چند روز قبل مالک یک شرکت خصوصی در حسابرسیهای سالانه متوجه کسری موجودی چند صد میلیونی در حسابهای بانکی خود شد و از پلیس برای واکاوی این ماجرا کمک خواست. در همین حال با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) گروهی تخصصی از افسران دایره تجسس، مامور رسیدگی به پرونده مذکور شدند.
در این میان تعدادی از افراد مظنون و کسانی که در امور مالی شرکت دخیل بودند به طور محسوس و نامحسوس بازجویی شدند تا این که همه سرنخها به جوانی رسید که از ۲ سال قبل امور مربوط به ارسال مرسولات و کالاهای شرکت را انجام میداد؛ بنابراین پیک موتوری مذکور زیر چتر اطلاعاتی افسران دایره تجسس قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از تحویل کالا، هزینه دریافتی از مشتری شرکت را به حساب مالک واریز نکرده است، این درحالی بود که او رسیدی با نام شرکت مذکور در دست داشت.
این ماجرای پیچیده موجب شد تا نیروهای انتظامی وی را با دستور قضایی بازداشت کنند و تحت بازجویی قرار دهند. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، اگرچه متهم یاد شده خود را بی گناه جلوه میداد و معتقد بود که از ۲ سال قبل صادقانه برای شرکت مذکور کار کرده است و اکنون تهمتهای ناروا را باید تحمل کند، اما کنکاشهای دقیق پلیس در این پرونده او را در حالی رسوا کرد که افسران تحقیق، شواهد انکارناپذیری را روی میز گذاشتند.
این جوان موتورسوار که با مشاهده دلایل مستند چارهای جز بیان حقیقت نداشت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این کلاهبرداری معماگونه و عجیب را فاش کرد.
او در ادامه بازجوییها گفت: از حدود ۲ سال قبل به عنوان پیک موتوری برای شرکت یاد شده کار میکردم. اعتماد مدیران مالی و صاحب شرکت به من به حدی رسید که کارت خوانی را در اختیارم گذاشتند و من با آن کارت خوان مبالغ فروش یا ارسال مرسولات را از مشتری دریافت میکردم، ولی از حدود یک سال قبل وسوسه شدم که مبالغی از این پولها را به حساب خودم واریز کنم سپس با طرح نقشهای برای فریب مدیران مالی به یکی از شرکتهای تحویل کارت خوان رفتم و یک دستگاه کارت خوان دیگر را با سر برگ همان شرکتی دریافت کردم که در آن مشغول فعالیت بودم.
بعد از این ماجرا هر از گاهی هزینههای مرسولات را با کارت خوان خودم دریافت میکردم، ولی رسید آن را با سربرگ شرکت مذکور به خریدار میدادم و در واقع وجه را به حساب بانکی خودم واریز میکردم. از سوی دیگر هم، چون سربرگهای تراکنش به نام شرکت بود کسی به من مشکوک نمیشد و این گونه در طول یک سال گذشته چند صد میلیون تومان به حساب بانکی خودم واریز کردم و....
بررسیهای بیشتر افسران دایره تجسس کلانتری احمدآباد مشهد برای ریشه یابی این کلاهبرداری عجیب همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان
و چون بازی با واژه ها و کلمات به اوج خودش میرسه کم کم حس و حال افراد هم نسبت به مفهوم اون کلمات تغییر میکنه.
شما نسبت به کلمه کلاهبردار یک حسی داری، نسبت به کلمه «حروم خور» یک حس
قطعا کلمه «حروم خور» واژه سرسختتری نسبت به کلاهبرداره و حس تنفر افراد رو بیشتر برانگیخته میکنه نسبت به کسی که داره اون رو انجام میده