همه ماجرا از کتابفروشی شروع شد. خانم جوانی آمده بود تا برای دختر کوچکش کتاب بخرد که شال روی گردنش افتاد و دیگر آن را روی سرش برنگرداند. هیچکس حرفی نزد، اما زنی محجبه، با این فکر که آن خانم مشغول فرزندش شده و حواسش نیست، شال را روی سرش گذاشت و زن جوان ناگهان مثل انبار باروت شعله کشید: «به تو چه ربطی دارد؟ تو باحجابی برایمان کافی است!» زن محجبه هاج و واج نگاهش کرد، اما زن جوان بدجور عصبانی شده بود و کوتاه نمیآمد: «بفرما. آن آقا را میبینی چطور دنبال دخترها افتاده؟ چرا به او چیزی نمیگویی؟ برو. به او بگو آقای محترم، لطفا حجابت را رعایت کن جرأتش را داری؟ یا این حجاب اسلامیِ شما فقط برای ماست؟!»
پسر جوان که بعد از داد و بیداد و اشارههای زن، همهی چشمها به طرفش چرخیده بود دستپاچه از کتابفروشی بیرون رفت. زن محجبه هم چند جملهای با آن زن ردوبدل کرد، اما این همهی جواب آن سوال نبود. من هم محجبه بودم، ولی تا اینجای کار، حق را به این زنِ جوان میدادم و تا وقتی که روبهروی صندوق کتابفروشی ایستادم با خودم میگفتم: «واقعا چرا هیچکس به مردها تذکر نمیدهد و نمیگوید «آقای محترم، لطفا حجابت را رعایت کن!» مگر حجاب، در اسلام، فقط برای ما زنهاست؟»
وقتی مسلمانی باید قوانین این دین را هم بپذیری؛ هرچند که از بعضی جهات آن خوشت نیاید یا ببینی تنی از حکومتدارانِ کشورهای مسلمان به بعضی دیگر از قوانین اسلام به درستی عمل نکنند و این تو را مُجاب کند که از انجام وظایف شرعی و دینیات دست بکشی.
پس در کل بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست و واضح و شفاف است که حجاب، حکم اسلام است و برای فهمیدنِ درستش، اولین منبع مناسب، قرآن است.
من هم سورهها را به جستوجوی مضامین حجاب ورق زدم، اما نکته عجیب این بود که آیات حجاب، برای مردان و با توصیه به آنان شروع شده بود! حتی قبلتر از نام بردن از حجاب زنان!
خداوند در سیامین آیه از سوره نور به پیامبر (ص) فرموده: «به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را (از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم و عورت دیگران) فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزهتر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام میدهند، آگاه است.»
بیشتربخوانید
و جالب اینکه در آیه سیویکم و تازه در ادامه این آیه است که به حجاب زنان تاکید میشود و خداوند اینگونه به پیامبر (ص) ابلاغ میکند که: «و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زینت خود را (مانند لباسهای زیبا، گوشواره و گردن بند) مگر مقداری که (طبیعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت) پیداست (در برابر کسی) آشکار نکنند، و (برای پوشاندن گردن و سینه) مقنعههای خود را به روی گریبانهایشان بیندازند، و زینت خود را آشکار نکنند.»
یعنی شروع حفظ حجاب با مردان است و خداوند در پایان آیه با تاکیدی مجدد بر رستگاری جامعهای که حجاب مرد و زن در آن رعایت شده باشد و با خطاب کلمه «مؤمنون» که هم مردان را و هم زنان را شامل میشود، میفرماید: «اى مؤمنان، همگى (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.»
با توجه به آیات صریح حجاب، هر عقل سلیمی میتواند نتیجه بگیرد که حجاب تنها مختص زنان نیست و مردان نیز موظفاند که حجابی را که خداوند برایشان معین کرده رعایت کنند. اما چرا تا به حال کسی یقه مردها را برای بیحجابیهایشان نگرفته؟!
به ساعت کوتاهی از تاریخ اسلام برمیگردیم. میگویند عمر بن خطاب در سفر حج بود که یکی از مردان با لباس احرام و در حالی که چشمش لطمه دیده بود کنارش نشست. عمر گفت: «چه کسی به صورتت سیلی زده؟» مرد گفت: «علی بن ابی طالب!» وقتی که امام (ع) تشریف آوردند و ماجرا را از ایشان جویا شدند، فرمود: «این مرد طواف میکرد، ولی به زنان نگاه میکرد!»
در جای دیگری نیز، پیامبر (ص) به امام علی (ع) فرمودند: «اولین نگاه، مفت تو است، اما نگاه دوم به زیانت میباشد نه سودت!» که شهید مطهری در شرح این حدیث گفته بود: «این حدیث میخواهد این مطلب را بگوید که انسان احیانا چشمش به زنی میافتد، خوشش میآید و میخواهد برای بار دوم نگاه کند و لذت ببرد! نوبت اول، چون غیر عمدی است مانعی ندارد، اما نوبت دوم، چون به قصد تلذذ است جایز نیست.» و تمام این روایات نشان از حجابی دارد که اسلام برای مردان در نظر گرفته است.
با وجود این، دوست داشتم بدانم مردها چه نظری درباره حجاب شرعیشان دارند به خاطر همین، این سوال را از چند جوان دانشجو که قلب تپنده جامعه هستند پرسیدم. احمدرضا که حقوق میخواند و برای هر چیزی دنبال دلیل و منطق میگشت گفت: «موضوع حجابِ مردان کاملا منطقیست، اما باید جا بیفتد. الآن تمام نگاهها متوجه خانمهاست درصورتی که حکم حجاب در قرآن صراحتا هم برای مرد بیان شده است و هم زن. پس چه میشود که زن باید طبق حکم صریح قرآن، جلباب یا همان روسری بپوشد و موهایش را بپوشانَد، اما مرد حجابش را که نگاهِ هیز نداشتن است را رعایت نکند؟ کلکم راع و کلکم مسئول. نمیشود که زنها به تکلیفشان عمل کنند و ما مردها از هفت دولت آزاد باشیم.»
شایان که سال دوم مهندسی کامپیوتر است با خنده گفت: «میخواهید روسری بپوشیم؟»، اما بعد جدی شد و ادامه داد: «من حتی نماز هم نمیخوانم! اما فکر میکنم این آیهی حجابِ مردانی که خواندید واقعا اینقدر واضح است که جای هیچ بحثی نیست. خداوند نگفته به دختر محجبه یا بیحجاب نگاه بد نکن، هیچ تبعیضی در کار نیست، خدا گفته تو که مَرد هستی اجازه نداری به هیچ دختری چه محجبه و چه بیحجاب، نگاه بد داشته باشی و این واقعا حیرتانگیز است. من دوستی داشتم که وقتی ایران بود رفتارهای کاملا مذهبی داشت، اما به سفرهای خارجی که میرفت واقعا آدم دیگری میشد و میگفت «این زنها که مسلمان نیستند! پس اشکالی ندارد!»، اما حجاب مردان که فقط برای ایران یا کشورهای مسلمان نیست، درست نمیگویم؟ واقعا برایم جالب بود. هیچوقت فکر نمیکردم که ما مردها هم باید مثل زنها حجاب داشته باشیم.»
با وجود نظرهای شایان و احمدرضا درباره حجاب مردان و به ویژه حجابِ چشم مردان، اما نظر اسلام در این موضوع به همین محدوده بصری ختم نمیشود و حتی بر نازکی و ضخامت و کوتاهی و بلندی پوشش نیز در احادیث و روایات مختلفی از اهل بیت علیهم السلام تاکید شده است.
برای مثال روزی اصحاب پیامبر (ص) گرداگرد ایشان نشسته بودند که لباس یکی از آنها مقداری کنار رفت. با اینکه این شخص مرد بود و به تفکر عوام، نیازی به حجاب نداشت، اما پیامبر با تاکید بر اهمیت حفظ حجاب حتی توسط مردان، فرمود: «ران خود را بپوشان که آن، جزو عورتین به حساب میآید.»
امام علی (ع) نیز در جای دیگری با اشاره مستقیم به مردان، فرموده: «برای مردان مناسب نیست که در حالی که در میان قومی نشستهاند، لباسهایشان کنار رفته و رانهایشان مشخص شود.»
اما در این شرایط خیلیها تلاش دارند با تمرکز و بزرگنمایی بر حجاب زنان و نادیده گرفتن تکلیف حجاب مردان که در قرآن و روایات، پیوسته به آن تاکید شده، دین اسلام را تک بعدی، نافی حقوق زنان و منع کنندهی هر لذت دنیوی معرفی کنند و این در حالی است که تمام احکام اسلام آنقدر پویاست که گره از مشکلات جوامع در هر عصری میگشاید و عملا اگر مسلمانان چه زن و چه مرد، به درستی به این احکام عمل کنند و پایبند باشند و برای مثال در مقوله حجاب، زن و مرد، متقابلا به رعایت آن تشویق و ترغیب شوند، هیچ گونه نابههنجاریای نخواهیم داشت.
خداوند حکمی که مانعی بر لذتیابیهای مشروع باشد بر پیامبرش نازل نکرده و در سیودومین آیه از سوره اعراف، ضمن نکوهش تحریمکنندگان لذتهای مشروع، فرموده: «بگو چه کسی زینتهایی که خدا برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاک را حرام کرده است؟»
در تاریخ آمده که عثمان بن مظعون که از بزرگان صحابه پیامبر (ص) بود تلاش کرد که به تقلید از راهبان، تارک دنیا شود و زن و زندگی را رها کرد و همه لذتها را بر خودش حرام کرد. همسرش برای گلایه نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای رسول الله! عثمان روزها را روزه میگیرد و شبها به نماز برمیخیزد.» پیامبر (ص) خشمگین شد و به طرف خانه عثمان رفت و به او فرمود: «خدا مرا به رهبانیت دستور نفرموده است و دین من روشی منطبق بر واقعیت و در عین حال ساده و آسان است.»
در نتیجه میبینیم که اسلام، به مانند بسیاری از ادیان که دچار تحریف شدند، دینی راهبهپرور نیست و تمام احکام و قوانین آن اعم از حجاب و غیره، در عین سادگی و مبنای انسانی داشتن، برای بهبود زندگی فردی و جمعی بشر است.
دینی که در پنجاهونهمین آیه سوره احزابش به پیامبر (ص) میگوید: «به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو که جلبابهای (روسری) خویش را به خود نزدیکتر سازند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است.» در همان کتاب مقدس هم به مردان میگوید که چشمهایشان را از نگاه ناروا به زنان فرو ببندند؛ و نشان میدهد که حجاب امری متقابل است.
هرچند که خیلیها یا این مطلب را نمیدانند و یا خودشان را به ندانستنش میزنند، اما همه ما خوب میدانیم که خون پاک شهید «خلیلی» و «الداغی»ها برای همین تذکر حجابِ مردان، قبل از تذکر حجاب به زنان بود که به ناحق ریخته شد وای کاش آن زن جوان را در کتابفروشی دوباره میدیدم و میتوانستم به او بگویم: «مردها هم باید حجاب را رعایت کنند خواهر جان. ما برای تذکرِ «آقای محترم، حجابت را رعایت کن!» شهیدها دادهایم.»
منبع: فارس
حجاب یک پسر در اسلام پوشش چشم هس یعنی دوباره برگشتن ب زن نامحرم نگاه کردن تیری از طرف شیطان توصیف شده
پوشش بدنی زن و مرد ک معلوم هس تو جوامع طبق قوانین هر کشور دیگه جای بحث نداره