آن دلالها البته هنوز هم هستند و وزارت بهداشت حتی امروز نیز با اطمینان نمیگوید که دست آنها را از پیوند عضو زنده به زنده کوتاه کرده است. حرف تازه این روزها یک چیز دیگر است، یک شبکه منظم در دل مراکز درمانی که اعضایش زنجیروار دست به دست هم دادهاند تا در ازای دریافت مبالغی، نوبتهای جلوتر در لیست انتظار برای دریافت اعضای اهدایی از مرگ مغزی را به متقاضیان بفروشند. شبکهای که البته وزارت بهداشت قویا وجود آنرا تکذیب میکند و معتقد است که پای اخاذی و کلاهبرداری در میان است، اما معرف یکی از این کلاهبردارها به بیماری دیالیزی، عضو کادر درمان یکی از مراکز دیالیز است!
ما با سماجتهای فراوان، نشانی یکی از اعضای این زنجیره را پیدا کردیم و با وی ارتباط گرفتیم، کسی که گفته بودند در ازای قراردادن نام بیمار در تاریخهای جلوتر لیست انتظار پیوند از جسد، صدمیلیون تومان یا حتی بیشتر میگیرد. اطمینانخاطری که او به ما بهعنوان یک متقاضی صوری میداد واقعا دلهرهآور بود، زیرا آمار انجمن اهدای عضو ایرانیان نشان میدهد از ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ عضوی که سالانه به علت مرگمغزی قابل اهدا میشوند فقط حدود هزار تای آن به بیماران نیازمند اهدا میشود و بقیه زیر خاک میپوسد، در نتیجه اکنون تعداد بیماران نیازمند به عضو پیوندی در کشور به بیش از ۲۵هزار نفر رسیده که روزانه هفت تا۱۰ نفر از آنها در صف انتظار جان میسپارند. در این گیر و دار وقتی موضوع را با مسئول مستقیم پیوند عضو در وزارت بهداشت در میان گذاشتیم او همه چیز را از بیخ و بن کذب خواند و این شخص و دیگرانی مثل او را به کلاهبرداری و اخاذی متهم کرد. بهاینترتیب ما میان دو تضمین سفت و سخت بلاتکلیف ماندیم، اولی از جانب دلال که تضمین میداد نام ما را میان بیماران دریافتکننده عضو اهدایی قرار میدهد و دومی از سوی فرد مسئول در وزارتخانه که تضمین میداد احتمال وقوع چنین اتفاقاتی صفر است.
کار سخت است، ولی نشد ندارد
صدایش جوان بود و رفتارش دوستانه. میگفت عضو کادر درمان بیمارستان «د» است و میخواست بداند شمارهاش را از چه کسی گرفتهایم که گفتیم از پرستار بخش دیالیز کلینیک «ق». اطمینانش جلب شد و شروع کرد به حرفزدن و دیالوگ برقرار کردن:
ــ کلیه برای چه گروه خونی میخوای؟
ــ o مثبت.
ــ برای این گروه خونی درخواست خیلی زیاده و مریضها از سال ۹۵ هنوز تو نوبتن.
ــ پس یعنی ما امید نداشته باشیم؟
ــ نه، من با یه نفر آشنا شدم که از ردههای بالاتره و هروقت بهش رو انداختم کارم رو انجام داده.
ــ حالا ما چقدر باید به شما حقالزحمه بدیم؟
ــ الان مهم فقط سلامتی بیمار شماست، فعلا به این چیزا فکر نکنید و نگران نباشید.
ــ چطور نگران نباشیم؟ ما با نگرانی زندگی میکنیم.
ــ نگران پول نباشید، انشاءا... درست میشه. فقط این کاری که میگم رو بکنید. برید بیمارستان «ل» و بگید پیوند از جسد میخوام. کارت دیالیز مریضتون و نامهای که نشون میده به پیوند احتیاج داره ببرید طبقه ... پیش خانم ... اونجا اسمی از من نبرید. این خانم خودش راهنماییتون میکنه. باید چند تا پزشک بهتون اجازه پیوند بدن و سلامتی بیمارتون رو تایید کنن. پشت کار رو بگیرید دو سه هفتهای این کارا تموم میشه، بعد به من بگید تا بهتون بگم باید چیکار کنید.
دهقانی: صددرصد دروغ میگویند
همپای تورم و سختتر شدن معیشت، فروشندگان کلیه هم قیمت فروش این عضو حیاتی خود را بالا بردهاند. مظنه این روزهای بازار تا جایی که ما تحقیق کردیم ۴۰۰تا ۵۰۰میلیون تومان برای یک کلیه است که تازه عدهای ممکن است دبه کنند و قیمت را بالا ببرند؛ بنابراین اگر کسی در ازای یکچهارم یا یکپنجم این مبلغ حاضر شود نام بیمار را جزو لیست دریافتکنندگان اولویتدار عضو از مرگمغزی قرار دهد کاری کرده است کارستان. البته مبلغ ۱۰۰میلیون تومان که دلال گزارش ما میگیرد و با شریک یا شرکایش ــ به گفته پرستار بخش دیالیز کلینیک «ق» ــ تقسیم میکند خودش شبههناک است و در قبال کاری چنین پرریسک کم به نظر میآید، اما اگر وعده او درست باشد و کلیه رایگان اهدایی در بدن گیرنده جاگیر شود بیمار از هر جهت سود کرده است، اما آیا وزارت بهداشت وجود این شبکه مخفی و روابط فاسد را تایید میکند؟
ما با ساناز دهقانی، مسئول اداره پیوند و فراهمآوری عضو وزارت بهداشت که گفتگو کردیم او این واقعه را از سر تا ته تکذیب کرد و دلال ما را اخاذ و کلاهبردار نامید. او گفت: «اگر در مورد دلالی در پیوند عضو از فرد زنده تحقیق میکردید نمیتوانستم وجود دلالی و روابط خاص را کاملا تکذیب کنم، چون با وجود اینکه وزارت بهداشت بر این حوزه نیز نظارت و سعی میکند دست دلالان را هرچه کوتاهتر کند، ولی نمیشود گفت چنین کارهایی انجام نمیشود، اما در مورد پیوند عضو از مرگمغزی من با تضمین کامل حرف میزنم و میگویم که امکان دستکاری در لیست انتظار بیماران صفر است.»
او گفت: «من یک قدم از این موضع عقب نمینشینم، چون از خودم و همکارانم مطمئن هستم و برای شما هم جای یک درصد شک باقی نمیگذارم.»
لزوم تقویت نظارتها
این گفتهها که تضمین شخص دلال را نزد ما تا حد زیادی متزلزل کرده بود البته با تماس دوبارهمان با پرستار بخش دیالیز کلینیک «ق» جانگرفت چراکه او گفت: «شخص مورد نظر کارش همین است و بهاصطلاح کار راهانداز است و اصلا کلاهبردار نیست.»
اکنون دو احتمال وجود دارد: اول راستگویی دلال و دومی صداقت بیچونوچرای وزارت بهداشت. اگر احتمال اول درست باشد معنایش این است که شبکهای از روابط مسألهدار در وزارت بهداشت وجود دارد که هنوز کشف نشده و اگر احتمال دوم درست باشد بدین معناست که در برخی از مراکز دیالیز، جایی که بیماران با بیم و هراس زندگی میکنند و با هر وعده خوشی دلگرم میشوند، روابطی فاسد وجود دارد که به اخاذی از بیماران منجر میشود و در هر دو حالت ضروری است تا بازرسان و ناظران هوشیارتر عمل کنند.
منبع: جام جم