همواره از طریق پرخاشگری خواسته هایم را به کرسی مینشاندم و از این که مردم را میترساندم و رعب و وحشت ایجاد میکردم، خودم لذت میبردم. با آن که بارها به دلیل نزاع و قمه کشی توسط نیروهای انتظامی دستگیر شده بودم، ولی باز هم رفتارهایم تغییری نکرد به گونهای که ...
جوان ۲۴ سالهای که در یک نزاع هولناک، تعمیرکار خودرو را با ضربه قمه روانه بیمارستان کرده بود، در حالی که قمه کشی و ایجاد وحشت در دیگران را لذت بخش میدانست، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: از همان دوران کودکی بسیار پرخاشگر و عصبانی بودم. پدرم نیز اعتیاد داشت و همواره با مادرم درگیر میشد به طوری که مشاجرات آنها هم بر رفتارهای پرخاشگرانه من تاثیر بسزایی میگذاشت.
با وجود این از هوش سرشاری برخوردار بودم و به همین دلیل بعد از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی، در مدرسه تیزهوشان پذیرفته شدم، ولی مشکلات مالی خانواده ام اجازه نداد تا در این مدارس ثبت نام کنم. بعد از آن در مدارس دولتی به تحصیل ادامه دادم تا این که دیپلم گرفتم، اما میل به پرخاشگری در وجودم موج میزد و مدام خواسته هایم را با نزاع و تهدید به کرسی مینشاندم.
در کوچه و خیابان پرسه میزدم و آماده شروع درگیری بودم فقط کافی بود تا کسی به من چیزی میگفت یا به قول معروف «پیله» میکرد! دیگر قمه را از کمرم بیرون میکشیدم تا او را به عذرخواهی وادار کنم! بارها به دلیل همین درگیریها دستگیر شدم و حتی مدتی را نیز در زندان گذراندم، ولی هیچ کدام از اینها موجب نشد تا از این رفتارهای خطرناک دست بردارم.
همیشه چاقوی بلند یا قمهای را با خودم حمل میکردم به گونهای که دیگر در محله سرافرازان مشهد معروف شده بودم و بیشتر اهالی آن منطقه از من میترسیدند حتی وقتی از بازداشتگاه یا زندان آزاد میشدم حس انتقام گیری رهایم نمیکرد و مدام در جست وجوی افرادی بودم که به آنها صدمه زده بودم و از من شکایت کرده بودند!
میخواستم از آنها زهر چشم بگیرم تا دیگر جرئت شکایت نداشته باشند! البته بیشتر شکایتها را نیز با مبالغی که مادرم میپرداخت، رفع میکردم تا به زندان نروم؛ اگرچه برایم اهمیتی هم نداشت، چون در زندان راحتتر بودم و با چهره نگران مادرم روبه رو نمیشدم. خلاصه این رفتارهای خطرناک و ترس و وحشت دیگران باعث شد تا حس غروری پوشالی به من دست بدهد که هیچ کس نمیتواند با خواستههای من مخالفت کند به همین دلیل شب پنجم اردیبهشت هنگامی که برای تعویض باتری خودرو به تعمیرگاه رفتم با تعمیرکار درگیر شدم و او را با ضربه قمه مجروح کردم؛ چرا که باتری ساز بعد از آن که باتری خودرو را تعویض کرد از من خواست مبلغ یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان کارت به کارت کنم، ولی در حساب بانکی من بیشتر از یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان وجود نداشت.
به او گفتم بقیه پول خدمات را فردا پرداخت میکنم، اما او نپذیرفت و باتری را از روی خودرو باز کرد و گفت که هر زمان باقی مانده پول را پرداختم دوباره آن را روی خودرو نصب میکند.
من که از این رفتار او به شدت عصبانی شده بودم با چهرهای خشمگین قمه ام را از داخل خودرو برداشتم وبه سمت او حمله کردم. دیگر حال خودم را نمیفهمیدم به طوری که ضربه قمه را بر دستش فرود آوردم و در حالی که خون از دست تعمیرکار بیرون میزد من از آن جا گریختم. روز بعد هنگامی که در یکی از باشگاههای ورزشی منطقه مشغول تمرین بودم ناگهان نیروهای تجسس کلانتری نجفی از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند.
حالا هم اگرچه خیلی از رفتارهای خشن خودم پشیمانم، ولی نمیدانم چه بیماری دارم که از ترس و وحشت دیگران لذت میبرم.
در بازرسی از خودرو و مخفیگاه این شرور خطرناک، شمشیر و قمه نیز توسط افسران دایره تجسس کشف شد و سپس با صدور دستوری توسط سرهنگ مهدی کسرویی (رئیس کلانتری نجفی) وی در حالی با تشکیل پرونده مقدماتی به مراجع قضایی معرفی شد که مشاوران کلانتری دلیل رفتارهای خطرناک این جوان را مورد کنکاشهای روان شناختی قرار دادند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان