بازارتبریز، آئینه تمامنمای رفتار و کردار مردم این شهر است. غیر از بعد اقتصادی، ارتباط مردم با بازار در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز تعریف شدهاست. عزاداری ایام محرم در شهر تبریز با بازار و خصوصا سرای مظفریه گره خورده است. به نوعی میتوان گفت نشانه و نماد عزاداری تبریز، بازار مظفریه است.
بازار تبریز و خصوصا تیمچه مظفریه در سالهای دور تمام دهه محرم را میزبان دستههای عزاداری سالار شهیدان بود. بعدها تنها از روز پنجم؛ و بعد از دوران حکومت پهلوی تا زمان حاضر تنها از روز هشتم این عزاداری شروع میشود و تا سومین روز بعد از شهادت امام حسین (ع) ادامه پیدا میکند.
عزاداران در تمام طول بازار تبریز حرکت میکنند، اما اوج این عزاداری در سرای مظفریه است. تمام اهالی بازار و خصوصا تیمچهداران سرای مظفریه؛ نسل اندر نسل وظیفه و علاقه دارند که در روزهای عزای امام حسین (ع) میزبان خادمان و دوستداران آن حضرت باشند. این خدمترسانی گاه به صورت میزبانی در تیمچهها و یا به صورت پخش غذا و چای نذری صورت میگیرد. معمولا از روز هشتم تا دوازدهم محرم هیچ مغازهای در بازار به کسب و کار مشغول نیست و همه به عشق امام حسین (ع) در حال برگزاری مراسمات عزاداری در گوشه کنار بازار هستند.
همانطور که در بخش پیشین گفتهشد؛ هر محله از محلات تاریخی تبریز دارای سه دسته عزاداری با نامهای عرب، عجم و زنجیرزن است. در گذشته این هئیتها با توجه به اصناف و شغل و گاهی طبقه اجتماعی مردم؛ مخاطبان خاص خود را داشت. لوطیان و طراران و شغلهای سخت اغلب مشتری هیئتهای عرب بودند. زنجیرزنان، طبقه میانی اجتماع و شغلهای شهری مانند عطاری و بزازی و... را به خود جذب میکردند. تاجران و طبقه مرفه جامعه نیز به هیئتهای عجم میرفتند. اما امروز تقریبا این تقسیمبندی از بین رفته و بیشتر افراد بر اساس ذوق و سلیقه، هیئت خود را انتخاب میکنند. این هیئتها به ترتیب در بازار عزاداری میکنند و خود را بر اساس نظم از پیش تعیینشدهای به سرای مظفریه میرسانند.
چینش افراد هیئتها در مظفریه متفاوت است. اما معمولا سعی میشود که پیرغلامان و سپیدمویان در ابتدای صف حرکت کنند، جوانان در مرکز و کودکان در انتها. معمولا هر هیئت میاندار مخصوص خود را دارد که به حرکت آن نظم میدهد. گاه که به هر دلیل صدای مداح به گوش مخاطب نمیرسد یا میاندار احساس میکند که رکودی به جان هیئت افتاده؛ وظیفه دارد با فریادهایی صدای اهالی هیئت را بلند کند و آنها را به واکنش وادار کند. مثلا فریاد میزند:
قول لاری قلم
تا عزاداران بگویند:
اباالفضل
یا شعارهایی از این جنس.
عموما تلاش میشود که دستههای عزاداری در روزهای مختلف به نوعی حرکت کنند که در حق دستههای دیگر اجحافی صورت نگیرد. مثلا ترتیبی اتخاذ میشود تا هیئتی که در روز اول به عنوان اولین دسته حرکت میکند در روز دوم مثلا در جایگاه پنجم قرار میگیرد و روز آخر به عنوان آخرین دسته حرکت میکنند. ترتیب حرکت بیست و هشت دسته عزاداری در بازار تبریز بر حسب قرعهکشی است.
در روزگار پهلوی، سرپرستان هیئات مذهبی با حضور در شهربانی این قرعه کشی را ترتیب میدادند. ولی امروزه در مجمع سرپرستان در حضور نماینده نیروی انتظامی این قرعه کشی صورت میگیرد.
موضوع روز اول عزاداری بازار تبریز-یعنی روز هشتم محرم- بسته شدن آب فرات و توسل به علی اصغر (س) است. تمام افراد و دسته جات حاضر در بازار حول این محور شعر میخوانند. اشعاری مانند:
کوفه دن فرمان یتیشدی ابن سعد بی حیایه
باغلاسین راه فراتی اهل بیت مصطفیایه
در روز نهم محرم، عزاداری هیئات در مورد حضرت ابوالفضل عباس (س) است. تمام دستههای عزاداری یک صدا در شان علمدار کربلا، شعر میخوانند و عزاداری میکنند. تنوع نوحههای آذری درباره حضرت عباس (ع) بسیار زیاد است. از آن جمله میتوان اشاره کرد به:ای جماعت تا وارام اسلامه نصرت ایلرم
صاخ الیم گئتدی صول اللی دینه خدمت ایلرم
تا منی گهواره یه سالدی آنام ام البنین
وردی بیر سوت سینه دن هر قطره سی آیین دین
بسله دی دینه منی حامی امیرالمومنین
جوهر ذاتیم دی دینیم دن حمایت ایلرم
در روز عاشورا عمده اشعار درباره غارت خیام و اصطلاحا «قتلگاه اول» است. منظور پیرغلامان از «قتلگاه اول»
ماجرای قتلگاه و شهادت امام حسین (ع) است:
دور ایله چاره یا اخا اماندی خیمه لر یانار
اگرچه دوتموری دیلیم گرگ دیم نلر یانار
سیخوبدی منجنیق غم سلیل آل احمدی
آلوب آرایه کفز اودی سلالهی محمدی
قالوب اود ایچره مظهر جمال پاک سرمدی
گوروبدی آتش بلا بو حالی سس چکر یانار
ورق ورق داغیتدیلار رسالهی رسالتی
درست محکم ایتدیلر قواعد ضلالتی
پریده رنگیمون منیم بو حله وار دلالتی
او دور دلیل گوزلریم توکر سرشگتر یانار
یا
دورای یارالی یاتما سینیق نیزه لر اوسته
اشرار عرب گتدی یورش خیمه لر اوسته...
در روز یازدهم «قتلگاه دوم» خوانده میشود. منظور از «قتلگاه دوم»، کوچ اسرا از کربلا و ورود ایشان به کوفه است:
نیزه ده قارداش باشین هریان گدر
آردی جا بیر جمع سرگردان گدر
زینبین قوران آخن گؤز یاشیوا
منده یاننام اوغلووا قارداشیوا
تا نظر ساللام یارالی باشیوا
بو اورکدن قطره قطره قان گدر
روز دوازهم عزاداری بازار دربارهی دفن شهدا و نیز ماجرای کوفه است:
حق ایستدی بیر نوعیله دفع محن اتسین
امر ایله دی سجاده حسینه کفن اتسین
فارس