک سانحه تصادف فوت کرده، ولی هنر و اثرش با احیای نقشها در دل کاشیهای گنبد ماندگار شده است.
پروانه عسگری که دارای نشان درجه ۲ هنری است، غیر از گنبد سلطانیه در بناهای تاریخی مختلفی مثل مسجد جامع ساوه، چهل ستون قزوین، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، دربهای تاریخی ابیانه، بقعه ملاحسن کاشی و مقبره چلبی اوغلو سلطانیه کار مرمت را انجام داده، اما بیشتر حجم و زمان کاریش در گنبد سلطانیه سپری شده است.
با او در خلال بازدید از بنای گنبد سلطانیه دقایقی به گفتگو نشستم.
کمی از خودتان بگویید و اینکه چه شد به کار مرمت وارد شدید؟
من در دوره دبیرستان رشته گرافیگ خواندم و به این رشته علاقه داشتم. در سال ۱۳۷۱ در رشته هنر وارد دانشگاه الزهرا شدم، ولی بعدها تغییر رشته دادم و تحصیلاتم را در رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی در تهران و اصفهان ادامه دادم و وارد میراث فرهنگی شدم.
الان ۲۸ سال است که در این حوزه خدمت میکنم، ۲۰ سال از این سالها را سرپرست تیم مرمت گنبد سلطانیه بودم و اکنون هم نزدیک ۱۰ سال است که مسوولیت اداره میراث فرهنگی سلطانیه را بر عهده دارم.
البته در این سالها برای همکاری در مرمت آثار تاریخی شهرهای مختلف کشور هم میرفتم.
کارشناسی ارشدم در گرایش مرمت و تزیینات است، این گرایش و کار در این حوزه از ظرافتهای خاصی برخوردار است و بیشتر با نقوش و طرحها سر و کار دارد.
سال ۱۳۸۲ برای یک دوره تخصصی مرمت چوب در قالب یک تیم هفت نفره به ژاپن رفتیم، این هفت نفر از بین ۳۰۰ متقاضی انتخاب شده بودند. این دوره، یک دوره کاربردی خوبی بود.
در مجموع در این سالها همواره درگیر کار بودم و هنوز هم البته با علاقه کار را دنبال میکنم، اصلا کار در حوزه میراث فرهنگی، دلی است. آنچنان حقوق و مزایایی ندارد، ولی ما با عشق و علاقه اینجا آمدیم و ادامه دادیم.
کسی بخواهد وارد رشته و کار مرمت بشود باید چه خصوصیات و تواناییهایی داشته باشد؟
مرمت بناها و آثار تاریخی شاخهای از هنر معماری است، مرمت بیشتر از هر چیزی علاقه و حوصله و صبر میخواهد، فرد باید به یکسری چیزها مثل شناخت طرحها و پلان ها، مواد و مصالح مسلط باشد.
یک مرمتگر باید تعهد به کار داشته باشد و افتخار کند که چنین شغلی دارد.
مرمت یک رشته تخصصی است و علاقهمندان با تحصیل و تجربه میتوانند چیزهای بسیاری فرابگیرند و هر روز توانمندتر شوند.
فرایند و ضوابط مرمت آثار تاریخی چطور است؟
در مرمت آثار و بناهای تاریخی ۷۰ درصد اثر باید اصلش حفظ شود و مرمتگر تا ۳۰ درصد میتواند روی آن کار کند.
یک بحث دیگر مرمت، اختصاص اعتبار برای این کار است که از سوی دولت و بر حسب اولویت تامین میشود.
ما یکسری مرمتهای اورژانسی هم داریم که در این صورت مرمتگران ملزم میشوند برای نجات یک اثر وارد عمل شوند.
وضعیت مرمت ابنیه و آثار تاریخی استان را چطور میبینید؟
ما در استان زنجان مرمتگران خوبی داریم، ولی بیشتر کارشان روی حوزه بناها است و افرادی که مرمتگری تزیینات را انجام دهند تعدادشان کم است، در کل کشور هم چینی شرایطی وجود دارد.
مرمتگری تزیینات ظرافتها و سختیهای خاص خودش را دارد البته سر و کار داشتن با نقوش، اسرار و زیباییهای آنها لذت خودش را هم دارد.
استان زنجان از نظر بناها و آثار تاریخی شرایط منحصر به فردی دارد، بهترین راه برای حفاظت از بناهای تاریخی کاربری دادن به آنهاست، ببینید اماکن تاریخی هم مثل همین خانههای خودمان هستند، خانه با نفس انسان زنده است.
اگر ساکنان خانه ای، مدتی در آن نباشند، حال و هوای آن خانه عوض میشود و بنایش در معرض تخریب قرار میگیرد.
نفس انسان عامل حیات خانه است، در خصوص اماکن تاریخی هم همینطور است نباید رهایشان کنیم.
در برخی جاها که امکانش هست میتوان با دادن کاربریهایی مثل اقامت در نگهداری آنها کمک کرد.
باید کاری کنیم تا سرمایه گذاران برای حفاظت از بناهای تاریخی وارد شوند.
پس از این همه سال در مرمتگری چه حس و حالی دارید؟
مرمتگری آثار تاریخی مثل تیمارداری عزیزترین داشتهها است. راستش را بخواهید من آنقدر با این گنبد سلطانیه انس گرفته ام که حتی روزهایی که به شهرهای دیگر میروم، بی تاب دیدنش میشوم.
تصور اینکه روزی بازنشسته بشوم و نتوانم دیگر اینجا بیایم خیلی برایم غم انگیز است.
حاصل سالها فعالیت من در میراث فرهنگی چند پژوهش در زمینه نقش دایره در گنبد سلطانیه، معقلیهای گنبد و آجرمهریها گنبد سلطانیه است که قصد دارم در آینده نه چندان دور چاپشان کنم.
فکر میکنم محتوای ارزشمندی برای علاقهمندان داشته باشد.
حرف آخر؟
اینجا جا دارد یادی کنم از استادن گرانقدر خودم که سالها با افتخار شاگردی آنها را کرده ام.
مرحوم دکتر شیرازی که پدر معماری اسلامی و مرمت بودند، مهندس محمدحسن محبعلی، دکتر زرگر، دکتر حجت و دکتر مهریار از برجستگان حوزه مرمت هستند و قدرشان را باید بیشتر بدانیم.
منبع: ایرنا