والتر سامرفولد که سه بار در طول زندگی و یک بار پس از مرگ مورد اصابت صاعقه قرار گرفت یکی از بدشانسترین مردم تاریخ بوده است!
زندگی سرشار از داستانهای شگفت انگیز است، که برخی از آنها شما را میخندانند، یا گریه میکنید، یا حتی ممکن است شما را بترساند. سرگذشت زندگی سرگرد والتر سامرفورد که چهار بار مورد اصابت صاعقه قرار گرفت، موردی است که شما را به وحشت خواهد انداخت!
آزمایشگاه ملی طوفانهای شدید نشان میدهد که احتمال اصابت صاعقه به شما در طول زندگی، یک در ۱۳۰۰۰ تخمین زده میشود. از این رو، امکان اینکه شما در طول زندگی خود با این پدیده روبه رو شوید بسیار کم است. حرارت رعد و برقهایی که به بدن یک فرد برخورد میکند میتواند تا ۵۰۰۰۰ درجه فارنهایت نیز برسد. تقریباً پنج برابر سطح خورشید!
برخورد صاعقه میتواند تأثیر بسیار مخربی در زندگی هر فردی ایجاد کند. با این حال، مورد برخورد صاعقه در میزان مرگ و میر بسیار کم است. اما افرادی که میتوانند از برخورد صاعقه جان سالم به در ببرند، اغلب با عوارض عصبی و قلبی عروقی عمیقی مواجه میشوند.
علیرغم میزان مرگ و میر پایین برخورد صاعقه به انسان، افسر سابق بریتانیایی، سرگرد والتر سامرفولد که در جبهههای نبرد در طول جنگ جهانی اول علیه آلمانیها شرکت داشت، هرگز در برابر صاعقه خوش شانس نبود. در حالی که همکارانش مشغول جنگیدن و برخی نیز در حال خنثی کردن بمبهای به جا مانده از جنگ جهانی بودند، والتر سامرفورد ضربه تکان دهندهای از آسمان خورد.
والتر سوار بر اسبش در حال تاختن در مزرعهای در بلژیک بود که با اولین برخورد رعد و برق نقش بر زمین شد. ضربه مرگبار او را از اسبش پرت کرد و از کمر به پایین فلج شد.
پس از اینکه بر اساس شرایط جدید، مجبور به بازنشستگی زودهنگام شد، زندگی جدیدی را در ونکوور کانادا آغاز کرد. او با فعالیتهای شگفتانگیز متعدد در فضای باز در محل اقامت جدید خود توانست تا حدی سلامتی خود را باز یابد؛ تا اینکه روزی در سال ۱۹۲۴ به ماهیگیری در ساحل یک رودخانه محلی رفت.
هوا بارانی بود. والتر سامرفورد تصمیم گرفت زیر درختی پناه بگیرد تا آسمان آرام شود. از بدبیاری او صاعقهای به درخت اصابت کرد. والتر زیر درخت بود و رعد و برق از بدن او نیز عبور کرد و او این بار از سمت راست بدنش کاملاً فلج شد.
اما او در کمال تعجب از این حمله هم جان سالم به در برد!
پس از این حادثه او به با تمرینهای سخت ورزشی توانست دوباره با کمک عصا روی پاهای خود راه برود.
در سال ۱۹۳۰، و در یک روز گرم تابستانی بود که پایانی غیرمنتظره را برای افسر سابق بریتانیا رقم زد. آسمان با ابرهای تاریکی که برای والتر بسیار آشنا به نظر میرسید تاریک شد، و برای سومین بار در یک موقعیت بسیار نادر، یک رعد و برق از آسمان فرود آمد و مستقیماً با نیروی شدیدی به او برخورد کرد و باعث فلج شدن کامل او شد. او این بار دیگر توان مقاومت نداشت و پس از دو سال مبارزه با عوارض ناشی از این وضعیت ناگوار، والتر سامرفورد در سال ۱۹۳۲ درگذشت.
قرار بود این پایانی باشد بر صاعقههای غیرمنتظره به والتر فقید. اما این موضوع در سال ۱۹۳۶ به چالش کشیده شد!
چهار سال پس از مرگ، والتر به آرامی در قبر خود خفته بود که آسمان رعد و برق دیگری برای او فرستاد. این بار در گور! صاعقه از بین مکانهای متعددی که میتوانست روی کره زمین انتخاب کند، درست به سنگ قبر افسر فقید برخورد کرد!
سنگ قبر والتر سامرفورد
زندگی پر از رازهای عجیب است که شاید هیچگاه اسرار آن فاش نشود. اما به جرات میتوان گفت که والتر سامرفولد که سه بار در طول زندگی و یک بار پس از مرگ مورد اصابت صاعقه قرار گرفت یکی از بدشانسترین مردم تاریخ بوده است!
منبع: ایسنا
حتی بعد فوتش هم باز بیاد بخوره به سنگ قبرش که اگه یه کم فکر کنیم دیگه سنگ قبر کف کف زمینه و غیر ممکنه اطرافش چیز بلند تری نباشه و اصلا فکر کنیم نباشه !! چطور باید بیاد بین اینهمه قبر مستقیم بخوره به این قبر که 3 بار روی زمین قبلا بهش خورده بوده !
واقعا هم عجیبه هم جای تامل داره!
البته برعکسشم داریم که یکی پشت سر هم هی خوب میاره و مثلا هزاران نفر دنبال گنج با گنج یاب و.. میگردن سالها .. ولی هیچی ولی طرف داره راست راست راه میره و تو بیابون جایی نیست از ماشین پیاده میشه بره گوشه ای دستشویی پاش میخوره به دسته کوزه پر از سکه و..که براثر باد و بارون کمی زده از خاک بیرون...!
یا حتی از زیر زمینم باز صاعقه را جذب میکرده اونم بعد 4 سال که دیگه فقط استخونهاش مونده بوده ..!
یه کم فکر والا کسی رو نکشته !!!!!!!!!!!!!!!!!
و یا اینکه انسان خوبی بود و خدا خواست آزمایشش کنه
و یا اینکه ....
اولا 3 بار به یه نفر باعقل جور درمیاد که اینو میگی ؟؟!
دوما ، بابا حتی بعد مرگش که زیر خاک بوده رعد وبرق بین اینمه قبر بیاد بخوره به سنگ قبر این طفلی ، مربوط میشه به الکترونهای بدنش و.. !
فقط میشه با این اتفاقها گفت که رعدوبرق عاشقش شده بوده ولی خب دیگه باهم جور نبودن ولی رعد وبرق که اینو نمیفهمیده !خخخ