روایت دوم «جرس» به نام جون بن حوی غلام ابوذر غفاری زده شد. غلام سیاه پوستی که دست از یاری به امام حسین (ع) بر نداشت و آن زمان که کوفیان خلاف وعده خود عمل کردند و به امامشان پشت کردند، خلاف وعده عمل نکرد و در کنار یاران سیدالشهدا (ع) با دشمنان جنگید و نام خود را در کنار شهدای کربلا به ثبت رساند.
ماجرای غلامی جون به زمان حضرت علی (ع) بر میگردد. آن زمان که او غلام فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود، امام علی (ع) او را خرید، تا در خدمت ابوذر باشد. پس آنکه ابوذر فوت کرد، به مدینه بازگشت و در خدمت امام علی (ع) بود، تا اینکه حضرت به شهادت رسید.
جون که بذر علاقه به اهل بیت (ع) را در دل خود کاشته بود، به خدمت امام مجتبی (ع) رسید و سپس اصحاب حضرت سیدالشهدا (ع) شد و همراه با امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
جون در رفتن به صحنه کربلا اصرار داشت و بیتابیاش حکایت از علاقه درونیاش به اهل بیت (ع) بود: من راضیم دست و سرم را از تن جدا کنند، تا جراحتی به حسین (ع) نیفتد. شمشیر هم نَکشم، جانم را سپر بلای او خواهم کرد. مگر من از میان رفته باشم، که بگذارم این لشکر پلید حسینبن علی (ع)، پاره تن رسولالله را به شهادت برسانند!
سیروس کهورینژاد که در سریال «مختارنامه» نقش غلامِ حرمله را بازی میکرد، اینبار به نقشِ غلام ابوذر غفاری درآمده و به گفته خودش حدود ۲۰ سال پیش در یک مجموعه عاشورایی نقش جون بن حوی را بازی کرده است. «بازی کردن در یک مجموعه عاشورایی سخت است. چون مسئولیتی است، که به گردن آدم گذاشته میشود و نمیتوان راحت به آن عمل کرد».
کهورینژاد در پاسخ به این سوال که با بازی در نقش جون چه حسی داری، گفت: حال خوبی دارم. نقش با تمام هیبت و تجربهای که دارد، از آدم عبور میکند و ردپایی از خود باقی میگذارد. خوشا به حال جون. خوشا به حال کسی که در آن دوران میزیسته است. وقتی او به شهادت میرسد، امام حسین (ع) بر پیکرش دعا میخوانند. باید کسی باشی، که این اتفاق برایت بیفتد. باید کسی باشی، که پیکرت بعد از ۱۰ روز زیر آفتاب بوی خوش داشته باشد.