دکتر هوشنگ کدیور به دلیل عشق به ایران عزیز، داوطلبانه در دوران جنگ تحمیلی از آمریکا راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد.

مدرک پزشکی عمومی‌اش را که از دانشکده پزشکی شیراز گرفته بود، در دست داشت، اما او به دنبال چیزی والاتر بود. هوشنگ کدیور به دنبال درنوردیدن مرزهایی بود که باید به دست او فتح می‌شد پس روحیه دانش گستری او، هوشنگ را به آمریکا برد.

سال ۱۳۳۸ بود که پای هوشنگ کدیور به کالج آمریکا باز شد و توانست تخصص جراحی قلب خود را از آمریکا بگیرد و در آن روز‌ها عنوان دانشجوی برتر آمریکا نیز به این جوان ایرانی رسید. آمریکایی‌ها که به گمان خود توانسته بودند یک نخبه را صید کنند برای آنکه پای دکتر کدیور را برای همیشه در بند خود گرفتار نمایند، کارت شهروند آمریکایی را به او می‌دهند تا با زدن برچسپ آمریکایی بر قلب دکتر هوشنگ کدیور، او را از آن خود کنند.


بیشتربخوانید 


ازدواج جوان ایرانی با «ملکه زیبایی آمریکا»

این جوان ایرانی در پاسخ به آمریکایی‌ها می‌گوید: «من زاده جَهرُم (در آن زمان روستای کوچکی از توابع فارس بود) هستم و می‌خواهم به وطن خودم خدمت کنم، من فقط اینجا آمدم که کسب تخصص کنم و بازگردم.» آمریکایی‌ها که می‌خواستند به هر قیمتی او را با نام خود عجین کنند، پیشنهاد دیگری را برای کدیور رو کردند؛ آمریکایی‌ها این بار پیشنهاد ازدواج با زنی که عنوان «ملکه زیبایی آمریکا» داشت را به او دادند و دکتر هوشنگ کدیور با ازدواج با ملکه زیبایی آمریکا به عنوان استاد دانشگاه در آنجا ماندگار شد.

او به عنوان بهترین جراح قلب و عروق آمریکا به مدت دو سال در آمریکا فعالیت کرد اما سایه جنگ آمریکا و ویتنام صحنه دیگری را برای دکتر رقم زد؛ کدیور این بار به‌عنوان پزشک بدون مرز خود را به جنگ رساند.

«من برای انسانیت کار می‌کنم»

در یکی از روزهایی که او در جنگ، در گیرودار درمان سربازان زخمی بود با دو مجروح روبه‌رو شد؛ یکی از آن مجروحان فرمانده یکی از گروه‌های نظامی آمریکایی بود که دستش ترکش خورده بود و او را روی برانکارد خوابانده بودند و مجروح دیگر یک سرباز جوان ویتنامی بود که روی زمین خوابیده و دل و روده‌اش از شکم بیرون زده بود.

دکترکدیور با دیدن آن صحنه، درخواست کرد تا آن فرمانده آمریکایی‌ را از برانکارد پایین آورده و سرباز ویتنامی را جای او بگذارند اما آمریکایی‌ها به او تشر زدند: «تو برای ما کار می‌کنی یا برای دشمن؟» کدیور گفت: «من برای انسانیت کار می‌کنم.» آمریکایی‌ها سرانجام نتوانستند کدیور را از نظرش پایین بیاورند و خواسته او را پذیرفتند؛ دکتر در عملی که بیش از سه ساعت طول کشید، بالاخره توانست جوان ویتنامی را نجات دهد و سپس با چند بخیه فرمانده آمریکایی را هم سرپا کرد.

داستان کینه شتری آمریکایی‌ها از جوان ایرانی

بعد از سه ماه فعالیت در جنگ ویتنام، آمریکا دکتر هوشنگ کدیور را فرا خواند تا برای یک دوره کوتاه استراحت کند و سپس با توان بهتری به جنگ برگردد. هوشنگ کدیور به محض بازگشت با دوست هم‌دوره‌ایش که جوانی پاکستانی بود، روبه رو شد، این جوان اصرار کرد که کدیور به پانسیونش نرود زیرا آمریکایی‌ها برای او نقشه کشیده بودند، کدیور آن شب برای عمل به بیمارستان رفت و تا صبح گرفتار جراحی شد و زمانی که برای استراحت به پانسیون برگشت با خانه منفجر شده‌ای روبه‌رو شد که آمریکا شب پیش به بهانه بی‌احترامی دکتر به فرمانده نظامی‌شان، آن را برای هوشنگ کدیور بمب‌گذاری کرده‌ بودند.

حضور پزشک ایرانی در جنگ ویتنام تا نبرد هشت سال دفاع مقدس

دکتر به‌رغم دیدن این رفتار غیرانسانی، مدتی را در آمریکا ماند اما در سال ۱۳۶۲ به‌رغم مخالفت دولت آمریکا توانست به ایران برگردد اما خانواده وی ممنوع الخروج می شود. وی در ایران با مشاهده وضعیت مجروحان جنگ تحمیلی عازم خط اول جبهه در جزیره مجنون شد.

بعد از 6 ماه فعالیت کدیور به عنوان جراح در جنگ 8 سال دفاع مقدس، آمریکا از حضور او در ایران مطلع شد اما این زمانی بود که دیگر دکتر کدیور راه خود در وطنش را پیدا کرده بود و کسی نمی‌توانست او را از خدمت‌رسانی به مردمش دور سازد.

دست آمریکا توسط پزشک ایرانی رو شد

حضور دکتر در جبهه ایران همراه شد با برخورد اولین بمب شیمیایی به خاک ایران؛ دکتر کدیور که در جنگ ویتنام با این نوع بمب‌های شیمیایی آمریکایی آشنا شده بود، به مسؤولان ایرانی اعلام کرد که این بمب آمریکایی است و حاضر است آن را اثبات کند.

کدیور جان خود را در دست گرفت و با لباس خاکی بسیجی شکایت ایران از آمریکا به‌خاطر استفاده از بمب شیمیایی را به دادگاه بین‌الملل در نیویورک برد اما آن دادگاه برای اینکه کدیور را از سر خود باز کند، گفت: «رئیس سازمان صلیب سرخ باید به ایران برود و شخصا این ادعا را تایید کند.»

هوشنگ کدیور، رئیس سازمان صلیب سرخ را با هر دردسری که بود به ایران آورد و با شواهد و مستندهای آزمایش شده‌ای که کدیور به او نشان داد، سازمان بین‌الملل مجبور به پذیرفتن جنایت آمریکایی‌ها در استفاده از بمب شیمیایی در خاک ایران شد.

پرفسور هوشنگ کدیور در جریان به اثبات رساندن حق مسلم جمهوری اسلامی ایران در قطعنامه ۵۹۸ در جنگ نابرابر هشت ساله نقش کلیدی خود را اجرا کرد. او یکی از افرادی بود که در تعیین متجاوز در جنگ هشت ساله جان خود را به‌خطر انداخت و با این امر چهره واقعی آمریکا را در تاریخ به ثبت رساند.

مدال معروف دکتر کدیور

مدالی که همسر دکتر کدیور از آن سخن می‌گوید

شعار دکتر کدیور: «من برای وطنم چه کردم»

مهشید حاجی‌احمدی همسر کنونی دکتر هوشنگ کدیور می‌گوید: «روزی همسرم با یک مدال به خانه آمد و گفت این برای شماست، هیچ وقت متوجه نشدم آن مدال بخاطر چه بوده اما بعد از فوت ایشان، من متوجه شدم که در دنیا فقط سه مدال از این نوع وجود دارد که یکی از آ‌ها به همسر من رسیده بود.»

همسر دکتر ادامه می‌دهد: «شعار دکتر کدیور این بود که من برای وطنم چه کردم، نه وطنم برای من چه کرد.»

خداحافظی جانبازی که جانباز نشد

دکتر کدیور بعد از جنگ ایران و عراق، ترکش‌های جنگ هشت سال دفاع مقدس در تنش باقی مانده بود و اثر گازهای شیمیایی آن دوران نیز در ریه‌هایش جا خوش کرده بود و نای نفس کشیدن را از او گرفته بود، او که در سومین روز از اسفند سال ۱۳۱۲ در شهرستان فسا (استان فارس) به دنیا آمده بود، سرانجام بعد از مبارزه با بیماری‌های جسمانی ناشی از جنگ، بدون آنکه نام جانباز را بر خود بگذارد، در نیمه اسفندماه ۱۳۹۴ از دنیا رفت.

اکنون پس از شنیدن داستان زندگی این پزشک سراپا متواضع، وارد گالری دکتر هوشنگ کدیور در موزه تاریخ پزشکی خلیج فارس بوشهر می‌شوم، این گالری، راوی حیات پزشکی‌ است که به عنوان یکی از مفاخر پزشکی ایران، نقش بر قلب بازدید کنندگان می‌شود، آثار باقی مانده از این نخبه ایرانی اکنون در موزه‌های شیراز، گلستان و بوشهر قابل مشاهده است.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۰۳ ۲۷ تير ۱۴۰۲
دکتر هوشنگ کدیور دمت گرم عزیز ایرانی