امیر شهید همت علی حسن زاده بهار سال ۱۳۴۳ در روستای جلیل از توابع شهرستان بویر احمد، در سیاه چادری عشایری و خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود و چشم خانواده و اقوام را با حضورش منور کرد. پدر ایشان نامش را همت علی گذاشت.
تولدش مقارن گردید با غائله جنوب که طایفه غیور و سلحشور جلیل همنوا با ایل بویراحمد، همزمان با دیگر طوایف ناراضی از حکومت شورش نمودند.
همت علی تا سن ۶ سالگی در دامان پر مهر مادر و بر زانوان تلاشگر پدر رشد یافت و تحصیلات ابتدایی را از ۶ سالگی در زادگاهش آغاز نمود و با موفقیت به دوره راهنمایی راه یافت. دوره راهنمایی را در مدرسه شبانه روزی توحیدی شهر یاسوج پشت سر گذاشت.
با توجه به زمینههای فرهنگی ومذهبی خانواده و روشنگریهای روحانیون وقت، در تمام مدت تحصیل علاقه وافری به احکام اسلامی و قرائت قرآن و نهج البلاغه و خصوصاً به نماز داشت.
دوره دبیرستان ایشان همزمان با اوایل انقلاب سال ۵۶ بود و هنگامی که دست در دستان پدر داشت تا از مسیر نوگک ممسنی جهت ثبت نام وآغاز تحصیلات به یاسوج سفر نماید، از دست پدر گریخته و به سیل معترضین وتظاهرکنندگان علیه رژیم منحوس پهلوی پیوست.
پدر درجستجوی پسر و پسر مشتاق برای ابراز احساسات نوای گرم خود را با دیگران درآمیخته بود. پدر بعد از مدتی وی را جلوی پاسگاه نوگک مییابد که با مردم در حال شعار دادن علیه رژیم پهلوی بود. شور و هیجان انقلابی در همان اوایل در تار و پودش عجین گشته و با روحیهای تلاشگر و سری پرسودا وارد دبیرستان شد.
در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب فریاد و کوشش اش با فریاد مردم ستم کشیده جلیل و دیگر طبقات مسلمان در هم آمیخت و همزمان با کسب علم و فضیلت در کلاسهای درس دبیرستان امام خمینی (ره) یاسوج، در انجمن اسلامی دبیرستان و جهاد دانش آموزی شرکت فعال داشته و با شوروعلاقه و استعداد کم نظیری که داشت، علاوه بر تحصیل علم فعالیتهای تبلیغی و مذهبی را انجام داده و در جمع آوری کمکهای مردمی در پایگاههای مقاومت شهر جهت رزمندگان اسلام، ازهیچ کوششی فروگذار نبود.
وی با شور وهیجانی وصف ناشدنی که با روشنگریهای رهبر کبیر انقلاب، کانونهای فرهنگی مساجد و پایگاههای مقاومت شکل گرفته بود، برای دفاع از کیان اسلامی و حفظ سرمایه عظیم انقلاب، در سال ۶۲ عازم جبهه گردید.
چندین بار به عنوان بسیجی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و در عملیاتهای بیت المقدس، والفجرها، عملیات خیبر در واحدهای مختلف ایثارگریها و رشادتهایی از خود به یادگار گذاشت.
شهید حسن زاده در سال آخر متوسطه با وجود آنکه چند ماه در کنار رزمندگان خداجوی به ستیز با کفار بعثی مشغول بود، نبوغ ذاتیش سبب شد تا با موفقیت به اخذ دیپلم اقتصاد نائل و سپس در آزمون سراسری مرکز تربیت معلم و دانشکده افسری ارتش شرکت کند و با موفقیت در هردو آزمون قبول شد.
ایشان با توجه به ضرورت جنگ و شرایط انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام عزیز درباره اهمیت دفاع و جنگ تحمیلی و همچنین عشق و علاقه ایشان به نظم و نیاز جامعه، سرانجام در سال ۶۳ وارد دانشکده افسری ارتش گردید.
پس از طی دوره، سردوشی خود را از دست فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش امیر شهید صیاد شیرازی دریافت نمود و در تاریخ ۳ آذر ۶۴ پس ازاتمام تحصیلات کلاسیک نظامی، جهت ادامه خدمت وارد لشکر ۹۲ زرهی اهواز شد.
همت علی با اخلاق متواضعانهای که داشت در بین آشنایان و دوستان، بویژه همکاران خود از محبوبیت خاصی برخوردار بود. وی نظم و انضباط و ادب اسلامی و اطاعت از فرماندهی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و بسیار مقید و پای بند به مسائل شرعی و قانونی بوده است.
پس از شروع بکار در لشکر ۹۲ زرهی اهواز به سبب امتیاز بالایی که در فنون نظامی و عقیدتی کسب کرده بود از ایشان جهت گذراندن دوره عقیدتی سیاسی دعوت شد.
ولی ایشان با روحیه بالایی که داشت، جبهه و جنگ را ترجیح داده و گفته بود که با همین اندک فنون نظامی، در شرایطی که کفار بعثی به سرکردگی استکبار جهانی به مهین اسلامی تجاوز کرده و چنین ویرانی به بار آورده است، حضور در خطوط مقدم جبهه از همه امور ضروریتر به نظر میرسد.
شهید به ندرت از مرخصی قانونی خود استفاده میکرد و بیشتر در کنار همسنگرانش در انجام مأموریتهای محوله در خطوط مقدم جبهه حضور داشتند.
در این مدت کوتاه انس والفتی وصف ناشدنی با همقطاران خود در ارتش گرفته بود.
این فرزند برومند ایران زمین با عزمی راسخ مو به مو فرمان فرماندهی معظم کل قوا را در تمام زمینههای جنگی و عقیدتی سر لوحه کارش قرار داده بود و همیشه شجاعانه پیش قدم و داوطلب امورات جنگی بود و مأموریتهای سخت را خودشان به عهده میگرفتند.
وی روحیه رزمی و اطاعت پذیری بالایی داشت و در بین دوستان و همکاران از حسن خلق و آداب معاشرت والایی برخوردار بود. بسیار در برابر پدر و مادرش متواضع بود و همیشه از معلمانش تشکر میکرد.
بسیار اهل دعا و راز و نیاز بود و نماز اول وقت را اولیتر از همه چیز میدانست و به برادران وخواهرانش نیز برای این امر سفارش وتاکید بسیار مینمود که در دست نوشتهها و نامه هایش به خوبی عیان است.
امیر شهید حسن زاده تاریخ ۷ فروردین سال ۶۵ در منطقه شلمچه در حین بازدید از سنگر کمین در بازگشت از مأموریت مورد تیر مستقیم دشمن بعثی قرار گرفت و به سوی حق شتافت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
گر چه عمرش کوتاه بود و زودتر از آنچه که خانواده انتظار داشت به لقاء معبود شتافت، لیکن او هدفی متعالی یعنی طی سلوک الی الله را سرلوحه زندگی اش کرده بود و خداوند نیز خوبان را فرا میخواند تا درحریم کبریایی اش به وصال شیرینش دست یابند. اما در همین ایام با متانت و وقار و عشق و ایثار زیست و زندگی پر بار و اثر بخشی داشت.
اگرچه بعد جسمانی اش از میان ما رخت بربسته است، اما صفات نیکویش برگهای زرینی است که هرروز درس تازهای را برای روزهای سخت وپرفراز ونشیب عمرمان رقم میزند و تا ابد شمع وجودش روشنی بخش راه و مسیر زندگی ماست.