دو ساعت از خوردن قرصش میگذشت که راهی اورژانس بیمارستان شد. تپش قلب، سرگیجه و بیقراری شدید از عوارض دارویی بود که مصرف کرده بود. چند روزی بود صبحها با بیحالی از خواب بیدار میشد؛ یکجوری بیانرژی و بیحال. یکی از دوستانش توصیه کرد قرص کافئین مصرف کند. او گفت بیانرژی بوده و این قرص خیلی کمکش کرده است. در جواب دوستش گفت که به قهوه حساسیت دارد و برای همین معمولاً هیچ محصول کافئینداری مصرف نمیکند. دوستش، اما گفت که با چند روز مصرف این قرص بدنت به کافئین عادت میکند. اما نتیجه چه بود؟ رفتن به اورژانس بیمارستان بعد از مصرف یک وعده از این قرص. «چند ساعتی از خوردن قرص گذشت که علائمی مثل سکته به من دست داد. نمیتوانستم بنشینم یا خوب نفس بکشم. وقتی به اورژانس مراجعه کردم، به من آرامبخش تزریق کردند و گفتند حساسیت به کافئین داری و درست مثل این میماند که ده فنجان قهوه خوردهای چرا که قرص فشرده شده است و میزان کافئین بیشتری هم دارد. گاهی فکر میکنیم داروهایی که بدون نسخه میخریم، بیضررند، اما همین داروها را هم باید با دقت زیادی انتخاب کرد. اثر این دارو یک روز و نیم کامل با من بود یعنی وقتی از خواب بلند شدم هم هنوز سرگیجه رهایم نمیکرد. برایم باورنکردنی بود که چرا اثرات این دارو از بدنم خارج نمیشود.» دکتر اورژانس همچنین برایش توضیح داد که این قرص برای قبل از ورزش تجویز میشود و کسانی که ورزش سنگین میکنند، از قرص کافئین استفاده میکنند.
نمیدانم شما چقدر اهل استفاده سرخود از دارو هستید؛ یعنی اینطور هستید که تا دندانتان درد میگیرد، میپرید و از داروخانه دو ورق آنتیبیوتیک با دو ورق مسکن میخرید؟ یا کمی درد را تحمل میکنید و بعد از مراجعه به پزشک و با نسخه تجویزشده دارو میخرید؟ شاید هم از آن دستهای هستید که تا میبینید بیحالید، برای خودتان انواع قرص ویتامین یا آمپول نوروبیون یا قرص کافئین یا شربت انرژیزا تجویز میکنید؟ شاید هم از آنهایی هستید که تا گلو درد میگیرید، برای خودتان آنتیبیوتیک میخرید؟ خیلیها فکر میکنند، چون میتوانند دارویی را بدون نسخه پزشک بخرند، حتماً آن دارو برایشان مضر نیست.
از سردرد تا نارسایی کلیه
«یک مدت دائم سردرد داشتم. بیدلیل بود و علتش را هم نمیفهمیدم. بعضیها میگفتند بهخاطر خستگی است و شربت ویتامین بخور. یک عده هم میگفتند شاید هورمونهایت بهم ریخته و میگفتند فلان قرص را مصرف کن. دکتر هم میرفتم، میگفت آزمایشهایت چیزی نشان نمیدهد. این بود که افتادم به انواع و اقسام دارو خوردن. درد که امانم را میبرید، یک ژلوفن یا بروفن یا هر مسکنی که دستم میآمد، میخوردم. فکر میکنید چه شد؟ دفع پروتئین پیدا کردم و دکتر گفت مسکنها باعث شدهاند کلیهام دچار نارسایی شود.» سارا این حرفها را در حالی میزند که الان دنبال درمان نارسایی کلیهاش است به خاطر تجویزهای نادرست دارویی که خودش و دوستانش انجام دادند: «در واقع سردردم ریشه مشخصی نداشت. میگرن یا هر چیزی بود، من به خاطرش به مسکن پناه بردم. میخواهم بگویم آنطور که خیلیها فکر میکنند، داروهایی که بدون تجویز میخوریم، بیعوارض هم نیستند. کاش بر فروش همه اینها نظارتی وجود داشت.»
تداخل دارویی و مصرف بیرویه
تازه یک مشکل دیگر که معمولاً خیلیها به آن بیتوجهاند، مصرف انواع و اقسام داروهای شیمیایی در کنار داروهای گیاهی است؛ مثل پزشکی که تعریف میکرد، با وجود کنترل بیماری دوقطبی مریضاش و مصرف مرتب دارو، بیمار دائم علائم عود نشان میداد و معلوم شد که مادر بیمار در کنار داروها مرتب به فرزندش چایکوهی میداده. دمنوشی که باعث افزایش سرتونین و در واقع بدحالی بیمار میشده. یا مردی که با وجود فشار خون بالا گل گاوزبان استفاده میکرد و کارش به بیمارستان کشید. از این نمونهها بسیار است و مصرف سرخود داروها میتواند گاه اثرات مرگباری داشته باشد.
«هر چند روز یکبار به خاطر اینکه انرژیام زیاد شود، آمپول نوروبیون استفاده میکردم. این یک آمپول تقویتی است که در بدن انرژی مناسبی تولید میکند، اما نمیدانستم میتواند اثرات خطرناکی داشته باشد. بعد از یک مدت استفاده حالم خیلی بد شد و وقتی به بیمارستان رسیدم، گفتند از این دارو بیرویه استفاده کردهای و کبدت آسیب دیده است.» علی تا مدتها درگیر درمان مشکل کبدیاش بود که به خاطر مصرف بیرویه این آمپول درگیرش شده بود.
مریم هم مشکلات مربوط به هورمونهای زنان داشت تا اینکه یکی از دوستانش توصیه کرد میتواند از کپسول و یا عرق رازیانه استفاده کند. او هم عرق رازیانه از عطاری خرید و همزمان از کپسولی که حاوی رازیانه بود، استفاده میکرد. هم اشتهایش کم شده بود و هم مشکلات هورمونهای زنانهاش بهتر تا اینکه یک روز از خواب بلند شد و دید تمام بدنش پر از کهیر شده: «به جز اینکه همه بدنم ملتهب و پر از کهیر شد، سراسر کمرم هم لک سیاه شد. یعنی دارو روی کبدم تأثیر منفی گذاشت. دکتر پوست رفتم و آزمایشهای مربوط به شاخصهای کبدی انجام دادم. به زبان عامیانه گرمی زیاد کبدم را داغان کرده بود. تا مدتها تحتنظر دکتر پوست بودم تا بیماریام فروکش کرد، اما لکهای کمرم هیچوقت از بین نرفت.»
اصرار از بیمار، انکار از پزشک
دکتر فرزانه حرف بل، داروساز میگوید: «خیلیها برای اینکه به پزشک مراجعه نکنند و پول ویزیت ندهند، سرخود به داروخانهها مراجعه میکنند و بدون نسخه دارو تهیه میکنند. البته شاید در شهرهای بزرگ این کمتر عمومیت داشته باشد، اما در شهرهای کوچک و حومه این خیلی رایج است. در همین داروخانه ما که در حومه تهران قرار دارد، بارها سر گرفتن آنتیبیوتیک و پنیسیلین بحث میشود و بیمار با اصرار زیاد میخواهد این داروها را مثل نقل و نبات مصرف کند. آنها فکر میکنند هر عفونت دندان یا گوش را میتوانند با مصرف سرخود آنتیبیوتیک خوب کنند، معمولاً هم توضیح دادن ما درباره اینکه مصرف بیرویه این داروها مضر است، فایدهای ندارد. این مشکل درباره مکملها هم وجود دارد و عدهای ویتامینها یا آمپول نوروبیون را هم بیرویه استفاده میکنند که البته خطر اینها کمتر از آنتیبیوتیکهاست و اگر بیمار بیرویه از آنها استفاده کند، از بدنش خارج میشود، اما اینطور هم نیست که بیضرر باشد. مثلاً مصرف بیش از حد آهن موجب مسمومیت میشود. مصرف نوروبیون و سرم هم انگار عمومیت پیدا کرده، مثلاً نوجوان ۱۴ ساله به ما مراجعه میکند و هفتهای یکبار نوروبیون یا سرم میزند با این عنوان که باید از اینها استفاده کنم تا جان بگیرم. حتی اگر پزشک برایشان سرم ننویسد یا یک ورق قرص بنویسد، از پزشک شاکی میشوند و آن پزشک را فاقد دانش میدانند. این افراد معمولاً به توصیههای داروساز هم توجهی نمیکنند، مثلاً اگر با کسی همراه هستند به توصیههای او بیشتر از داروساز اهمیت میدهند. استفاده بیرویه از مسکنها و آنتیبیوتیکها واقعاً خطرناک است و من نسبت به آن هشدار میدهم.»
این بار اگر سرتان درد گرفت یا احساس کردید دنداندرد دارید یا گلویتان میسوخت یا آلرژی داشتید یا بیانرژی بودید، خیلی سریع سراغ دارو نروید؛ فکر کنید که مصرف بیش از حد این داروها بیشتر میتواند به سلامتتان لطمه بزند.
درد که امانم را میبرید یک ژلوفن یا بروفن یا هر مسکنی که دستم میآمد میخوردم. فکر میکنید چه شد؟ دفع پروتئین پیدا کردم و دکتر گفت مسکنها باعث شدهاند کلیهام دچار نارسایی شود.
منبع: ایران