عبدالله معتمدی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی و هیئت همراه با حضور در بیت آیتالله عبدالله جوادی آملی در قم با او دیدار و گفتگو کردند.
آیتالله جوادی آملی در ابتدای این دیدار، ضمن گرامیداشت دهه کرامت، عنوان کرد: خداوند در اولین آیاتی که نازل کرده خود را معرفی میکند، میفرماید: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ﴾؛ من خدای اکرم هستم و شما هم در کلاس درس کرامت شرکت کنید و درس کرامت بخوانید. کرامت معادل فارسی ندارد، ما در فارسی از کریم هم به بزرگوار یاد میکنیم و از کبیر و عظیم نیز به بزرگوار یاد میکنیم، در حالی که این کرامت وصف فرشته هاست؛ اساس دین بر کرامت است و دین میخواهد که انسان، کریم باشد.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه دانش دانشگاه را توسعه میدهد، بیان داشت: هر ظرفی تابع مظروف است و وقتی مظروف آمد جا را تنگ میکند، به غیر از علم که در فضای دانش، هر چه وارد ظرف شد، ظرف را توسعه میدهد. مولا امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: «کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ؛ فإنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ» ظرف دانش با افزودن آن گنجایشش بیشتر میشود و ظرفیت آن گسترش پیدا میکند، این امکان برای جویندگان علم در حوزه و دانشگاه هست که با تحصیل علم، همواره ظرفیت خود را بالا ببرند.
مرجع تقلیدشیعیان در ادامه تصریح کرد: در بحث علم، مظروف، ظرف را توسعه میدهد، علوم الهی دانشگاه را توسعه میدهد، به دانشگاه ظرفیت میدهد، دانشجو نیز همواره باید به دنبال این باشد که ظرفیت خود را بالا ببرد، سنایی میگوید: «تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک، برگ توتست که گشتهاست به تدریج اطلس» لذا دانشجو نمیگوید که من چه دارم و باید به من چه داده شود، بلکه همواره از خود میپرسد من باید چه کار کنم، همین سنایی میگوید که برای گفتگو با خدا فقر و مسکنت را پیش او ببرید «روی گرد آلود بر زی او که بر درگاه او، آبروی خود بری گر آب روی خود بری»، چون خداوند میگوید که اینها را که من به تو دادم، تو چی آوردی؟ لذا همواره باید از خود بپرسیم که وظیفه ما چیست.
آیتالله جوادی آملی توصیه کرد: ادبیات همواره در دست دانشجویان باشد، گفتار و اشعار حافظ و سعدی خیلی اثر دارد، چون تحمیل نیست و با کمک اینها میتوانند لایهها را کنار گذاشته و خود را بهتر بشناسند.
مرجع تقلیدشیعیان در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: علم یک پوسته است و هر چه دارد از معلوم دارد، معلوم هم هر چه هست همه مخلوق خداست و خداوند اینها را سه ضلعی آفرید، مثلث آفرید، نظام فاعلی، نظام داخلی و نظام غایی؛ در مبدأ فاعلی فرمود: کل شیء مخلوق خداست (رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى)؛ ثانیاً نظام داخلی او را هر چه خواست به او داد، (أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ) سپس (ثُمَّ هَدى) راهنمایی کرد که کجا باید بروید، چه باید بکنید. هیچ چیز در عالم منفرد نیست، همه چیز مثلث است، هیچ چیزی را نه بینظم و نه بیفایده آفرید.
استاد سطوح عالی و دروس خارج حوزه ادامه داد: اگر کل شیء مثلث است، پس برای او اضلاع ثلاثهای است، اما این مثلث را الان مُثله کردند. چه کسی آفرید را کنار گذاشتند، برای چه آفرید را کنار گذاشتند! مثلث مثله شده، خودش علم سردخانهای است، این علم کسی را به جایی نرسانده و نمیرساند، از علم سردخانهای هیچ کاری ساخته نیست و نتیجه آن جنگهای جهانی و جنگهای نیابتی و همین تحریمهای ظالمانه است.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: این مثلث مُثله شده نمیتواند انسان درست کند، در غرب به این فکر نیستند که بعد از این حیات چه خواهد شد! در حالی که دنیای بیآخرت یعنی حرکت بدون هدف، یعنی لغو، یعنی بازی و ما بازیگر نیستیم. حرف کانت و فلاسفه غربی همین بود که میگفتند زندگی ما همین نشئه دنیا و مرگ و حیات طبیعت است و جز طبیعت کسی ما را نمیمیراند، این حرف جدید نیست، خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده است که کفار میگفتند: ﴿مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ﴾، این حرف فلاسفه غرب هم هست و همین حرف وارد دانشگاههای ما هم شده است. آنچه در فضاهای علمی و دانشگاهها باید بحث شود این است که ما با مرگ میپوسیم یا از پوست به در میآییم؟! قرآن کریم میفرماید شما مثل درخت نیستید که پس از ثمردهی، هیزم شوید و تمام! بلکه مانند پرندهای هستید که بعد از مرگ از قفس آزاد میشوید، مرگ پوسیدن نیست، بلکه از پوست به در آمدن است.