مظلومترین شهید کهگیلویه و بویراحمد را بهتر بشناسیم

شهید حنیفه خلیلی شاد ، در ۲ سالگی پدر و در ۴ سالگی مادرش را از دست داد و فرزندش را نیز ندید.

شهید حنیفه خلیلی شاد در سال ۱۳۳۷ در خانواده‌ای مؤمن ، متدین و مذهبی در شهر لنده دیده به جهان گشود.

در ۲ سالگی پدرش را و در ۴ سالگی مادرش را از دست داد که داغ ازدست‌دادن پدر و مادر در این سن کم بزرگ‌ ترین ضربات روحی و روانی را به این شهید والامقام وارد نمود.

این شهید والامقام در زیر سایه دایی‌اش مرحوم سید صدر الله نژاد تقوی پدر شهید عبدالله نژاد تقوی بزرگ شد و تا روز‌های آخر شهادتش در محضر این خانواده مؤمن و متدین بود.

به گفته برخی از نزدیکان و آشنایان شهید حنیفه خلیلی شاد از جوانان اهل کار و تلاش بود ، در کنار کار و تلاشش بسیار شوخ‌ طبع بود و دوست داشت کار‌های همه را انجام دهد و در احسان و نیکی به دیگران از هیچ کاری دریغ نمی‌کرد و همه وی را تحسین می‌کردند.

شهید خلیلی شاد به دلیل مسائل و گرفتاری‌های خانوادگی که داشت تنها تا کلاس پنج ابتدایی موفق به تحصیل شد و مابقی را به کارگری و تلاش برای امرار معاش زندگی‌اش پرداخت.

به اصرار دایی و اقوامش دختری از بستگانش را به همسری انتخاب نمود که با سال‌های دفاع مقدس تقارن پیدا کرد .

یک سال و نیم از ازدواجشان نگذشت که شهید حنیفه خلیلی شاد عزم کربلا کرد و راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و با حضور در منطقه کوهستانی" شاشو" در کردستان و سپس از آنجا با حضور در گردان یا رسول (ص) راهی منطقه عملیاتی جزیره مجنون شد.

این شهید بزرگوار با بصیرت و اعتماد و اعتقادی که راه شهدا و رهبری پیامبرگونه امام راحل که داشت گفت: به خدا به پشت‌جبهه برنمی‌گردم تا امام حسین (ع) را زیارت نکنم و یا به شهادت نرسم.

در آغاز روز‌های گرم تابستان در ۴ تیرماه سال ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی جزیره مجنون همراه دوستان و همرزمانش دست در دست هم ردای سرخ شهادت را بر تن کردند و به لقا الله پیوستند.

درست در لحظه‌ای که گل پرپر شده وجود آن نازنین یار سفر کرده بر روی شانه‌های مردم شهر لنده تشییع می‌شد ، نوزادی از سلاله وجودی او به دنیا آمد و زینبی پا به عرصه وجود گذاشت تا پرچم سرخ رسالت حسین زمانش را در سراسر ملک ایران‌ زمین به اهتزاز در آورد و در گوش جهانیان فریاد «شهیدان زنده‌اند» را سر دهد.

مزار این شهید والامقام را در گلزار شهدای شهر لنده گذاشتند تا زیارتگاهی باشد برای فرزندی که هیچ‌گاه پدرش را ندید.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.