امروز، هویتی که برای نوجوان ایرانی از طریق خانواده، مدرسه، جامعه، گروه همسالان و رسانه بیان میشود، روایتی یکپارچه و یک دست نیست، گویی یک تصویر چندپاره مخدوشِ ناهماهنگِ متضاد است. این تضاد در عکسها، گفتوگوها، فیلمها، کافهها، سینماها، موسیقیها، و حتی هیئت روایتی ناموزون که هویت دوره را نوجوانی را به یک سیاهچاله تبدیل کرده است، مشاهده میشود.
نوجوانی دوران گذار از کودکی و قدم گذاشتن در دنیای بزرگسالی است. میتوان تغییرات و تحولات زیستی و جسمی، روحی و روانی دوره نوجوانی را "اولین برزخ حیات انسانی" نامید. برزخی که نوجوان در آن دست و پا میزند تا خود را بیابد. در این دوران است که نوجوان به دنبال پاسخ من کیستم و الگوگیری از الگوهاست، میخواهد دنیا را از نو بشناسد، خود را مرکز ثقل جهان میداند، درعینحال کمتجربه است و به دنبال شکلگیری شخصیت و هویت خویش کفش جستجوگری به پا میکند. در شخصیتهای فیلمها و کتاب ها، قهرمانان و اسطورهها، معلمها و نزدیکان و در بیت بیت شعرها و ترانهها به دنبال خودش و من درونی اش میگردد.
در اهمیت فرآیند هویت یابی همین بس، که اگـر فردی نتواند، به یک هویت موفق دسـترسی پیدا کنـد، دچار آشـفتگی در نـقشها و وظایفی میشود که در آینده از او بهعنوان یک بزرگسال انـتظار میرود و در نتیجه مستعد بسیاری از اختلالات روانی خواهد شد. همچنین، موفقیت در زندگی و دستیابی به اهـداف و آرمـانهای انسانی در دوره بزرگسالی به نحوهی به شکلگیری هـویت در نوجوانی وابـسته اسـت.
بر این اساس، در دنیایی که بسیار گسترده و پیچیده است و افراد با فعالیتهای مختلف و متفاوتی زندگی میکنند، پیدا کردن راه خود، هویت خود و روشن کردن مسیر زندگی، کار آسانی نیست. بلکه نیاز دارد که نوجوان فکر کند، ارزیابی کند، بررسی کند، آزمایش کند تا بتواند مسیر مناسب خود را انتخاب کند. از این رو همه نوجوانان در هر نقطهای از جهان که باشند، با یک وظیفه مشخص و یکسانی روبهرو هستند، آنها تلاش میکنند تا ارزشها، نقشها و هویت واقعی خود را کسب کنند، آنها به زندگی افراد مختلف دقت، آنها را برانداز و سعی میکنند الگوی مناسبی برای زندگی خود پیدا کنند تا بتوانند به هویت پایدار و قوی از خود برسند و مسیر زندگی خود را مشخص کنند.
در فرآیند هویتیابی نوجوان عوامل چندگانهای دخیل است از جمله خانواده، نهادهای تربیتی و پرورشی، جامعه، گروههای همسالان و مرجع، رسانهها و غیره. در این بین نوجوانان امروزی که در متون علمی از آنها به عنوان نسل z یاد میشود دارای ویژگیهای کاملاً متفاوت فردی، فرهنگی، اجتماعی و سبک زندگی و... نسبت به نسلهای قبل خود هستند. مهمترین ویژگیهای نسل فوق ارتباط با رسانه و تأثیرپذیری از رسانهها در هویتیابی است و امروزه در کنار سطوح و سلسله مراتب مختلف هویت همچون هویت فردی (شخصی)، هویت ملی، هویت دینی، هویت خانوادگی، هویت اجتماعی، هویت جنسیتی، هویت فرهنگی، هـویت تـمدنی در پرتو حضور رسانههای دیجیتال و برخط مسئلهای به نام هویت مجازی هم ظهور و بروز کرده است.
در یک نگاه عام، رسانه با ارائه محتواها و برنامههای مختلف میتواند به عنوان یک مرجع مهم و مورد اعتماد، نوجوان را در راه هویتی یابی هدایت کند و از نگاهی اختصاصیتر به دلیل استیلای فضای مجازی بر زندگی بشر امروزی، در یک جا نوجوان امروز یک مصرفکننده محتوای رسانهای در فضای مجازی است، در جایی دیگر در حکم یک کاربر، خود یک تولیدکننده و منتشرکننده محتوا به شمار میرود و در مرتبهای بالاتر، بهعنوان اینفلوئنسر یا بلاگر میتواند در نقش یک رهبر فکری نمادین، نقشآفرینی کند و بر افکار عمومی سایر نوجوانان و جامعه اثرگذار باشد و بهعنوان بهرهبردار رسانهای منفعتهای مادی و معنوی کسب کند که کمترین آن دیده شدن و کسب شهرت است. همین عوامل در شکل گیری هویت مجازی و هویت واقعی نوجوان بی تأثیر نخواهد بود و مسئله هویت یابی و بحران هویت در نوجوان امروزی و نسل z را پیچیدهتر کرده است.
این مسئله، در جامعه ما با دو ویژگی ایرانی و اسلامی به گونهای دیگر خود را نشان میدهد. به طوری که در خیلی از موارد شاهد تضاد روایتها در تعریف هویت نوجوانی ایرانی هستیم. امروز، هویتی که برای نوجوان ایرانی از طریق خانواده، مدرسه، جامعه، گروه همسالان و رسانه بیان میشود، یک روایت یکپارچه و یک دست نیست، گویی یک تصویر چندپارهی مخدوشِ ناهماهنگِ متضاد در عکسها، گفت و گوها، فیلم ها، کافهها، سینماها، موسیقیها، و حتی هیئتها و مساجد برای نوجوان روایت میشود. روایتی ناموزون که هویت دوره نوجوانی را به یک سیاهچاله تبدیل کرده است. یک جا دین داری فضیلت است و در جایی دیگر تقبیح، یک جایی ملیت ایرانی افتخار است و در جایی دیگر نخیر! و یک جایی دختر بودن مایه مباهات است و در جایی دیگر ذلت است، یک جایی تحصیلات ستوده میشود و در جایی دیگر بی ارزش قلمداد میگردد و این روایتهای ناموزون و بی ربط مدام در فرآیند هویت یابی نوجوان سنگ اندازی میکنند و هویت یابی برای یک نوجوان به مثابه افتادن در سیاهچالهای است که برای عبوری امن و سالم از آن باید به عنصر آگاهی شناخت، بصیرت و همچنین همیاری دیگران مجهز بود. این موارد تنها بخشی از مسائلی هستند که نوجوان ایرانی در مسیر هویت یابی خویش با آن دست و پنجه نرم میکند، موج جهانی شدن، جریان رسانههای اصلی جهانی و فرهنگ دیگر کشورها و... را هم باید به موارد مذکور افزود.
در کنار آن، در مسیر زندگی راههای مختلفی برای هویتیابی موفق وجود دارد که باید آنها را در نوجوان به وجود آورد یا تقویت کرد. برخی از این راهها عبارتند از: توانایی خودآگاهی، توانایی تصمیمگیری، توانایی درک ارزشهای فردی و خانوادگی، توانایی برقراری روابط مطلوب، توانایی مقابله با هیجانها و توانایی انتخاب هدف و نه گفتن و. مواردی که باید توسط نهادهای اجتماعی و به خصوص رسانهها به نوجوان آموزش داده شود تا فرآیند هویت یابی او را تسهیل کند.
بیتردید، نوجوانان آیندهسازان هر کشوری هستند که در تغییرات و تحولات اجتماعی نقش بسزایی دارند و بهعنوان نیروهای سختافزاری، نرمافزاری و مغز افرازی نقشی مهمی در توسعه جامعهی فردا دارند. نسلی که قرار است اداره جامعه را بر عهده بگیرد و جامعه را به سمت تعالی و پیشرفت حرکت دهد. به فرموده مقام معظم رهبر (دامت برکاته) نوجوان موتور پیشران جامعه است (بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، ۱۱ آذر ۱۳۹۶) آنچه در این بین برای هویت بخشی به نوجوان اهمیت دارد ترسیم آیندهای مطلوب و تعیین نقشهای آنان در آن است و در همین راستا در گام دوم انقلاب رسالت برپایی تمدن نوین اسلامی بر شانههای آنان نهاده شده است.
لذا، ضروری است مسئله هویت یابی در نوجوانان با نگاهی تخصصی دیده شود و همه نهادهای اجتماعی به خصوص رسانه ها، در تعریف هویت نوجوان ایرانی یک بازنگری جدی داشته باشند تا یک روایت هماهنگ و مکمل را به روی چشم نوجوان بگشایند.
در پایان، در دنیای پر هیاهوی نوجوانی که نوجوان با همه نیروها و عوامل داخلی و خارجی دست و پنجه نرم میکند که سعی در تغییر هویت دینی، ملی و فرهنگی جوامع و به خصوص نسل جوان دارند، باید با تمام قوای در مسیر هویت یابی آنان را یاری کرد و در این بین خانواده ها، نهادهای تربیتی و پرورشی و رسانهها نقش خطیری بر عهده دارند و هر گونه کم کاری و سهل انگاری در این زمینه عواقب جبران ناپذیری برای جامعه و آینده میهن، افراد و خانوادهها خواهد داشت.