آقای اسدی معلمی جوان و ۲۴ سالهای است که به تازگی فارغ التحصیل شده و تدریس را شروع کرده است.
او میگوید معلمی انتخاب آگاهانه و دلی او بوده است.
آقای اسدی با دانش آموزانش ارتباط خوبی برقرار کرده به طوری که جای خالی یکی از دانش آموزانش در کلاس باعث میشود که پایان این کلاس پایان کارش نباشد.
وی هر روز پس از اتمام درس مدرسه راهی منزل امیرمحمد میشود تا هم حال او را جویا شود و هم دروسی که در مدرسه تدریس شده برایش بازگو کند تا دانش آموز غایب هم از درس خواندن جا نماند.
پدر امیر محمد در خصوص شرایط جسمی فرزندش میگوید: ابتدا متوجه بیماری اش نشده بودیم، ولی پس از گذشت مدتی که دیدیم نمیتواند روی پای خود بایستد با پیگیریهای مداوم تشخیص بیماری cp داده شد.
وی افزود:پس از انجام ۱۲ عمل جراحی، دو پایش گچ گرفته و خانه نشین شد.
وی ادامه داد: آقای بنی اسدی همیشه پس از پایان مدرسه، در روزهای سرد و گرم سال بدون دریافت هیچ هزینهای و داوطلبانه برای تدریس پسرم به خانه یمان میآید.
پدر امیر محمد افزود: حتی بعنوان هدیه هم از ما وجهی دریافت نمیکند.
امیر محمد گفت: هر روز چشم انتظار معلمم هستم تا بیاید و به من درس بدهد تا بتوانم همپای همکلاسی هایش درس بخوانم.
بنی اسدی گفت: من با خدای خودم معامله کردم و بابت این کار چشمداشتی از خانواده امیر محمد ندارم.
وی افزود: همینکه ببینم دانش آموز موفقی دارم و نمرات خوبی کسب کرده و از دوستانش عقب نمانده برایم کافیست.
حکایت این معلم دهه هفتادی حکایت همه معلمان سرزمینمان است که برای آینده روشن ایران تلاش میکنند.