شبکه سلامت سیما در برنامه مثبت سلامت در گفتگو با معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست مهمترین چالشهای حوزه محیط زیست را مرور کرده است.
اکبری معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشهای حوزه محیط زیست چیست، اظهار کرد: آن بخشی که قرار است امروز راجع به آن صحبت کنیم طبیعت و تنوع زیستی هست، به هرحال میدانید کشور ما جزء کشورهای برتر دنیا، به روایتی جزء ده کشور و نهایتا میدانیم جزء ۲۰ کشور اول دنیا از نظر تنوع زیستی هستیم. این خیلی جایگاه ما را ویژه میکند، این به دلیل تنوع اقلیمی و اکوسیستمی هست که ما داریم، شرایط مان شرایط حساسی هست از نظر دارا بودن تنوع زیستی. این تنوع مثل همه دنیا وقتی کشور درگیر توسعه میشود و اتفاق میافتد انواع مختلف توسعه، کشاورزی، صنعت، جاده، معادن، یک مقداری آسیبهایی را به طبیعت وارد میکند بخشهایی از طبیعت را تخریب میکند بعضی از گونهها یا حیواناتی که به قلمرو وسیع نیاز دارند دچار مشکل میشوند و باید که بیشتر مراقبت کنیم و در راستای احیاء جمعیتهای آسیب دیده تلاش کنیم.
منتهی در سطح کلان مهمترین مشکلی که ما در زمینه طبیعت و حیات وحش در بلندمدت حس میکنیم مسئله تغییر اقلیم هست و خشکسالیهای مستمر هست که وقتی که انسان هم دخیل میشود مثلا برداشت بی رویه از سفرههای آب زیرزمینی میکند یا چشمهها را برای آب شرب، آبشان را منتقل میکند و یا این که عرصههای وسیعی از زیستگاهها را به شکل کشاورزی دیم و یا بعضا اتوبانهایی که یک دیوارهای را در طبیعت ایجاد میکنند و اجازه نمیدهند حیات وحش رفت و آمد کنند وقتی انسانها هم این مشکلات را برای طبیعت به واسطه نیازی که دارند، ایجاد میکنند عرصه بر بعضی از گونهها تنگ میشود.
به هر شکل باید مسئله شکار غیر مجاز گونههای قابل شکار کشور که متاسفانه از حدود ۷۰ سال پیش به این طرف بی رویه شده است، شکار یک مسئلهای است که از روز اول بشر با آن بوده و یک روزی اصلا مستقیما انسان نیازش را از طبیعت بر میداشته، یعنی هم میوه را از جنگل برداشت میکرده و هم شکار میکرده منتها از حدود ۶۰-۷۰ سال پیش یعنی از دهه حدودا ۳۰ به بعد ابزار انسان برای شکار خیلی توسعه یافته، سلاحهای نیمه گرم و همین طور وسائط نقلیه تندروی صحرایی اینها باعث شده که شکار بی رویه اتفاق بیفتد و برخی از گونههای مهم ما، جمعیتشان آسیب جدی ببیند و طبیعت به صورت یک زنجیره یکپارچه است وقتی یک گونهای آسیب میبیند مثلا آهوی ایرانی که یک گونه زیبای دشتهای ایران هست، وقتی جمعیتش کم میشود، پیامد آن گونههایی مثل یوزپلنگ هم جمعیت شان آسیب میبیند و در حقیقت به دلیل کم غذایی دچار کاهش جمعیت میشوند که این زنجیره یکپارچه است وقتی که ما بعضی از گونهها را در اثر شکار بی رویه، جمعیت شان کاهش پیدا میکند این روی بقیهی گونهها هم تاثیر میگذارد و باعث میشود که ما دچار یک بهم ریختگی در طبیعت شویم.
اکبری در ادامه در پاسخ به این سوال که برای شکارهای بی رویه، در سالهای اخیر چه اقداماتی صورت گرفته است، گفت : مهمترین اقدامی که سازمان محیط زیست انجام میدهد بعنوان یک تکلیفی که بر دوشش هست این است که با نیروهایی که دارد در سراسر مناطق حفاظت شده، با شکار غیرمجاز برخورد کند.
وی ادامه داد: این برخورد هم جنبه پیشگیری دارد یعنی همکاران ما در مناطق حفاظت شده و جاهایی که هستند گشت میزنند و پیشگیری میکنند و اگر تخلفی اتفاق بیفتد برخورد میکنند متوسط من اگر بخواهم آمار بدهم در هر سالی حدود ده تا ۱۲ هزار نفر متخلف توسط همکاران ما معرفی به مراجع قضایی میشوند این فقط آن تعداد افرادی هستند که دستگیر میشوند یعنی تخلف انجام دادند و دستگیر میشوند.
سوال: تعدادشان هم کم نیست.
اکبری پاسخ داد: بله، عرض کردم آن قسمتهایی که پیشگیری هست در این آمار نیست یعنی آن بخشهایی که قبل از این که شکار بزنند یا بواسطه حضور همکاران شکار نمیزنند به کنار، ۱۲ هزار نفر تحویل مقامات قضایی میشوند، حتما چندین برابر این هم شکار اتفاق میافتد که به دلیل کمبود نیرو و تجهیزاتی که ما داریم دستگیر نمیشوند؛ بنابراین این کلیت موضوع است.
وی تصریح کرد: اما ما یکسری برنامههای طولانی مدت را پایه ریزی کردیم، شاید اینها با سرعت جواب ندهد، ولی به نظر تیم جدیدی که در سازمان مستقر شده ما باید راهکارهایی را در پیش بگیریم تا امکان هم بهره برداری مجاز کسانی که واقعا قصد دارند به هر شکل شکار انجام بدهند فراهم بشود و هم بتوانیم با به روز کردن قوانین برخوردهای سختگیرانه تری را انجام بدهیم با متجاوزان به طبیعت.
وی اضافه کرد: شرایطی که ما الان داریم بستر حقوقی که داریم کار میکنیم مربوط به سال ۱۳۴۶ هست، آن زمان قانون شکار نوشته شده طبیعتا با تغییراتی که اتفاق افتاده و این مسائلی که ظرف این نیم قرن اتفاق افتاده، حتما ما نیاز به قانون جدیدتری داریم که بتوانیم وظیفه مان را بهتر انجام بدهیم.
وی ادامه داد: از طرف دیگر آموزش هم خیلی مهم است، بهرحال رسانهها و همین طور این آموزشهایی که خود سازمان میدهد، ما حتی با خود شکارچیان هم در طول این یکی دو سال جلسات متعدد در استانها داشتیم، موضوع آموزش شکارچیان را داریم دنبال میکنیم که آنها هم بدانند شرایط چطور است و ما با چه طبیعت شکنندهای مواجه هستیم. هم قشرهای مختلف از گروههای دانش آموزی و دانشجویی که در سال بالغ بر صد هزار نفر از موزههای تاریخ طبیعی ما بازدید میکنند دانش آموزان، در آن موزهها کارشناسانی هستند که مسائل را توضیح میدهند که وضعیت گونهها به چه شکل است، چه مسائلی را داریم و چطور باید عمل کنیم تا بتوانیم این گونههای ارزشمندی را که داریم در طبیعت حفظ کنیم و تحویل نسل آینده بدهیم.
سوال: من هم میخواهم همین را بگویم ما الان در نقطهای که قرار داریم اینقدری فرصت باقی مانده که آن برنامههای بلند مدتی که شما به آن اشاره کردید جواب بدهد یعنی ما نیاز نداریم به یکسری برنامههای کوتاه مدت و حتی میان مدت، یعنی این که این قوانینی که باید تغییر کنند نباید در اولویت قرار بگیرد؟ یک جورایی انگار با فوریت است.
اکبری تصریح کرد: البته الان در دولت دارد بررسی میشود من فکر نکنم در دولت زیاد طول بکشد امیدوار هستیم که زودتر اتفاق بیفتد در دولت منتها قانون باید مجلس برود امیدوارم در مجلس این فوریتی که شما میگویید باشد، چون آنجا دست ما یک مقداری کوتاه است.
وی ادامه داد: اگر این فوریت در مجلس هم باشد نه در کوتاه مدت اتفاق میافتد خیلی نگران آن ماجرا نیستیم این نکته را هم من اضافه کنم که، بهرحال کشور وقتی درگیر توسعه میشود و مسئله اشتغال، اقتصاد، در بسیاری مواقع خودکفایی، این مسائل وقتی مطرح میشود خود به خود یک فشارهای مضاعفی را بر طبیعت وارد میکند یعنی اگر ما مسئله تخریب زیستگاه، تکه تکه شدن زیستگاه یا به زبان ساده بگویم بی خانمان شدن حیات وحش را به این شدت نداشتیم، مامی توانستیم همزمان که دارد شکار اتفاق میافتد در زمینه احیا هم گامهای خوبی برداریم.
سوال: چقدر این عزم وجود دارد که این اتفاق بیفتد، چون قطعا شدنی است.
اکبری: بله اتفاق میتواند بیفتد، موردی هست، بعضی جاها، بعضی دستگاهها ...، چون ما با یکسری بدنه دولت سر و کار داریم مثلا دستگاههایی مثل وزارت صمت، وزارت جهاد، راه و شهرسازی اینها دستگاههای مهم توسعه کشور هستند. هر چقدر کارشناسان و مهندسین و مدیران میانی که در این سازمانها کار میکنند، عرق محیط زیستی بیشتری داشته باشند بیشتر عاشق طبیعت و حیات وحش کشورشان باشند، قطعا در آن محدودهای که آنها کار میکنند اتفاقات منفی کمتری برای حیات وحش میافتد.
سوال: من فکر میکنم واقعا کشور نیاز دارد به یکسری مدیر سبز اندیش.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست پاسخ داد: بله، از آن طرف نقش مردم هم مهم است، بهرحال یک بخش قابل توجهی از مردم بخاطر نوع شغلی که دارند، مخصوصا عشایر، دامداران و کشاورزان اینها مستقیما با طبیعت سر و کار دارند. سازمان محیط زیست مسئول حفاظت از تنوع زیستی هست از نظر ما یک دانه تیرمار، یک دانه مار شاخدار که در طبیعت زندگی میکند با یک گوزن زرد، با یک پلنگ، اینها به لحاظ زیست شناسی ارزششان یکسان است و همه باید حفظ بشوند یعنی ما در طبیعت سوا و جدا کردن نداریم اگرچه به لحاظ این که بعضی از گونهها جمعیت شان آسیب دیده اولویت میگذاریم بیشتر رویشان مانور میدهیم، ولی در حقیقت مجموعه طبیعت با گونه هایش باید حفظ بشوند.
وی ادامه داد: در حالی که شما میبینید ما در مورد خزندگان هنوز خیلی مشکل داریم خیلی جاها وقتی خزنده میبینند با این پیش زمینه که اینها خطرناک هستند و نیش میزنند کشته میشوند بنابراین مهم است، هم مردم باید همچنان فرهنگ سازی ادامه پیدا کند تا این که یک روزی برسد که واقعا همه احساس کنند این طبیعت ما هم بخشی از این طبیعت هستیم و حق نداریم بواسطه این که اشرف مخلوقات هستیم حق حیات را از بقیه بگیریم، همه این موجودات آفریده خدا هستند و حق حیات دارند و باید به حق حیات آنها احترام بگذاریم. این فرهنگ هم باید در بین مردم جا بیفتد و هم آن دستگاههای متولی توسعه این تفکر در آنها شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: من همیشه این را میگویم و گفتم اگر یک مهندس راه سازی که قرار است یک جادهای را طراحی کند و احداث بشود، بتواند به این فکر کند که من دارم در خانه حیات وحش این جاده را ایجاد میکنم همین طور که اگر خانه من در شهر فرض کنید یک خیابان زده شود، خب شهرداری میآید یک جایی به من زمین میدهد، ما داریم در خانه هزاران موجود زنده جاده احداث میکنیم بهرحال میشود با رعایت یکسری نکات یعنی فرض کنید زیرگذرها و یا پلها را بلندتر بزنیم یا در طراحی مسیر طوری عمل کنیم که زیستگاه حساس کمتر آسیب ببیند، تابلوهای سرعت و خیلی مسائل دیگر میتواند میزان تلفات را کاهش بدهد میتواند میزان گسستگی زیستگاهها را کاهش بدهد همین مسئله در مورد معدن هست در مورد کشاورزی دیم هست بنابراین مهندسین عمران ما که در طبیعت کارمی کنند اگر خودشان این تفکر را داشته باشند خیلی کمک هست تا این که محیط زیست بخواهد برود همه جا توصیه کند بعضی جاها اجرا میشود بعضی جاها قانون ضعیف است و اجرا نمیشود بهرحال دستگاههای دولتی هم حق این که بخواهند علیه همدیگر شکایت کنند را ندارند، ولی آن بخشی که طبیعتا آسیب میبیند طبیعت است.
سوال: شما به نکتهای اشاره کردید که متوجه میشویم که تنها شکار نیست که تهدیدکننده تنوع زیستی و جانواران ما هستند بهرحال یکسری کارهایی که ما انسانها انجام میدهیم مثلایکی محافظت از خودمان یا محافظت از مزرعهای که داریم خانهای که داریم که البته ما رفتیم تعرض کردیم به زیستگاه جانوران، مثلا جایی که یک خرس زندگی میکند آنجا آمدیم یک مزرعهای احداث کردیم و بهرحال این اتفاق میافتد و ما زیاد داریم خبرهایش را میخوانیم که بهرحال یک خرس، یوزپلنگ یا هر چیز، توسط کشاورز، دامدار و یا حتی با تصادفات جادهای چیزی که این چند وقت اخیر واقعا زیاد شنیدیم از بین میروند. برای این موضوعات باید چه کار کنیم؟ این به غیر از فرهنگ سازی که من فکر میکنم آن طول میکشد این که آگاهی بدهیم حداقل به کشاورزانمان و به دامداران مان و به مردم مان، غیر از آن باید چه اتفاقاتی بیفتد؟
اکبری ادامه داد: این واقعا مسئله مهمی هست در تمام دنیا موضوع تعارض یا تقابل بین انسان و حیات وحش وجود دارد یعنی این مسئله قابل صفر کردن نیست یعنی ما نباید انتظار داشته باشیم بشود این مسئله را صد در صد صفر کرد، چون همان طور که اشاره کردید بخش قابل توجهی از زیستگاه یا خانه حیات وحش را ما رفتیم اشغال کردیم. شما در زاگرس ببینید غالب چشمههایی که وجود داشته، غالب درهها، تبدیل شده به باغ. تبدیل شده به اراضی کشاورزی. خیلی جاها شده ساخت و ساز. اینها آن خرس که آنجا زندگی میکرده الان بخش قابل توجهی از زیستگاه یا خانه اش اشغال شده بالاجبار میآید در این محدودهای که برای او بوده و ما رفتیم گرفتیم.
ما هم نمیگوییم بالاخره توسعه باید اتفاق بیفتد نمیگوییم نرویم اصلا خانه سازی بکنیم منتها ما بالاخره باید بتوانیم به این نقطه تعادلی برسیم یعنی یک سازگاری در این مسئله اتفاق بیفتد، یک جایی قرار بگیرد، بله، باید توسعه اتفاق بیفتد شاید خیلی جاها بالاجبار ما باید باغداری و کشاورزی را انجام بدهیم برای این که نیاز بشر امروز را تامین کنیم، اما با یکسری تمهیدات میشود این تعارضات را کم کرد، خیلی جاها بعنوان یک همانطور که دامداران قدیم، عشایر قدیم برای این که فرض کنید گرگ به دام شان آسیب نزند چند تا سگ گله نگه میداشتند و در سال کلی هزینهی نگهداری این سگها میشده، ولی این را پرداخت میکردند برای این که در مقابل گرگ از دام آنها حفاظت کند.
در مورد باغدار هم ما همین را میگوییم، میگوییم یک مقداری بحث دیوارکشی، یک مقداری مسائلی که میتواند یک فاصلهای بین باغ شما و حیات وحش ایجاد کند، از این اقدامات انجام بدهیم و نهایتا اگر با یکسری تمهیداتی که بسته به مورد ممکن است دام باشد آن چیزی که آسیب میبیند، ممکن است کندوی زنبور عسل باشد، ممکن است باغ باشد، اگر آسیب دید واقعا نرویم به سمت اقدامات تلافی جویانه و بخواهیم حیات وحش را از بین ببریم، چون این واقعا به نظر من با این شرایطی که بعضی از گونهها دارند واقعا یک مسئولیت شرعی سنگینی گردن آن فرد میافتد، چه بسا این اقدامات تلافی جویانه منجر به این میشود که گونههایی مثل پلنگ و خرس که وضعیت آسیب پذیری دارند به سمت انقراض بروند یعنی ما یک گونهای را حق حیات را برای همیشه از او میگیریم و همه نسلهای آینده را از دیدن آن محروم میکنیم؛ بنابراین اگر آسیبی اتفاق میافتد مخصوصا امسال، سعی کنند به نزدیکترین واحد محیط زیست مراجعه کنند و خسارتشان را به آنجا اعلام کنند. امسال برای اولین سال مزارع کشاورزی و دام مردم در مقابل خسارت حیات وحش بیمه شد. یعنی آسیب گونههایی مثل خرس، پلنگ، یوزپلنگ یا بعضی از این گونهها مثل آهو و جبیر، قوچ و میش که بعضی جاها میروند مزارع مردم باغاتشان را مورد تغذیه قرار میدهند اینها بیمه شدند اگر اینها خسارت بزنند مردم میتوانند به نزدیکترین واحد محیط زیست مراجعه کنند و درخواست شان را بدهند صندوق بیمه محصولات کشاروزی طی تفاهم نامه که با صندوق ملی محیط زیست بسته موظف هست که این خسارت را جبران کند، فعلا در سالی که داخل آن هستیم این ظرفیت وجود دارد و کم کم یاد بگیریم که تمهیداتی را به کار ببریم که این تعارضات کم بشود و از بیمه استفاده کنیم.
یک نکتهای را هم بگویم که خیلی وقتها شاید اتفاق افتاده که مثلا یک پلنگ به هر دلیلی وارد یک محدودهی مزارع مردم میشود یا مثلا ممکن است به یک گوشه شهر وارد شود یعنی این قدر روستا یا شهر داخل جنگل و کوه کشیده شده که آن حیوان به هر دلیلی ممکن است زخمی باشد، ممکن است پیر باشد نتواند شکار کند، در این حالت واقعا بهترین راهکار این هست که به او نزدیک نشویم، دورش تجمع نکنیم، آن حیوان دچار وحشت میشود و ممکن است در آن شرایط حمله کند، یعنی معمولا اینها در طبیعت از انسان گریزانند، ولی وقتی که یک حیوان به ناچار، به هر دلیلی وارد یک گوشهای میشود که انسان وجود دارد بهتر است که از او فاصله بگیریم به نزدیکترین واحد محیط زیست و یا شماره ۱۵۴۰ که دائم پاسخگو هست تماس بگیریم که همکاران ما بروند با اسلحه بیهوشی او را بیهوش کنند و منتقلش کنند، این تجمع دور حیوان باعث میشود که حیوان وحشی بشود و خدایی نکرده به کسی حمله کند و نهایتا مجبور شوند همکاران نیروی انتظامی یا کسان دیگر آن حیوان را بزنند و این بدترین نوع مدیریت کردن تعارض بین انسان و حیات وحش هست.
سوال: میتوانید راجع به اقتصادی کردن حفاظت، توضیحی میدهید؟
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست پاسخ داد: ما تنها کشوری هستیم که تمام بار حفاظت از تنوع زیستی روی دوش دولت است و این اشتباه است و ما به شدت داریم به این سمت میرویم که هم زیرساخت قانونی اش را درست کنیم و هم اطلاع رسانی کنیم که مردم، کسانی که میتوانند در حفاظت مشارکت کنند بیایند جلو.
خیلی جاها استفاده از طبیعت در قالب اکوتوریسم درآمدی را ایجاد میکند که میتواند یک بخشی از آن برود صرف حفاظت بشود؛ بنابراین وقتی راهکارهایی وجود دارد که ما میتوانیم تکثیر گونههای در خطر انقراض یا حفاظت بخشهایی از طبیعت را مخصوصا عرصههای خارج از مناطق حفاظت شده که ما نیروی کافی نداریم، توسط مردم حفاظت کنیم این مدل در دنیا هم دارد تجربه میشود و بسیار موفقیت آمیز بوده و در کشور ما هم حداقل در سه تا استان تجربههایی را در موردش داریم، چرا به این سمت نرویم؟ چرا حفاظت را صرفا دولتی نگاه کنیم و همیشه متاسفانه به دلیل کمبود اعتبار، نیرو و تجهیزات ما بخشهای زیادی از طبیعت را از دست بدهیم؛ بنابراین همین جا من از کسانی که واقعا تمایل دارند در حوزه حفاظت کمک کنند به هر شکل، درخواست میکنم که به سمت محیط زیست بیایند، درهای سازمان محیط زیست برای حفاظت مشارکتی یا مشارکت در حفاظت باز هست و استقبال میکنیم.
سوال: فکر میکنم که اتفاق خوبی بیفتد یعنی این که فقط این که فقط ما بخواهیم مشارکت مردم را بطلبیم، ولی برایش تمهیداتی اندیشیده نشود شاید فقط در حد یک شعار باقی بماند، اما اگر که زمینه هایش فراهم بشود که مردم هم آگاهی شان برود بالا و هم فرهنگ سازی را داشته باشیم و هم این بحث اقتصادی کردن که شما فرمودید و درآمد داشته باشند از این موضوع، فکر میکنم که آن زمان است که میتوانیم بگوییم قدمهای مهمی برداشته شده در این زمینه.
اکبری پاسخ داد: قطعا بحث زیاد است راجع به موضوعات زیست محیطی و اتفاقی که میافتد قصد این است که فقط یک تلنگری زده بشود، یک آگاهیهای کوچکی داده شود و این که مردم هم خودشان باید دنبال آن بروند و اطلاعات کسب کنند و فکر میکنم وظیفه همه ما است.
که تا حاشیه ی شهرمان به وفور وبه صورت گله ای مشاهده می شد
ودر مزرعه ها که خیلی زیاد ودر کویر آران وبیدگل هم همین طور.
الان امسال یک نمونه دیگر درحاشیه ی شهرما یافت نمی شود.
دقت بفرمایید ظرف یکسال گفتم.عین واقعیت واقعیت.
خیلی خیلی عجیب وباور نکردنی است.ولی واقعیت راست ودرست
وبدون کمترین خطا دارم صحبت می کنم.حالا که کار از کار گذشته،
دوماه پیش رییس محیط زیست ما ازدستگیری ۴ شکارچی که ۲۷
چکاوک را گرفته بودند خبر می دهد.
چرا ما همیشه پیش گیری قبل از درمان نداریم؟
چرا کارهایمان نوشدارو بعد ازمرگ سهراب است؟
آخه اینقدر کبک ظرف فقط یکسال بیایند جمع کنند وببرند
وکسی متوجه نشود.
وما فقط نبود ناگهانی آنها را احساس می کنیم
چون همیشه دراطراف شهر وداخل مزرعه ها پرسه می زدند
والان دیگر چیزی مشاهده نمی کنیم.