«عشق کوفی» به کارگردانی حسن آخوندپور محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که پنج شنبه و جمعه هر هفته از شبکه سه پخش میشود. این سریال تاریخی در خلال روایت یک عشق در کوفه سال ۶۱ هجری به ماجرای عاشورا میپردازد.
از نائله به عشق کوفی رسیدیم
ایمان کرمیان طراح، مجری و مدیر جلوههای ویژه میدانی و بصری درباره حضور خود در «عشق کوفی» گفت: چند سال قبل که قرار بود فیلم سینمایی «عشق کوفی» ساخته شود از من دعوت شد تا در این کار به عنوان مسئول جلوههای ویژه میدانی همکاری داشته باشم. آن زمان نام این پروژه «نائله» بود و تهیه کننده و کارگردان دیگری قرار بود آن را بسازند که بنابر دلایلی نسخه سینمایی آن به انجام نرسید؛ تا اینکه آقای سعدی تهیه کننده «عشق کوفی» با من تماس گرفت و خواست به صورت مقطعی در کار حضور داشته باشم و کارهایی مانند ساخت مشعل و شمشیر و مانند آن را انجام دهم.
او ادامه داد: بعد از پیش تولید از من خواستند تا در صورت امکان در کل سریال حضور داشته باشم و تجربیات خود را به کار گیرم. با توجه به اینکه کار مربوط به عاشورا و کربلا بود و همه ما به نوعی به چنین مفاهیمی دلبستگی داریم و یکی از علایق خود من نیز به این موضوعات است، انگیزه ام دوچندان شد. طی جلساتی که با کارگردان داشتم نیز متوجه شدم که آقای آخوندپور نیز برای ساخت چنین سریالی انگیزه بالایی دارد تا کار به بهترین شکل ساخته شود. درنتیجه پیشنهاداتی در خصوص حوزه کاری خود مطرح کردم و قرار بر این شد تا ایدههایی که برای انجام بهتر کار دارم را به بهترین شکل عملی کنم، البته با توجه به بودجهای که به من و گروه اجازه خلاقیت میداد.
مسول جلوههای ویژه میدانی «عشق کوفی» درباره منابعی که در آثار تاریخی استفاده میکند، توضیح داد: در این خصوص منابع دانشگاهی خاصی وجود ندارد، ولی برای به روز نگاه داشتن خود، پشت صحنه فیلمهای خارجی را میبینیم و به برخی یافتههای این حوزه رجوع میکنیم. با همه اینها در حرفه ما حرف اصلی را تجهیزات و امکانات میزند که در ایران وجود ندارد. آنچه که ما در سینمای ایران و در زمینه جلوههای ویژه میدانی میبینیم، بحث خلاقیت فردی همکاران من است. البته نمیتوان ادعای صددرصدی در این حرفه را داشت. چرا که سایر حرفههای سینمای ایران نیز صددرصدی نیست. به جز بخش فیلمبرداری که نسبت به حوزههای دیگر سینما امکانات به روز تری دارد.
کرمیان افزود: در حال حاضر کشورهای همسایه از سلاحهای افکتی در فیلمهای خود استفاده میکنند، ولی ما هنوز از سلاحهای نظامی که افکت گذاری میشود، استفاده میکنیم. ۹ سال قبل با برآوردی که به عمل آمد میتوانستیم با یک میلیارد، چنین سلاحهایی را خریداری کنیم، اما امروزه با ۱۰ میلیارد هم ممکن نیست. در بخشهای دیگر نیز، هنوز به روش سالیان گذشته کار میکنیم؛ هرچند که برخی فعالان این حوزه خود، سازنده ابزار هستند، ولی وقتی به آنها مبلغ حداقلی فقط بابت امرار معاش میدهند، چگونه خواهند توانست لوازم ساخت ادوات را فراهم کنند؟ یا اصلاً اگر هم این ادوات به هر ترتیبی ساخته شد چگونه و کجا نگهداری شوند؟
او در پاسخ به این که آیا از عملکردتان در «عشق کوفی» راضی هستیند، اظهار کرد: با توجه به اینکه هنوز قسمتهای زیادی از سریال پخش نشده و نمیدانم از کدام صحنهها در مونتاژ استفاده شده فعلاً در این باره نظری ندارم، ولی مثلاً شمشیرها و خنجرهایی که برای کار ساخته بودم را دوست داشتم.
چالش اصلی کمبود بودجه است
ایمان کرمیان در ادامه مصاحبه با اشاره به کلیت شرایط سینما و تلویزیون گفت: بزرگترین مشکل و چالشی که در پروژههای مختلف داریم این است که بودجه کافی وجود نداد. اتفاق بد جایی است که در جلسات پیش تولید، حرفهای خوشایندی زده میشود مبنی بر اینکه فیلم باید به بهترین شکل ساخته شود و صحنهها به صورت طبیعی جلوه کند، اما متاسفانه در پروسه تولید، گروهها با مشکلات عدیدهای از جمله مباحث مالی روبرو میشوند و ۸۰ درصد حرفهایی که در پیش تولید عنوان میشوند در حد تئوری باقی میمانند.
دارنده سیمرغ جشنواره فجر افزود: گاه ازجلوههای ویژه توقع میرود که معجزه کند و باحداقلها بتوانیم بهترینها را ارائه دهیم. اما واقعیت این است که انجام جلوههای ویژه به بهترین شکل، نیازمند امکانات، تجهیزات و بودجه کافیست. گویی که بخواهیم یک فیلم سینمایی سطح بالا را با دوربین موبایل بسازیم؛ البته که کیفیت آن با فیلم سینمایی که با دوربینهای حرفهای و پیشرفته تصویربرداری شده قابل قیاس نیست. هرچند که با حداقلها هم میشود تصویر گرفت و فیلم ساخت مثل فیلمهای ۸ میلیمتری که در قدیم رایج بود. ولی امروزه باید امکانات ما به روز باشد. ضمن اینکه معمولاً امکانات سینمایی ما با فاصله بیشتری از سینمای دنیا قرار گرفته است.
رییس انجمن جلوههای ویژه میدانی با بیان این که باتوجه به توقعاتی که از جلوههای ویژه میرود، البته اگر هزینه شود، شاید انتظار کارهای خاص در حد معجزه هم بیراه نباشد گفت:، ولی وقتی هزینهای پرداخت نمیشود، این انتظار بیجا است. اگر هزینه شود و من به عنوان مسول جلوههای ویژه از عهده آن بر نیامدم طبعا جای گله و شکایت وجود دارد. در طول این ۴۳ سال، هیچ هزینه عمدهای برای صنعت جلوههای ویژه انجام نشده است و هرچه در این سالها در سینمای ایران به ویژه در این حوزه میبینیم خلاقیت فردی همکاران من است.
یک اشتباه رایج درباره جلوههای ویژه
وی در پاسخ به این سوال که آیا انجام جلوههای ویژه اختصاصاً به شکل میدانی برای آثار سینمایی و مشخصاً تاریخی مناسبتر است یا تلفیق آن با جلوههای ویژه رایانه ای، گفت: قطعاً تلفیق این دو بهتر جواب میدهد؛ در صنعت فیلم سازی دنیا فیلمهایی همچون «جنگ ستارگان» در ابتدا جلوههای تصویری کاملاً به شکل دیجیتال داشتند که به مرور جذابیت آنها کاسته شد و سازندگان آن به این نتیجه رسیدند که ۶۰ -۷۰ درصد جلوههای ویژه را به شکل میدانی انجام دهند و در ۳۰ -۴۰ درصد مابقی از جلوههای تصویری کامپیوتری بهره گیرند تا بتوانند به جذابیت تصویری سینما بیفزایند. اشتباهی که در سینما میشود این است که اغلب فکر میکنند جلوههای ویژه یا ویژوال افکت شامل همان کارهایی است که جلوههای ویژه میدانی انجام میدهد؛ ولی جلوههای ویژه تصویری، درهمه بخشهای سینما، مثل تصحیح نور، گریم، پاک کردن اضافات صحنه و مانند آن را شامل میشود. درواقع بخش جلوههای ویژه تصویری، صنعتی است در پیشبرد و کمک به کل کار و تنها کمک کننده جلوههای ویژه میدانی نیست. تشابه اسمی جلوههای ویژه تصویری یا همان ویژوال افکت موجب شده است تا خیلی از اهالی سینما تصور کنند جلوههای تصویری یعنی همانی که جلوههای ویژه میدانی انجام میدهد.
کرمیان ادامه داد: البته من معتقدم تلفیق دو مقوله جذابیت بهتری خواهد داشت. خیلی از اوقات این تشابه اسمی این شائبه را ایجاد کرده است که میگویند بیشتر صحنهها را با کامپیوتر یا همان پست پروداکشن درست میکنیم؛ به نظر شما این صحیح هست؟ با توجه به اینکه هزینه پست پروداکشن بسیار فراتر از هزینه جلوههای ویژه میدانی است، این تفکر غلطی است که بر فیلم سازی ما حاکم شده. خود من نیز بارها تجربه این را داشتم که وقتی فلان صحنه خوب از آب در نیامده، عنوان شده که بقیه را در پست پروداکشن اصلاح میکنیم؛ در صورتی که تصحیح آن صحنهها با کامپیوتر هم زمانبر است وهم هزینه بالاتری دارد و چه بهتر که همان زمان را با هزینه کمتر صرف اجرای زنده و میدانی پلان مورد نظر کرد، تا صحنه طبیعیتری برای مخاطب ایجاد شود. منهای صحنههایی که شاید تخریب یا مثلاً انفجار واقعی در آن میلیاردها آسیب به بار آورد؛ که در آن صورت انجام یک سمپل در صحنه و گسترش ابعاد آن در پست پروداکشن به صرفهتر است و این در کل دنیا هم رایج است تا بنا یا فضای خاصی آسیب ندیده و هزینه زیادی تحمیل نشود. در هر صورت انتقال بسیاری از کارهای سادهتر صحنه به پست پروداکشن، صحیح نیست.
بارها تصمیم گرفتم از سینما خداحافظی کنم
رییس انجمن جلوههای ویژه میدانی با اشاره به میزان بودجههای اختصاصی پروژهها به بخش جلوههای ویژه میدانی عنوان کرد: شاید بیشترین مشکل عمده ما در برآورد هزینه ها، به فیلمنامه بازگردد؛ فیلمنامههایی که به من پیشنهاد میشود را معمولا میخوانم و قسمتهای مربوط به جلوههای ویژه میدانی را در آن مشخص میکنم. با این الگو حتی کم تجربهترین فرد هم میتواند هزینه و زمانبندی کار خود را مشخص کند، اما معمولا برآوردی که انجام میشود یا با نوع تقاضا یا با بودجه دریافت شده، مطابقت ندارد. یا مثلا بخشی از بودجه را سرمایه گذار یا سازمان حمایت کننده کم میکند؛ در نتیجه مسول جلوههای ویژه مجبور میشود از کیفیت کار بزند و مثلاً یک کار ۵ میلیاردی را با ۳ میلیارد تمام کند. یا برخی از دوستان معتقدند که هزینه جلوههای ویژه میدانی در سریال باید کمتر از سینما باشد، و این نیز کاملا غیر منطقی است چرا که منِ مستاجر به دلیل اینکه این ماه سریال کار کردم نمیتوانم کرایه کمتری به صاحبخانه بپردازم.
کرمیان در ادامه گفت: همه اینها مواردی است که باید در سینما اصلاح شود؛ چرا که من نباید به دنبال دستمزدم بروم. اگر هم میروم نباید به همکاران من برخورنده باشد و ناراحت شوند. ما فقط اسممان بزرگ است، ولی وقتی به حساب و کتاب میرسیم بزرگی ما و کار مان دیده نمیشود. وقتی من نوعی مجبورمی شوم برای گرفتن دستمزدم ماهها منتظر بمانم چگونه میتوانم با این شرایط کارم را ادامه دهم. شخص من بارها تصمیم گرفتم رسماً از سینما خداحافظی کنم و از این حرفه دست بکشم. اصولاً وقتی پروژهای نمیتواند دستمزد را بپردازد چرا به سراغ من میآید؟ پروژه میخواهد هم اسم من را یدک بکشد و هم من را زیر سوال میبرد که چرا نرخهای من گران است؟!
برای گرفتن دستمزد باید التماس کنی!
او در جواب اینکه در حال حاضر نهاد یا سازمان سینمایی ازصنف شما و میزان دستمزدهای شما حمایت میکند، پاسخ داد: به جرأت میتوانم بگویم که از ۱۰۰ تا کاری که انجام میشود، تنها دو- سه تا کار به موقع پول و دستمزدشان را پرداخت میکنند؛ بقیه کارها را باید التماس کنی. یا ان قلت میآورند که مثلا آن چیزی که ما میخواستیم نشده! مگر میشود تا ابزار نداشته باشی توقع کار ایدهآل بکنی من وقتی طرح میدهم ومیگویند گران است و همان طرح را به شکل درجه ۳ اجرا میکنند، در نتیجه طرحی که مدنظر من بوده کامل از آب در نیامده، در نتیجه ادعا میکنند، چیزی که ما میخواستیم نشده و دستمزدی هم تعلق نمیگیرد!
کرمیان همچنین گفت: اگر نهاد یا سازمانی به ما آسیب نزنند، سنگاندازی نکنند، توقع حمایت هم نمیرود. متاسفانه ما در سینما بد شده ایم و یک نفر که به چاله میافتد، را به چاه سوق میدهیم. در این ۲۳ سال من به این رسیده ام که وقتی کسی گرفتار میشود دست او را نمیگیریم و رهایش میکنیم؛ مثل همین مازیار شیخ محبوبی که وقتی خبر از دست دادن او را شنیدم واقعاً شوکه شدم. چرا که او را از نزدیک میشناختم و امروز به این رسیدهام که شاید چنان اتفاقی برای خود من نیز رخ دهد، به خاطر فشارهای زیادی که بر من خانوادهام وارد میشود. اگر کار من نوعی خوب نیست چرا من را در پروژه نگاه میدارند اتفاقا اگر عذر من را بخواهند و بگویند از عملکرد من راضی نیستند و نمیخواهند ادامه دهند، رفتار حرفهای و منطقی با من انجام داده اند.
برنده تندیس بهترین جلوههای ویژه میدانی با اشاره به مشکلات فعلی بیان کرد: چگونه میتوان توقع داشت که مثلاً هزینه سکانس ۲۰۰ میلیونی را مدیر جلوههای ویژه، خودش بپردازد؟ یا فلان صحنه که دو هفته زمان میبرد را دو سه روزه جمع کرد؟ مگر میشود بدون این که بودجهای به جلوههای ویژه تعلق گیرد، انتظتر بهترین طراحی و بهترین اجرا را داشت؟ چگونه توقع میرود که مردم، به استقبال فیلمی که با این شرایط ساخته میشود، بروند و چگونه توقع داریم که با چنین صحنههایی بتوانیم با شبکههای خارجی و سینماهای دنیا رقابت کنیم.
او در ادامه افزود: الان سینمای دنیا به سمت خلق حوادث واقعی در صحنهها رفته است؛ چرا که مخاطب الان دیگر مخاطب سالهای گذشته نیست و هوشمندانه به تماشای فیلم مینشیند. خلق برخی صحنهها مانند انفجار نیازمند یک برنامهریزی دقیق است تا حداقل خسارت به عناصر صحنه وارد شود و از آسیبهای فیزیکی به افراد جلوگیری شود که اگر حداقل هزینهها به این امر اختصاص یابد، نباید توقع ۱۰۰ درصدی از خلق چنین صحنهای داشت. افرادی که در سینما کار فنی انجام میدهند معمولاً به حساب نمیآیند؛ در صورتی که فیلم وقتی خوب است که کلیه اجزای آن خوب باشند. وقتی مخاطب فیلمی را میپسندد یعنی برآیند عملکرد کل گروه خوب بوده است.
حداقل حال روحی ما را خوب کنید
کرمیان با بیان این که معمولا اگر شرایط بالای ۵۰ درصدی در نظر گرفته شود میتوان کار قابل قبولتری ارائه کرد، گفت: متاسفانه در اغلب پروژهها این مقولات رعایت نمیشود و مثلاً من که این اواخر چند پروژه در دست داشته و به انجام رساندهام، اما هنوز بابت هیچ یک دستمزدی نگرفتهام. یا هیچ یک از ۵ سیمرغ جشنواره برایم ارزش ریالی برای نداشته است؛ بنابراین نتوانسته ام از نیرو و دستیار بیشتری در کار استفاده کنم، حتی مجبور شده ام خیلی وقتها خودم جای دستیار و دیگران کار کنم و حتی بر من خرده هم گرفته شود. همه اینها باعث شده تا بازدهی ام کمتر شود.
او ادامه داد: اگر در پروژهای من به شخصه وسایل و ابزار کار را بتوانم تهیه کنم، مشکل نگهداری آن وسایل را دارم در حال حاضر یک انبار حدوداً ۱۲ متری دارم و ماهی n تومان اجاره بهای آنجا را پرداخت میکنم و وقتی در حال حاضر دو ماه و نیم بیکار هستم چگونه از عهده مخارج نگهداری این ابزار و وسایل برآیم؟ اگر ما اسم هنرمند را یدک میکشیم و اگر از ما توقعی هست حداقل حال روحی ما را نه صد درصد بلکه ۵۰ -۶۰ درصد خوب کنید تا بازدهی بهتری از ما شاهد باشید.
وی با تأکید برخطراتی که همراه با عوامل اجرایی جلوههای میدانی است، اضافه کرد: مدیرجلوههای میدانی همواره با جان خود عوامل خود بازی میکند. در صحنههایی مثل تصادف، انفجار و مانند آن یا حتی بارانهای مصنوعی که ایجاد میکنیم. همواره خطراتی در کمین ما است. برای مثال اگر نازل باران احیاناً به تیر برق گیر کند میتواند خطرآفرین باشد و قاعدتاً باید این همه کار خطرناک را با حال روحی نامساعد انجام داد چرا که کوچکترین خطر منجر به حادثه تلخ بزرگی خواهد شد و وقتی عوامل به نوعی مشکلات مالی دارند، چگونه میتوانند حال خوبی داشته باشند و بازدهی آنها بالاتر برود؟
از ما فقط یک اسم باقی مانده است
کرمیان با اشاره به کم اهمیت بودن جلوههای ویژه میدانی در سینمای ایران افزود: هرچند در این حوزه اساتید بهتر از من کار ارائه میدهند، ولی من نیز سعی میکنم درستترین عملکرد را داشته باشم. ۱۰ سال پیش در سریال «آسمان من» صحنهای ارائه کردم که همه اذعان داشتند شاهکار است، ولی بعد از آن، هیچ حمایتی از کارم نشد تا بخواهم در آن راستا مستمر و با انگیزه ادامه دهم. آن زمان صحنه انفجار را کاملا میدانی طراحی و اجرا کردم، ولی از آنجایی که برای کسی اهمیتی نداشت دیگر طراحی جلوه ویژه به آن شکل را ارایه نکردم. آنچه که امروزه آزاردهنده است این است که کیفیت فدای کمیت شده است و همین باعث شده من و امثال من در سینمای امروز به نوعی گرفتار شویم.
او ادامه داد: وقتی من مجبور باشم همزمان چند پروژه را قبول کنم تا بتوانم زندگی ام را بچرخانم در نتیجه تمرکزم بر روی هر پروژه، کمتر میشود؛ در صورتی که اگر تنها یک پروژه در دستم باشد وقت بیشتری را صرف آن خواهم کرد. در حال حاضر از من و امثال من فقط یک اسم باقی مانده است، چه بسا اگر آن اسم هم نبود مجبور میشدیم به کارهای دیگری روی آوریم چرا که هیچگاه مسئول یا مدیری ازمن نپرسید تویی که ۱۰ سال پیش سیمرغ گرفتی، چرا الان همان ایمان کرمیان نیستی؟ اگر قرار باشد از همکاران بنام و هنرمند خود در این صنعت بگویم واقعاً اشک مخاطبان سرازیر میشود. در سینما کافیست خطایی از حتی نام آشناترین فرد سر بزند، آنگاه بدون اینکه به سابقه او توجه کنند و حال امروزش درک شود، چنان او را از ریشه میزنند که نتواند کمر راست کند!
کرمیان با یادآوری تجربه شیرین همکاری با زنده یاد سلحشور گفت: یکی از سریالهای تاریخی که کار در آن برایم لذت بخش بود، «یوسف پیامبر» است. زنده یاد فرج الله سلحشور به عنوان یک تهیه کننده دستمزدها را به موقع میداد و وقتی پول نداشت از حساب شخصی خود دستمزد عوامل را میپرداخت.
خانه سینما بحث قرارداد را نتوانست جا بیندازد
او همچنین به نقش تهیه کننده در سینمای ایران اشاره و عنوان کرد: به نظر من تهیه کننده یک وظیفه در سینمای ایران دارد که متاسفانه اغلب به درستی انجام نمیشود، آن هم پرداخت به موقع دستمزد و بودجه به عوامل است. اگر تهیه کننده از عوامل پروژه توقع دارد، میبایست حداقل شرایط نسبی را برای مجموعه فراهم کند. در سینمای امروز ما تهیه کننده از سرمایهگذار پول و بودجه میگیرد و در اختیار عوامل میگذارد؛ هر چند که این کار را مجری طرح مجری طرح و مدیر تولید هم انجام میدهد. تهیه کننده زمانی در همین سینما خانه و ماشین خود را میفروخت تا پول عوامل را بدهد، اما امروز تهیه کننده بیشتر نقش واسطه دارد. طوری که یکی دو ماه هم این پول را در حساب خود نگه میدارد و احیانا اگر از کسی خوشش نیامد، از دادن دستمزد به او امتناع میکند! چه بسا همین نقل و انتقال بتواند مستقیم و بدون واسطه هم انجام گیرد و خود عوامل مستقیم با مجری طرح یا سرمایهگذار قرارداد ببندند و باید فکری برای این موضوع کرد. متاسفانه خانه سینما حتی بحث قرارداد را هم نتوانست در سینما جا بیندازد. چون قراردادی که با عوامل بسته میشود مبنای درست و محکمه پسندی ندارد و اگر به وکیل حقوقی ارائه شود اصلاً وکیل آن را به عنوان قرارداد کاری قبول ندارد.
رییس انجمن جلوههای ویژه میدانی با تأکید بر مشکلات اقتصادی حاکم بر سینمای ایران، ابراز کرد: من بارها تصمیم گرفته ام به خاطر چنین شرایطی از سینما خداحافظی کنم. مگر فرزندان من و همکاران من زندگی نمیخواهند؟ با این احوال زود هم مورد قضاوت قرار میگیریم! وقتی عرصه تنگ میشود یکی خداحافظی میکند یکی جانش را از دست میدهد و دیگری به مرگ خود خواسته راضی میشود. امروزه به جایی رسیدهایم که فردی از عوامل سینما که زمانی اسم و رسمی در این وادی داشت اکنون برای امرار معاش در تاکسی اینترنتی کار میکند. او دستمزد نقدی در این کار را به فن و شهرت خود در سینما ترجیح داده است چرا که در همین سینما اگر با خبر شوند که کسی گرفتار است و مشکلی دارد به جای کمک به حل مسئله او بیشتر باعث نابودی له شدن او میشوند!
ایمان کرمیان در پایان یادآور شد: بچههای سینما و به ویژه عوامل پشت دوربین در سینما، مظلومند. هیچکس با این شرایط در سینما نمیماند چرا از ما حمایت نمیشود؟ امروزه در همین سینما افراد نامداری داریم که حتی پول آمپول خود را ندارند! تکلیف اینها چیست؟ کسی نمیداند بر ما چه میگذرد؛ عدهای از اهالی سینما خانه ندارند، اجاره نمیتوانند بدهند و کسی دست آنها را نمیگیرد.