عبدالباری عطوان تحلیلگر سرشناس عرب با اشاره به سفر هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا به چین و اهداف آن و ناتوانی او برای محقق کردن اهداف جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و دولت او نوشت: آمریکا دیگر ابرقدرت نیست و چین و روسیه با قدرت پا به میدان گذاشته اند و مرحله رهبری غرب بر جهان با بهره گیری از جنگ جهانی دوم و نتایج آن برای همیشه سپری شده است.
عطوان که سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم است نوشت زمانی که دولت آمریکا به شخصیتهای پیر و فرتوت خودش متوسل میشود و هنری کسینجر وزیر خارجه پنجاه سال قبل خودش را به پکن میفرستد، چنین کاری دو معنای اساسی دارد یکی آنکه راهبرد دیپلماتیکش در مهار چین و دور کردن آن از روسیه شکست خورده و دوم آنکه نشانههای شکست را در جنگ اوکراین که واشنگتن شعله ور کرده احساس کرده به همین سبب الان مأیوسانه و از طریق دیپلماسی و بی سر و صدا به دنبال برون رفت از آن است.
هنری کسینجر که بیش از یکصد سال سن دارد بدون هماهنگی قبلی با دولت جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به پکن نرفت و شاید هم مأموریت مستقیم داشت که چنین سفری را آن هم در این زمان و برهه انجام دهد؛ زمانه و برههای که در آن روابط چین و آمریکا متشنج است و به رویارویی نظامی به خصوص در تایوان نزدیک میشود و دو طرف در عرصه دلار و یافتن جایگزینی برای آن و نظام مالی اش در نشست آینده بریکس در آفریقای جنوبی در حال رویارویی سیاسی و اقتصادی هستند؛ نشستی که نقشه راه پایان دادن به سلطه آمریکا بر سرنوشت سیاسی و اقتصادی و نظامی جهان را تدوین خواهد کرد.
چینیهای باهوش همه حقایق سابق را به خوبی درک میکنند همچنانکه متوجه این موضوع هستند که دو حزب رقیب بر سر قدرت در واشنگتن و نامزدهای آنان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و قانونگذاری درباره دشمنی با چین و هشدار درباره خطرناکی آن به عنوان یک رقیب جهانی برای آمریکا اتفاق نظر دارند به همین سبب نیز چین به یک عملیات دیپلماتیک میانبر اقدام و برای کسینجر که با استقبال شی جینگ پینگ رئیس جمهور چین و مقام ارشد دیپلماتهای او وزیر دفاعش روبرو شد فرش قرمز پهن کرد حال آنکه وزیر دفاع چین از دیدار با لوید آستین وزیر دفاع آمریکا خودداری میکند ضمن آنکه چین از دو شخصیت اقتصادی آمریکایی یعنی بیل گیتس و ایلان ماسک نیز استقبال کرد. هدف این دیپلماسی هوشمند چین رسیدن به رهبران فکری در آمریکا در دو حلقه سیاسی و اقتصادی و فشار مستقیم به جو بایدن و دولت اوست و به نظر میرسد این راهبرد موفقیت زیادی به دست آورده است.
جنبه اقتصادی را کنار بگذاریم و درباره مبادله تجاری بین دو کشور که دو برابر شده و در سال ۲۰۲۲ میلادی در مقایسه با سال ۲۰۱۸ میلادی که ۶۰ میلیارد دلار بود و به ۱۴۰ میلیارد دلار رسیده است صحبت نکنیم و این مسئله به یک مقاله دیگری نیاز دارد و سیاست، ستون فقرات سفر کینسجر به پکن است به همین سبب باید به اهداف آن متمرکز شد که به صورت خلاصه به شرح زیر است:
نخست: تلاش برای قطع کردن ارتباط سیاسی و نظامی فزاینده بین چین و روسیه و کشاندن مجدد چین به اردوگاه آمریکاست و این سخن مشهوری است که کسینجر در نخستین دیدارش با جو بایدن پس از پیروزی اش در انتخابات ریاست جمهوری درباره همگرایی چین و روسیه و خطرات سیاسی و نظامی احتمالی آن بر آمریکا و رهبری اش بر جهان هشدار داده بود.
دوم: یافتن برون رفتهای دیپلماتیک سریع از جنگ در اوکراین که دولت آمریکا در آن دخالت دارد و متوسل شدن به میانجیگری که اگر موفق شود به نفع هدف اساسی یعنی بی طرف کردن چین خواهد بود حتی اگر این بی طرفی در پایینترین حد باشد و اگر این نقشه به نتیجه برسد برای آمریکا یک دستاورد بزرگ خواهد بود.
سوم: کسینجر باور دارد هرگونه حل وفصل سیاسی برای بحران اوکراین نیازمند تقسیم اوکراین است و این راهکار نیز شبیه آن چیزی است که در جنگ کره در سال ۱۹۵۲ میلادی رخ داد و دو کشور ایجاد شد؛ یکی طرفدار روسیه (در پنج منطقهای که مسکو به خودش ملحق کرده است) و دیگری طرفدار آمریکا در باقیمانده خاک اوکراین؛ درست که کسینجر آشکارا موضعش را به زبان نیاورد، اما به شیوه خبیثانهای پیشنهاد کرد اوکراین به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) یا اتحادیه اروپا ملحق نشود و بی طرف بماند و لزوم خواستههای جغرافیایی و قومیتی روسیه و دادن امتیازات سرزمینی و جغرافیایی درک شود.
بایدن به خوبی به این مواضع کسینجر آگاه است به همین سبب او را از روی ناچاری تشویق کرد به پکن سفر کند اگرچه دولت وی از استقبال گرم پکن عصبانی شد و مقامات آمریکایی مانند آنتونی بلینکن وزیر خارجه و وزیر خزانه داری و جان کری وزیر آب و هوا که در این مدت اخیر به چین سفر کرده اند حتی با یک چهارم چنین استقبالی روبرو نشدند به همین سبب بایدن بی صبرانه منتظر بازگشت کسینجر است تا از دیدگاه تحلیلی اش در خصوص موضع چین در برابر جنگ اوکراین و روابط دوجانبه و مسائل مورد اختلاف دیگر در خصوص تایوان و ... و پیامهای مستقیم و غیر مستقیمش مطلع شود. جان کربی سخنگوی وشورای امنیت آمریکا پریروز از این تمایل پرده برداشت زمانی که تأکید کرد دولت آمریکا علاقهمند است که به سخنان کسینجر و دیدگاههایش پس از بازگشت گوش کند.
درست است که کسینجر بیش از یک صد سال سن دارد و آخرین سفرش به پکن زمانی بود که پنجاه سال قبل وزیر خارجه آمریکا بود، اما این نیز درست است که سفر کنونی اش شاید آخرین فرصت باشد نه فقط برای اصلاح روابط بین چین و آمریکا بلکه برای کاستن از تنش و پرهیز از رویارویی نظامی با چین بر سر اختلاف در خصوص تایوان و جنگ اوکراین.
«سفر کسینجر به چین در دهه ۱۹۷۰ و زمانی که وزیر امور خارجه آمریکا بود»
آمریکا این روزها در جبهههای متعدد با یک تنگنای خطرناکی مواجه است و به هر شیوهای به دنبال برون رفت از آن است و شاید متوسل شدنش به کسینجر پیر و فرتوت برای کمک به واشنگتن در این خصوص یکی از سرفصلهای این تنگنا و حالت ضعفی باشد که آمریکا در همه عرصهها با آن درگیر است.
کسینجر حلقه نجاتی ندارد تا با آن بایدن در حال غرق را از این تنگنا نجات دهد و جلوی فروپاشی سریع سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا را بگیرد و افکار او قدیمی است و چین امروز دیگر آن چین سال ۱۹۷۲ میلادی که وی به آن سفر کرد نیست و دیپلماسی پینگ پونگ نیز کهنه و پوسیده شده است و دیگر در نقشه سیاسی وجود ندارد و جهان به سرعت در حال تغییر است و معادلات جدیدی در حال شکل گیری است و قدرتهای جدیدی به سرعت پدیدار میشوند و کیسینجر که در گذشته زندگی میکند از بسیاری از جزئیات بی خبر است و تنها راهکار بایدن آن است که خودش به پکن و سپس به مسکو برود و تسلیم حقایق جدید شود و به دنبال پایانی باشد که آبروی آمریکا را در تایوان و جنگ اوکراین حفظ کند تا از خسارات کاسته و جلوی شکست بزرگ گرفته شود و آمریکا دیگر ابرقدرت نیست و چین و روسیه با قدرت پا به میدان گذاشته اند و مرحله رهبری غرب بر جهان با بهره گیری از جنگ جهانی دوم و نتایج آن برای همیشه سپری شده است و ما در آستانه یک جهان جدید با معادلات جدید و رهبران جدید هستیم و روزهای آینده خواهیم دید.
این موضوع برای دنیا یک امر ثابت شده است !!!