روح الله دهقانی در شورای سند توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم با اشاره به اینکه رویکرد معاونت علمی نسبت به حوزه فناوریهای خلاق و فرهنگی، رویکردی قرارگاهی و هماهنگکننده است، گفت: شاکله معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان به گونهای پایهریزی شده است که در سه حوزه علم و فناوری و اقتصاد دانشبنیان با رویکرد بسط نوآوری کمک میکند تا جریانهای جدید نوآوری در کشور شکل بگیرد.
وی با بیان اینکه نوآوریهای اجتماعی با هدف پر کردن شکافهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از نوآوریهای فناورانه شکل گرفته است، ادامه داد: شکافهایی که نوآوریهای فناورانه در جامعه ایجاد کرد بسیار عمیق بود و این چالش که چگونه میتوان نوآوری و فناوری را با جامعه و مردم پیوند زد، زمینه را برای شکلگیری مفهوم نوآوریهای اجتماعی فراهم کرد. در نوآوریهای اجتماعی، بال نوآوری و خلاقیت پررنگتر از بال فناوری است و بر همین اساس، خلأها و شکافهای جامعه به کمک نوآوریهای اجتماعی با نقش آفرین کردن مردم در عرصه اقتصاد، پر میشود.
معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری عنوان کرد: معاونت علمی با نگرشی یکپارچه به نوآوری فراگیر و مردمی توجه دارد و حوزه نوآوریهای اجتماعی را طوری مورد توجه قرار میدهد که نقش مردم در عرصه فناوری و دانش پررنگ شود.
دهقانی با اشاره به این که شرکتهای خلاق و فناوریهای نرم و فرهنگی، زمینهساز پیوند اقتصاد دانشبنیان با متن جامعه میشود ادامه داد: شرکتهای دانشبنیان، شرکتهایی هستند که وجه فناوری در آنها عمیقتر، جدیتر و پررنگتر است و شرکتهای خلاق از عنصر خلاقیت و نوآوری نسبت به فناوری، بیشتر بهره میبرند.
معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، نقش ستاد توسعه فناوریهای نرم و صنایع خلاق را توسعه دادن جریان نوآوری اجتماعی با رویکرد قرارگاهی و هماهنگکنندگی دانست و افزود: هزینهها و فعالیتهای ستاد میبایست معطوف به جریان هماهنگکنندگی و زمینهسازی باشد و کار اجرایی و تولیگری بر عهده سایر دستگاهها است. شکل کار ستاد باید هماهنگکنندگی باشد و در راستای توسعه صنایع خلاق و نوآوریهای اجتماعی باید تمامی ظرفیتهای استفاده نشده و ظرفیتهایی که در مسیر درستی قرارنگرفتهاند در خدمت توسعه این حوزه قرار بگیرند.
دهقانی با اشاره به اهمیت بالای مالکیت فکری و ارزشگذاری داراییهای نامشهود، عنوان کرد: اقتصاد دانشبنیان شکل نمیگیرد مگر اینکه مفاهیم مالکیت فکری و ارزشگذاری داراییهای نامشهود نهادینه شود. اساس و پایه اقتصاد دانشبنیان، مبتنی بر داراییهای نامشهود و مالکیت فکری است و این اقتصاد بدون این مفاهیم، جایگاه و معنای واقعی خود را پیدا نمیکند.
وی با بیان اینکه نیازمند یک سازوکار ویژه و جدید برای ارزیابی داراییها در یک اقتصاد مبتنی بر نوآوری و خلاقیت نیروی انسانی دانش آموخته و متخصص هستیم ادامه داد: در برخی از نمونههای موفق شرکتهای فناور دنیا، سهم داراییهای نامشهود از ۱۰۰ درصد هم فراتر میرود به طوریکه این شرکتها حتی بدهیهایشان را از محل داراییهای نامشهود پرداخت میکنند.