شاید برای اینکه با خواندن کتاب، هم در لحظه از شیرینی آن لذت میبریم و تجربههای از سر نگذرانده را احساس میکنیم و هم با جریانی خو میگیریم که در روزها و سالهای آینده، چراغی روشن برای راهمان خواهدبود؛ چراغی که میتواند ما را در جنبههای مختلف زندگی یاری کند.
اما بهتر نیست این یک تیر و نشانهای سودمند کتابخوان بودن را برای بچههای مان هم تعبیر کنیم؟ شاید اردیبهشت ماه و بهانهای مانند نمایشگاه کتاب، فرصت خوبی برای نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی در خانه و خانوادهمان باشد؛ چیزی شبیه آب خوردن! همینقدر عادی و همینقدر پر تکرار.
اتاق مطالعه بسازید
انگار که فکر همهچیز را میکنیم، به جز کتاب و کتابخوانی. از کمد اسباببازیها و لباسها بگیریم تا جزئیترین وسایل دکوری و غیرضروری برای اتاق کودک؛ اما کتابخانه همیشه در اولویت آخر است. در صورتی که اگر میخواهیم فرزندمان تمایل بیشتری نسبت به کتاب و غرق شدن در دنیای قصهها و داستانها داشتهباشد، باید از همان اولین روزها شرایط را برایش مهیا کنیم؛ گاهی با تهیه کتابخانه و چیدن کتابهای مناسب سن و سال و مورد علاقهاش و گاهی هم در وقت نوجوانی ساختن چیزی شبیه اتاق مطالعه: «چیدن کتابهای درسی و غیردرسی، میز تحریر، چراغ مطالعه و حتی ابزارهایی مانند نشانههای کتاب برای اینکه صفحات خوانده شده را گم نکنیم، همان چیزی است که میتواند یک اتاق را تبدیل به فضایی برای مطالعه بیشتر و بهتر کند.» این را مهری موسوی، روانشناس و مشاور خانواده میگوید که معتقد است داشتن یک اتاق آرام و متفاوت برای کتابخوانی، همانچیزی است که کودکان و نوجوانان را ترغیب به خواندن کتاب میکند: «در واقع او را در وضعیتی قرار میدهد که برای خوشایند دلش هم شده، سراغ کتابهای کتابخانهاش برود و شروع به خواندن کند.»
رویاسازی کنید
حرف زدن و غرق شدن در دنیای قصهها و داستانها را از همان اولین روزها که تشخیص میدهید فرزندتان از شنیدن ماجرا به وجد میآید، شروع کنید؛ آنقدر که طعم شیرین وارد شدن به دنیایی جدید را بچشد و بفهمد میتواند خودش را جای شخصیت اول قصه بگذارد، با او همذاتپنداری کند، درباره نتیجه داستان با شما حرف بزند یا حتی پایان را آنطور که دوست دارد، تغییر بدهد. در واقع این ابتداییترین لذتی است که میتواند از کتاب خواندن به دست بیاورد: «خودمان را تصور کنیم که چطور دوست داریم راجع به فیلم و سریالها با همدیگر تبادل نظر کنیم؟ این حس را درباره کتاب در وجود بچهها به وجود بیاوریم.» شاید اگر خودمان شروعکننده این گفتگو باشیم، ادامه دادنش برای بچهها سخت نباشد.
خرید کتاب کافی نیست
واقعیت این است که خریدن کتاب، اولین قدم برای کتابخوان کردن بچههاست، اما تنها قدم و البته مهمترین آن نیست. چه بسیار کودکان و نوجوانانی که کتابخانههای بزرگ و خوشساخت و کیپ تا کیپ از کتابی دارند که روزها، ماهها و حتی سالها سراغش نمیروند. موسوی معتقد است بسیاری از بچهها نیاز دارند در جریان کتاب خواندن، همراهی مثل پدر و مادر داشتهباشند و بعد کمکم به تنها کتاب خواندن عادت کنند. این اتفاق شاید از زمانی که والدین برای آنها کتاب و قصه خواندهاند، در وجودشان نهادینه شدهباشد، اما نباید ناگهان قطع شود. بهتر است از جایی به بعد، والدین شنونده قصه خواندن فرزند تازه باسواد شدهشان باشند تا شیرینی این روز و شبهای کتابخوانی، زیر زبانشان مزه کند؛ آنوقت است که دیگر نیازی به حضور کسی ندارند و به آن سکوت و آرامش و تنهایی وقت کتاب خواندن، نیاز پیدا میکنند.
شما هم کتابخوان باشید
«اجازه دهید فرزندتان اهمیت کتاب در زندگی را ببیند.» در واقع او باید متوجه شود کتاب هم مانند هر کالای ضروری دیگری، در خانواده اهمیت دارد! مثلا اینکه در زمان گردشهای خانوادگی، سری به شهرکتابها بزنید، به عنوان هدیه برای دوستان و آشنایان، کتاب بخرید. برای او از خاطره خوش روزهای نمایشگاه کتاب بگویید و اردیبهشت هر سال را با نمایشگاه کتاب، برایش خاطرهانگیز کنید و از همه مهمتر اینکه خودتان در خانه، کتاب بخوانید. در واقع کودکان همان کاری را میکنند که بیشتر از هرچیزی میبینند. پس اگر والدین زرنگی باشید، سعی میکنید همه آن تربیت دلخواهتان را بیشتر از دیگر منابعی که کودک به آن دسترسی دارد، مانند دوستانش، فامیل و تلویزیون به او نشان بدهید. واقعیت این است که نمیشود از بچهها توقع کتابخواندن داشت، در حالی که خودمان حوصله نداشتهباشیم کتابی در دست بگیریم و فرزندمان ببیند که لابهلای کارهای با اهمیت روزانه، همیشه وقتی را برای خواندن کتاب خالی میکنیم.
مهارت کتابخوانی
فراموش نکنید فرآیند کتابخوانی و کتاب خواندن، تنها یک سرگرمی برای بچهها یا بردن آنها به دنیای قصهها نیست. در واقع بسیاری از روانشناسان معتقدند کتابخوانی، یک مهارت است که از طریق آن، کودک بر مهارتها لازم در زندگی هم مسلط میشود؛ چراکه بسیاری ازجنبههای زندگی روزهای آیندهاش، نیاز به خواندن کتاب، جستوجو میان کلمات و مسلط بودن بر عناوین کتابها دارد. موضوع مهم این است که همه آدمها در برخی مواقع زندگی، نیاز دارند بتوانند ذهنشان را دستهبندی کنند و فهرستوار سراغ موضوعات مختلف بروند؛ گاهی لازم است بتوانند از چکیده و مقدمه کتاب، موضوع آن را بفهمند تا از آن برای پیشبرد کاری استفاده کنند یا برای به دست آوردن اطلاعاتی در حوزه مشخص، نیاز به خواندن مختصری از چند جلد کتاب دارند؛ اما همه این نیازها، آن چیزی است که بر اثر مهارت کتابخوانی به دست میآید. اگر کسی از همان روزهای کودکی و نوجوانی، این مهارت را کسب نکند و با کتاب و کلمه، آشنایی نداشتهباشد، در مواقع ضروری گرفتار خواهدشد و نمیتواند هر آنچه را نیاز دارد، از لابهلای کتابها به دست بیاورد.
منبع: جام جم