با وجود مشکلاتی که زندگی در خوابگاه‌های دانشگاهی دارد، دانشجویان بعد از گذراندن این دوران از آن به عنوان شیرین‌ترین دوران زندگی یاد می‌کنند.

خسته از کلاس آزمایشگاه آمدم و خواستم کلید را از کیفم در بیاورم که مشت دستم خالی ماند و خبر از جا گذاشتن کلید در اتاق را داد. خودم را لنگان لنگان به طبقه پایین اتاق نگهبانی رساندم که نگهبان سبد بزرگی از کلید‌های اتاق را که همه در هم لولیده شده بود به من داد و به بی‌حوصله‌ترین حالت گفت: برو امتحان کن!

دوباره خودم را به راه‌پله خوابگاه رساندم و روی زمین نشستم و تک به تک کلید‌ها را امتحان کردم، مغزم در حال متلاشی شدن بود، ناامید خودم را روی زمین پرت کردم، کفش یکی از هم‌خوابگاهی‌ها کنار رفت و چشمم به جاکلیدی دایناسوریم افتاد.

این بخشی از خاطرات زهرا دانشجوی رشته مهندسی پزشکی از زندگی خوابگاهی است.

شنیدن خاطرات دانشجویان خوابگاهی آنقدر شیرین است که دوست داشتم باز هم برایم از خاطراتش بگوید، ولی خودمانیم زندگی در خوابگاه آسان نیست، دانشجو وارد اتاق یا آپارتمان کوچک می‌شود که باید سه چهار سال زندگی‌اش را در روز‌های سخت و آسان به دور از خانواده بگذراند؛ جدا شدن از خانواده برای او در این سن به معنای از دست دادن پشتوانه‌ها و تحول در زندگی است.

با هجوم احساسات مختلفی مواجه می‌شود که این برای کسی که تازه روز‌های دبیرستان را تمام کرده، سخت‌ترین تجربه است.


بیشتربخوانید


 یکباره از همه وابستگی‌ها جدا می‌شود

دانشجوی جدید، یکباره از همه چیز جدا می‌شود و از شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده و دوستانی که سال‌های مهم زندگی، غم‌ها و شادی هایش را کنار آن‌ها گذرانده و از همه مهم‌تر از خانواده‌ای که بیشترین حمایت‌های عاطفی را از آن‌ها دریافت می‌کرده، جدا می‌شود.

از این رو، ورود به خوابگاه تجربه تلخ و شیرینی است که از خیلی چیز‌ها خبری نیست! از توجه همیشگی پدر و مادر خبری نیست، غذا‌های خانگی و آرامش و راحتی خانه وجود ندارد و دانشجو با ورود به خوابگاه دچار بحران عاطفی می‌شود، اما باز هم این دوران برایش جذاب است، حتی تعریف کردن خاطرات این دوران‌شان برای دیگران هم جذاب است.

دانشجویی که تنها دوماه است در خوابگاه مستقر شده می‌گوید: سال نخست ورود به دانشگاه، سخت‌ترین دوران زندگی خوابگاهی‌ام بود و یک سال پر تلاطم و پر دغدغه را پشت سر گذاشتم، اما بعد از آن دوستان خوبی پیدا کردم که تا الان با هم هستیم و سخت است که همه این کنار هم بودن ها، شب نشینی‌ها و حتی آشپزی‌های دسته جمعی‌مان به پایان برسد.

او پختن آش نذری برای تمام دانشجویان خوابگاه‌شان را بهترین و لذت بخش‌ترین خاطره دوران زندگی خوابگاهی خود تعریف می‌کند. یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه که تمایلی ندارد نامی از او در گزارش باشد، می‌گوید: مگر می‌شود دانشجوی خوابگاهی بود و از زندگی در کنار همسن و سالان لذت نبرد؟ شب نشینی، با هم درس خواندن‌ها و در کنار هم بودن‌های دانشجویانی که فرهنگ‌ها، اخلاق‌ها و روحیه‌های متفاوتی دارند از خاطره‌های فراموش نشدنی زندگی خوابگاهی است.

خاطرات خوابگاه

حسنیه سادات دانشجوی دیگری است که می‌گوید: برای اسکان در خوابگاه‌های خصوصی هزینه بالایی می‌پردازیم، در حالی که این خوابگاه‌ها امکانات کمی دارد.

دانشجوی دیگری هم با اشاره به تفاوت‌های اخلاقی میان دانشجویان خوابگاهی گفت: یکی از مهمترین مکان‌هایی که اختلاف‌ها و تفاوت‌های بین انسان‌ها را نشان می‌دهد محیط دانشگاه و زندگی در خوابگاه است هر یک از دانشجویان در خانواده و شهری متفاوت با فرهنگی متفاوت تربیت شده‌اند و امکان تفاوت طبیعی است.

او گفت: مهم نیست که تفاوت داشته باشیم مهم این است که یاد بگیریم چگونه اختلاف‌هایی را که بر اثر این اتفاقات به وجود می‌آیند برطرف کنیم. به همین دلیل مهارت حل اختلاف در این زمینه بسیار کمک کننده و مفید است.

چیزی که به شما کمک می‌کند تا بتوانید اختلاف‌های خود را به حداقل برسانید این است که در مورد آنچه شما را ناراحت می‌کند با زبان خوش و مودبانه صحبت کنید. انتظار داشتن از دیگران و اینکه دیگران باید بفهمند که شما از آن‌ها چه انتظاری دارید و مواردی از این قبیل کمکی به شما نمی‌کند جز اینکه باعث افزایش تنش و رنجش می‌شود.

در همین حین شیما صدای ما را شنید و گفت: یکی از موضوعات مهم در میان هم اتاقی‌ها مشخص کردن محدوده‌های شخصی یا عمومی است هر انسانی به یک فضای خصوصی احتیاج دارد که این فضا در زندگی خوابگاهی و اشتراکی کمی محدودتر می‌شود و ممکن است به یک گوشه تخت و فضای زیر آن محدود شود.

در این زمینه هم باز تفاوت‌های فردی وجود دارد مثلا ممکن است از نظر یکی از هم اتاقی‌ها استفاده از کتاب‌های دیگران در هنگامی که حضور ندارند اشکالی نداشته باشد در حالی که ممکن است غیر از این باشد به همین دلیل لازم است این موارد از ابتدا مشخص شود.

 دوست شیما که صحبت‌های ما را شنید گفت: در این رابطه لازم است هم اتاقی‌ها مشخص کنند که دیگران تا چه حد مجازند از وسایل آنان درحضور افراد استفاده کنند.

زهرا درباره حساسیت‌ها گفت: بعضی افراد درباره مورد حریم و فضا‌های خصوصی خود حساسیت دارند و بعضی کمتر حساس‌اند مثلا ممکن است یکی از هم اتاقی‌ها از اینکه دیگری روی تخت بنشیند یا اینکه دیگری روی تخت او بنشیند یا اینکه از لیوان یا بشقاب او استفاده شود ناراحت شود در حالی که ممکن است دیگری چنین حساسیتی نداشته باشد.

ممکن است بعضی از هم اتاقی‌ها به راحتی راجع به کار و درس یا زندگی خود صحبت کنند و با یکدیگر هم‌فکری داشته باشند و از اینکه دیگران اطلاعاتی در مورد آن‌ها داشته باشند ناراحت نشوند در حالی که فرد دیگری مایل نباشد که کسی سر از کار او در آورد و از برنامه‌های زندگی‌اش باخبر شود!

با وجود همه این مشکلاتی که زندگی در خوابگاهی وجود دارد، بیشتر دانشجویان بعد از گذراندن این دوران سخت از آن به عنوان شیرین‌ترین و خاطره انگیزترین یاد می‌کنند. هرچند این اظهارنظرها، از روی احساسات است و معمولا افراد بعد از گذراندن یک دوره در زندگی‌شان مثل دوران سربازی، دانشجویی و اجاره‌نشینی، از آن دوران تنها خاطرات خوب را حفظ می‌کنند وجه‌های خوب آن را درک کنند و به عنوان دورانی که بتوانند در شرایط سخت مهارت‌هایی یاد بگیرند که برای آینده آن‌ها موثر باشد.

مرور بر زندگی دانشجویی با وجود مشکلاتی که در زیرساخت‌های خوابگاه‌ها دارد، نیازمند تحولی بزرگ است و با وجود تلاش‌هایی که برای خوابگاه‌ها انجام می‌شود، هنوز کمبود‌هایی وجود دارد که به امیدخدا با همت مسوولان به تجیز وسایل خوابگاهی برسیم.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.