شهیده انیس نوری در ششم خرداد ماه سال ۱۳۳۶ در روستای مازودره اشکورات رحیم آباد از توابع شهرستان رودسر در خانوادهای مستضعف و متدین دیده به جهان گشود.
وی در دامن پاک مادر و آغوش پر مهر پدر بزرگوارش دوران کودکی را در طبیعت زیبای اشکورات سپری کرد و با اینکه یک دختر روستایی بود، ولی با همت والا و هوش خوبی که داشت توانست تا کلاس ششم ابتدائی تحصیل کند.
پدرش کشاورز بود و هر چه میکاشت ثمرهاش را فئودالها و خانهای از خدا بیخبر میبردند و به همین دلیل در آن زمان از ستم خانها به تنگ آمده بود و بارها به آنها معترض شده بود، اما از خشم آنها در امان نماند و مورد شکنجه واقع شد.
وی از همان نوجوانی کینه فئودالها و خانها را در دل پروراند و وقتی بزرگ شد، همچون موجی توفنده همراه با امواج خروشان مردم مسلمان ایران با رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۷ به خروش آمد.
او بسیار موًدب، مومنه و محجبه بود و سرانجام در سال ۱۳۵۴ با یکی از هم ولایتیهایش ازدواج کرد و ثمره ازدواج وی دو فرزند، پسر و دختر میباشد که هماکنون به مدارج علمی بالایی دست یافتند و دخترش فوقتخصص پوست و زیبایی در تهران زندگی میکند.
شیوه همسرداریاش، شیوه تربیت فرزند، ایثار و خلوصاش نسبت به امام خمینی (ره)، صبر، حلم و بردباریاش و تحمل مشکلات و مصائباش در بین مردم منطقه زبانزد عام و خاص بود و همچنین ارادت فراوانی به شهدا داشت و همواره میگفت: شهدا برایم آشنا هستند، هر کجا که نگاه میکنم و عکسی یا اسمی از شهید میبینم انگار او را میشناسم با او زندگی کردهام.
بیشتر بخوانید
وی بعد از ازدواج به دلیل شغل همسرش راهی تهران شد و در دیار غربت روحوجان خود را با برپایی جلسات فرهنگی، تربیتی، روضه و قرآن در منزل کوچک مسکونیاش، صیقل میداد و تسلی پیدا میکرد.
او که از مکتب اسلام و زندگی حضرت فاطمه الزهرا (س) الگو گرفته بود، علاوه بر برپایی کلاس قرآن در منزلش، با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ملت ایران نیز بیکار ننشست و با همت والای خود در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ با جمعآوری کمکهای مردم نقش موًثری ایفاء میکرد و مشوق همسرش در ارائه خدمات به جامعه و مردم بود.
شهیده انیس نوری در شانزدهم تیر ماه سال ۱۳۶۱ در ایام ماه مبارک رمضان که اوج ترور توسط منافقین بود بهاتفاق همسر و دو فرزند چهار و پنج سالهاش درحالیکه پس از پهن کردن سفره افطاری منتظر صدای موًذن بودند ناگهان با شنیدن صدای زنگ خانه بهطرف درب حیاط میرود.
او زمانی که با احترام درب را باز میکند، در برابر چشمانش مردی را میبیند که در دستی کاسهای و در دست دیگرش کلتی آماده شلیک دارد و مرد دیگری همراه با ژ۳ آماده هجوم است، انیس با ندای یا حضرت عباس (ع) و با فریادی شوهرش را صدا میکند که مخفی شود و خود در مقابل مهاجمین میایستد.
در این لحظه یکی از مهاجمین با شلیک چهار گلوله وارد خانه میشود و زهرای کوچکش را در خون خود میغلطاند و انیس برای نجات جان فرزند دلبندش میشتابد که مهاجم دیگر با شلیک رگبار بهسوی انیس او را نقش بر زمین میکند و سپس از آن ظرف بنزینی که به همراه داشتند در کف خانه ریخته و متواری شدند و در حال فرار فندک روشنی را به داخل خانه انداخته که شعلههای آتش فضای خانه را فرا میگیرد.
منافقین که به قصد ترور همسر او به منزل مسکونی وی حمله کرده بودند، در مقابل درب ورودی با انیس مواجه شدند، اما شهیده نوری سعی کرد مانع از ورود آنان به خانه شد و منافقین هم از روی خشم خانه را به آتش کشیدند، اما هیچ گاه موفق به ترور همسر او نشدند.
شهادت مظلومانه و با زبان روزه این زن مومنه و محجبه، سند دیگری در تاریخ از پلیدی دیوصفتان کافر و منافقین و مدعیان دروغین حامی خلق در کشور ما شد.
پیکر پاک و مطهر شهیده انیس نوری پس از تشییع باشکوه مردم شهرستان رودسر در گلزار شهدای روستای مازودره بخش اشکورات به خاک سپرده شد.
منبع: فارس
و هزاران لعنت بر منافقین زبون ملعون