یک دهه پیش تحلیلگری به نام «کوین بارت» در مقالهاش مدعی شد که هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا گفته است: «ظرف ۱۰ سال آینده چیزی از اسرائیل باقی نخواهد ماند.» ۳ سال بعد از انتشار مقاله کوین بارت، «سیندی آدامز» در «نیویورک پست» اینگونه نوشت که «سخن کیسینجر را «کلمه به کلمه» نقل میکنم: «در ۱۰ سال آینده دیگر اسرائیل وجود نخواهد داشت.» این خبرنگار در آن زمان ادعا کرد که کیسینجر و ۱۶نهاد اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که در آینده نزدیک دیگر اثری از اسرائیل نخواهد بود. این تحلیل، مورد تایید جامعه اطلاعاتی آمریکا هم بود، اما آنها شاید زمان دقیق ۲۰۲۲ را تاریخ نهایی انقضای اسرائیل اعلام نکند. ۱۶نهاد اطلاعاتی آمریکایی در آن زمان با بودجهای ۷۰ میلیون دلاری تحلیلی ۸۰ صفحهای با عنوان «آماده شدن برای خاورمیانه پسااسرائیل» تهیه کردهاند. کوین بارت میافزاید: «گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا میگوید ۷۰۰ هزار اسرائیلی بهطور غیرقانونی در زمینهایی شهرک میسازند که در سال ۱۹۶۷ از فلسطینیها دزدیده شده و جهان این را نمیپذیرد؛ بنابراین اسرائیل همچون آفریقای جنوبی اواخر دهه ۸۰ است.»
یک دهه از پیشبینی کیسینجر گذشته است. اگرچه رژیمصهیونیستی از بین نرفته است، اما از این رژیم بهجز یک پوسته، اثری باقی نمانده است. سقوط پیدرپی دولتها و افتادن در بیثباتی سیاسی در کنار تهدیدات رشدیافته خارجی و داخلی و شکافهای عمیق اجتماعی که در ماههای گذشته درقالب اعتراضات خیابانی بخشی از واقعیت صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی را به نمایش گذاشت، این رژیم را از درون سست و ناتوان کرده است. در طول چند دهه گذشته شریان حیاتی تلآویو به لابی صهیونیستی و صهیونیستهای آمریکایی متصل بود، اما انتخاب دولت ائتلافی راستگرای نتانیاهو در سال گذشته نهتنها روابط صهیونیستهای آمریکا با صهیونیستهای افراطی در سرزمینهای اشغالی را تیره و تار کرد که منجر به وخامت روابط تلآویو با دولت جو بایدن نیز شد. در همان ایامی که کیسینجر از پایان رژیمصهیونیستی سخن میگفت، مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل گفت که «اسرائیل دیگر متحد کلیدی آمریکا نیست.» روابط دو کشور در سالهای اخیر بهویژه پس از پایان ماهعسل دولت دونالد ترامپ، این موضوع را به اثبات میرساند. جو بایدن که از زمان آغاز ریاستجمهوریاش حاضر به دعوت از نتانیاهو برای سفر به آمریکا نشده است، فروردینماه صراحتا دعوت از نتانیاهو برای سفر به آمریکا را رد کرد و تلویحا آن را مشروط به عقبنشینی از لایحه اصلاحات قضایی کرده بود. این لایحه از اختیارات دادگاه عالی قضایی کاسته و سیاستمداران و کابینه را قدرتمندتر میکرد. در عرض چند ساعت پس از این سخن، نتانیاهو در توییتر خود نوشت که اسرائیل «کشوری مستقل» است که «تصمیمات خود را با اراده مردمش میگیرد و نه براساس فشارهای خارج از کشور، ازجمله بهترین دوستان.» این بارزترین نشانهای بود که نشان میداد چگونه روابط بین بایدن و نتانیاهو بهطور قابل توجهی سرد شده است.
۳ ماه بعد در روز یکشنبه بایدن در برنامه «جیپیاس» با اجرای «فرید زکریا» انتقادهای تندی را به نتانیاهو کرد. او گفت: «کابینه نتانیاهو شامل اعضایی است که تندروترین افرادی هستند که در زندگی خود دیدهام و من را به یاد «گلدا مئیر» نخستوزیر اسرائیل در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ میاندازند.» وی ادامه داد: «بزالل اسموتریچ وزیر دارایی و ایتامار بن گویر وزیر امنیت داخلی کابینه بخشی از مشکل کرانه باختری هستند.» بایدن در این گفتگو دعوت از نتانیاهو به واشنگتن را رد کرد و با اشاره به نام مستعار نتانیاهو گفت: «بهنظر من، بیبی تلاش میکند تا از طریق ائتلافش به مشکلات موجود خود رسیدگی کند.» شبکه ۷ رژیمصهیونیستی در این باره فاش کرد که جیک سالیوان، رئیس شورای امنیت ملی آمریکا گفته که جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده بهدنبال آن است که تا پایان سالجاری میلادی از نتانیاهو برای سفر به واشنگتن دعوت کند. وی افزود: «اما بایدن برای نتانیاهو شرط گذاشته که با احزاب مخالف اسرائیل برای حل موضوع اصلاح قضایی به توافق برسد.» پایگاه خبری هیل گزارش داده که اگرچه نتانیاهو به واشنگتن دعوت نشده است، اما «اسحاق هرتزوگ»، رئیسجمهور رژیمصهیونیستی اواخر این ماه به واشنگتن سفر خواهد کرد.
بیشتر بخوانید
از عشق تا نفرت
اختلاف دولت بایدن با نتانیاهو و کابینهاش، متمرکز بر سه مورد است: «ماهیت راست افراطی کابینه»، «توسعه شهرکسازی در کرانه باختری» و «لایحه اصلاح نظام قضایی». بهنظر نمیرسد هیچیک از دوطرف حاضر باشند بر سر هر ۳ موضوع توافق کنند و به رابطه شکرآبشان پایان دهند. برای درک بهتر این اختلاف، باید به این نکته نیز توجه داشت که بایدن و نتانیاهو، دوستان و متحدانی بودهاند که روابطشان نزدیک به چهار دهه طول کشیده است. اولین دیدار این دو به زمانی بازمیگردد که بایدن در اوایل دهه ۴۰ زندگی خود بوده است. بایدن یک سناتور جوان و نتانیاهو یک دیپلمات نوپا بود. در سال ۱۹۹۶ که نتانیاهو به نخستوزیری رسید، این دو با یکدیگر در تماس بودند. حتی سه سال بعد که نتانیاهو به ایهود باراک باخت، یک منبع آگاه گفت: «بایدن با بیبی در تماس بود و گهگاه یادداشتی برای او مینوشت، کارهایی که سیاستمداران معمولا انجام نمیدادند.» این دوستی زمانی مورد آزمایش قرار گرفت که بایدن معاون باراک اوباما شد. نتانیاهو در سال ۲۰۱۱ در کاخسفید به طرز بدی درباره سیاست خاورمیانه اوباما سخنرانی کرد.
با وجود اصطکاک، روابط شخصی بین نتانیاهو و بایدن پابرجا ماند. در سال ۲۰۱۴، بایدن گفت که یکبار به نتانیاهو گفته است: «بیبی، من با حرفی که تو میگویی موافق نیستم، اما دوستت دارم.» به نوشته سیانان، نتانیاهو مدتها پیش تبدیل به یک آفتابپرست سیاسی شد و از نخستوزیری که راهحل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین را در یک سخنرانی مهم در سال ۲۰۰۹ تایید کرد، یک دهه بعد به رهبری که دیدگاه ترامپ برای صلح خاورمیانه را تایید کرد، تغییر مکان داد. در آمریکا هیچ دورهای به اندازه دولت ترامپ برای بیبی خوب یا آسان نبوده است. همین هم باعث شد تا نتانیاهو بیش از پیش اسرائیل را با حزب جمهوریخواه متحد کند. او تا آنجا پیش رفت که شهرک جدیدی در بلندیهای جولان به نام رئیسجمهور سابق نامگذاری کند. زمانی که نتانیاهو در کاخسفید برای امضای توافقنامه آبراهام در کنار وزرای خارجه امارات و بحرین به ترامپ پیوست، حاضر نشد با هیچیک از سیاستمداران دموکرات دیدار کند.
رژیمصهیونیستی دیگر «متحدی حیاتی» برای آمریکا نیست تا واشنگتن برای حل تمام مشکلاتش خدماتی بیاندازه به آن ارائه کند. تلآویو مدتهاست با تنزل رتبه به «متحد کلیدی» آمریکا تبدیل شده که باید سیاستهای خود را بیشتر از گذشته با واشنگتن هماهنگ کند؛ درست برخلاف گذشته که این واشنگتن بود که برای «متحد حیاتی» خود دست به هرکاری میزد و با تلآویو هماهنگ میشد. بر همین مبنا تلاش شده در ادامه به برخی از موارد کلیدی در تنزل رتبه رژیم در نگاه آمریکا پرداخته شود.
۱- سدی که سوراخ شد
رژیمصهیونیستی یک کارکرد منطقهای و یک کارکرد کلانقارهای برای غرب داشت. این رژیم در غرب آسیا از خیزش کشورهای اسلامی در مجاورت قاره اروپا جلوگیری کرده و همزمان بهطور کلی سدی در برابر رشد قاره آسیا به حساب میآمد. حالا آسیا رشدی بیسابقه را تجربه میکند و مسلمانان نیز درحال رقم زدن خیزش هستند؛ تقویت قدرت ایران و سپس در سطحی کمتر ترکیه و عربستان سعودی که شامل استقلال بیشتر این دو کشور از آمریکا شده است، نشاندهنده این خیزش هستند. همزمان با افزایش قدرت کشورهای اسلامی، جمعیت مسلمانان در اروپا نیز درحال افزایش است. کشورهای شرق آسیا در آن سوی قاره کهن نقطهثقل قدرت و ثروت جهانی را به سوی خود کشیدهاند و اژدهای چین با ابتکار کمربند-جاده در حال درنوردیدن موانع موجود در راه اتصال این کشور به اروپاست.
۲- هزینه-فایده رژیم
توماس استافر مهندس و اقتصاددان آمریکایی و استاد دانشگاه واشنگتندیسی در محاسبات خود اثبات کرده است که اگرچه ظاهرا آمریکا سالانه ۳ میلیارد دلار کمک در اختیار رژیم قرار میدهد، اما عملا در طی بحرانهایی که این رژیم آفریده ۳ تریلیون دلار هزینه برای آمریکا هزینه دربر داشته است ۱. این درحالی است که برخی تنها با محاسبه میزان کمکهای مستقیم ارائه شده به رژیم طی چند دهه اخیر این میزان را تنها ۱۵۰ میلیارد دلار عنوان میکنند. در واقعیت، اما تخمینها نشان میدهد رژیمصهیونیستی به شکل مستقیم یک تریلیون و ۷۰۰ میلیارد دلار و به شکل غیرمستقیم از طریق بالا رفتن قیمت نفت یک تریلیون و ۳۰۰ میلیارد دلار زیان به آمریکا وارد ساخته است.
گفته میشود ریچارد نیکسون در زمان حضورش در کاخ سفید درباره هزینههای جنگ ۱۹۷۳ اعلام کرده است: «ما ۶۰۰ میلیارد دلار در جنگ اسرائیل تولید ناخالص ملی را از دست دادیم و ۴۵۰ میلیارد اضافه پرداخت برای واردات نفت داشتیم و هزینههای اضافی برای مالیاتدهندگان بین ۷۵۰ میلیارد تا یک تریلیون دلار بود.» امروزه در یک برآیند کلی رژیم هزینه بیشتری نسبت به گذشته برای آمریکا داشته و دستاوردهای کمتری را نیز محقق میسازد.
۳- کاهش حمایت افکار عمومی آمریکا از رژیمصهیونیستی
حمایت از رژیمصهیونیستی در میان افکار عمومی آمریکا بهشدت درحال کاهش است. براساس نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو که در ماههای اخیر انجام شده است، ۵۵ درصد از آمریکاییها دیدگاه مثبتی نسبت به رژیمصهیونیستی دارند، اما ۴۱ درصد دیگر که عدد قابلتوجهی هستند، این دیدگاه را ندارند. این بحران در جوانان عمیقتر است. اگر اکثر آمریکاییهای بالای ۵۰ سال نگاه مثبتی به رژیم دارند، در میان جوانان این نگاه مثبت کمتر از ۵۰ درصد است.
به لحاظ گرایشات سیاسی ۷۱ درصد از جمهوریخواهان دیدگاه مطلوبی نسبت به تلآویو دارند، اما این عدد در میان دموکراتها تنها ۴۴ درصد است؛ هرچند برخی از نظرسنجیها آن را تا ۳۵ درصد نیز نشان میدهد. این شکاف حزبی میتواند برای رژیم که همواره از حمایت دوحزب برخوردار بوده خطرساز باشد. هرچند طبقات بالای حزب دموکرات که بر مصدر امور تکیه زدهاند نظری متفاوت با قاعده حمایتی حزبشان دارند، اما این تفاوت برای مدت زمان زیادی پایدار نمانده و نظرات افکار عمومی لاجرم راه خود را به سمت اثرگذاری سیاسی خواهد گشود؛ چه اینکه همین امروز نیز برخی از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان زبان به انتقاد از رژیم گشودهاند.
جو بایدن و بنیامین نتانیاهو هر دو سیاستمداران کهنهکار و زیرکی هستند. در این میان گرچه بایدن با تجربهتر است، اما زوال عقل وی باعث میشود نتانیاهو علیرغم بیماری، قادر به نوعی برابری با وی باشد. درخصوص توازن قدرت نیز بایدن رهبری طرف قدرتمندتر را برعهده دارد، اما نتانیاهو نیز حامیان و لابیهای قدرتمندی در واشنگتن دارد. درخصوص زدوخوردهای این دو سیاستمدار با یکدیگر نکاتی وجود دارد:
۱- نتانیاهو زیر قول خود زد
دولت بایدن در آستانه تشکیل دولت نتانیاهو نسبت به حضور تندروها در کابینه وی ابراز نگرانی کرد، اما نه آن دوره قصد رویارویی با او را داشت و نه به قول وی درباره کنترلش بر وزرای جنجالیاش بیاعتماد بود. دولت بایدن برای کاستن از غلظت اختلافات تاکید میکرد بر همکاری با رژیم برای مقابله با ایران و گسترش توافق صلح ابراهیم متمرکز است. در مقابل نتانیاهو نیز اعلام کرده بود فرمان دولت را بهطور کامل در دست داشته و اجازه بروز اقدامات بیثباتکننده را به متحدان تندروی خود نخواهد داد. علیرغم این قول و قرارها، تهدید تندروها باعث شد نتانیاهو برای کسب رضایتشان جهت تداوم عمر دولت، به پیرو آنها تبدیل شود؛ هرچند خود وی در اموری مانند تسلط بر دستگاه قضایی رژیم به دلیل پروندههای فساد متعددش ذینفع بود.
نخستوزیر رژیم فکر میکرد با وجود خیانتش در قولی که به آمریکا داده، این متحد سنتی علنا به وی نخواهد تاخت، اما در سایه اعتراضات گسترده صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی، بایدن روز دوشنبه ۸ فروردین (۲۸ مارس) در تهدیدی مستقیم علیه نتانیاهو تاکید کرد وی نمیتواند همچنان بر اجرای طرح مناقشهانگیز اصلاحات قضایی اصرار کند. پیام در تلآویو دریافت شد و اصلاحات قضایی بهطور موقت متوقف شد.
۲- بایدن و بهرسمیت شناختن جناح دوم
بایدن برای ضربه به نتانیاهو یک تاکتیک ساده برگزیده است؛ نایده گرفتن. با اینحال او به دلیل علاقه و اعتقاد شخصی و همچنین لابیهای صهیونیست قادر به نادیدهگرفتن رژیم نیست. او برای جبران، اپوزیسیون سکولار و اسحاق هرتزوک رئیس رژیم را برای ارتباط برگزیده است. در این میان او دستان خود را به سمت ارتش هم دراز کرده است. اخیرا ویدئویی تبلیغی با حضور تایم نایدز در حضور نظامیان صهیونیست برای تبریک ایام مقدس یهودیان منتشر شده است که اقدامی در راستای نزدیکی دولت بایدن به ارتش است. نایدز که قصد دارد به کار خود در سرزمینهای اشغالی پایان دهد از مخالفان جدی تندروهاست و چندی پیش در واکنش به سفر بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم به آمریکا گفته بود «اسموتریچ سفری به واشنگتن دارد و اگر دست من بود از هواپیما پرتش میکردم.»
منبع: فرهیختگان